گر این ابر سترون را نمی نیست
مرا چشمی است دریایی غمی نیست
غم بی درد مردم سوخت جانم
خدا داند که این درد کمی نیست
مشفق کاشانی
گیرند همه روزه و من گیسویت
جویند همه هلال و من ابرویت
از جملهی این دوازده ماه عزیز
یک ماه مبارک است و آن هم رویت
سهیل محمودی
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بیتو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
شهاب زودگذر لحظههای بوالهوسی است
ستارهای که بخندد به شام تار تویی
جهانیان همه گر تشنگان خون مناند
چه باک زانهمه دشمن چو دوستدار تویی
دلم صراحی لبریز آرزومندیست
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
سیمین بهبهانی
گر این ابر سترون را نمی نیست
مرا چشمی است دریایی غمی نیست
غم بی درد مردم سوخت جانم
خدا داند که این درد کمی نیست
مشفق کاشانی
دیـــوانگی ها گــرچه دائم دردسـر دارند
دیــوانه ها از حال هم اما ... خبــر دارند
آئیــنه بانو ! تجــربه این را نشان داده :
وقتی دعاها واقعـــی باشند اثــر دارند
تنها تو که باشی کنار من دلم قرص است
اصلا تمام قرص ها جز تو ضـــــرر دارند
آرامش آغــوش تو از چشم من انداخت
امنیتی که بیمــــه های معتبــر دارند
"مردی"به اینکه عشق ده زن بوده باشی نیست
مردان ِ قدرتمند تنهـــا " یک نفـــر " دارند
بهـــتر ... فرشته نیستم ؛ انسان ِ بی بالم
چــون ساده ترکت مــی کنند آنان که پـَـر دارند
می خواهمت دیوانه جان! می خواهمت...ای کاش
نادوستــانم از ســر ِ تو دســت بــردارند
امید صباغ نو
از وبلاگ باران های آرام
بد شده ایم !
از وقتی شروع کردیم به قربانت بروم های تایپی
به دوستت دارم های اس ام اسی
به عاشقتم های فیس بوکی ، وایبری ، ویچتی ،لاینی
بد شده ایم !
از وقتی هر کدام از کانتکت لیستمان چیزی فرستاد و \" قلب
های سرخ \" را روانه ی تکست کردیم و عشقم و عزیزم و
گلم صدایش کردیم
فرقی هم نمیکرد ، که باشد
دیگر کلمات دم دستی ترین ترفندمان شد
کلماتی که مقدسند ، که معجزه میکنند ! افتادند زیر دست و پا
فرقی برایمان نکرد که چه کسی باشد ، از چه جنسی باشد
فقط اینکه باشد و دمی بگذرد برایمان کفایت کرد
بد شده ایم !
از وقتی لبخند زدیم و بوسیدیم و نوازش کردیم
و آنسوی ماجرا پیچیدیم و پیچاندیم
و به زرنگی خودمان آفرین گفتیم
حال خیلی هامان خوب نیست
این روزها عادت کردیم مرگ خیلی چیزها را جشن بگیریم
دردناک است حال و روزمان
دردمان درمان دارد !
کمی صداقت
کمی شهامت
فقط همین . . .
از دور تو را
دوست دارم
بی هیچ عطری
آغوشی
لمس
یا حتی بوسهای
تنها
دوستات دارم
از دور
جمال ثریا
برگردان: سیامک تقی زاده
تقدیم به بعضی ها ...
و تبریک به همه پدران به خاطر روز پدر
میگن به مناسبت مصادف شدن روز مرد با ایام اعتکاف بهترین هدیه روز مرد ثبت نام مردان در نزدیکترین مسجد محله است . زیرا 3 شبانه روز را میتوانید نفس راحت بکشید ؟؟!(انجمن زنان متفکر )
اینم به خاطر اینکه خانوما ناراحت نشن
عشق از آغاز مشکل بود و آسانش گرفت
تا که در اوج بهاران برگریزانش گرفت
عمری از گندم نخورد و دانه دانه جمع کرد
عشق تو آتش شد و در خرمن جانش گرفت
ابرهای تیره را دید و دلش لرزید... باز
فالی از دیوان افکار پریشانش گرفت
"یاری اندر کس نمی بینم..." غزل را حفظ بود
تا به خود آمد دلش از دوست دارانش گرفت
پس تو را نوشید و دستت را فشرد و فکرکرد؛
خوب شد که شوکران از دست جانانش گرفت
چندگامی دور شد...اما دلش جا مانده بود
آخرین ته مانده ی خود را به دندانش گرفت
داشت از دیدار چشمان تو بر می گشت که
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
عبدالمهدی نوری
از وبلاگ باران های آرام
ماه من چهره برافروز که آمد شب عید
عید بر چهره چون ماه تو می باید دید
نوبت سال کهن با غم دیرینه گذشت
سال نو با طرب و غلغله شوق دمید
یکسال دیگه هم گذشت و رفت با همه خوبی ها و بدیهاش با همه تلخی ها و شیرینی هاش اینم گذشت و رفت و داره سال جدید میاد
امیدوارم سال جدید سالی پر از خیر و برکت برای تمامی اعضای سروش دل مخصوصا خانم دکتر عزیز باشه که توی سال گذشته با تمام گرفتاریها و مشغله کاری ک داشت اینجا رو چراغشو خاموش نذاشت و سروش دل رو سر پا نگه داشت
امیدوارم سال جدید سالی پر از شادی و خبرهای خوب برای همه عزیزان سروش دل و خانم دکتر عزیز باشه
ما رو از دعای خیرتون موقع تحویل سال فراموش نکنید
یا حق
آهــو ندیده ای که بدانی فرار چیست صحرا نبوده ای که بدانی شکار چیست باید سقوط کـرد و همین طور ادامه داد دریا نـرفته ای بچشی آبشـار چیست پیـش من از مــزاحمت بادهـا نگو طوفان نخـورده ای که بفهمی قرار چیست هی سبـز در سفیدی چشمت جوانه زد یک بار هـم سوال نکردی بهار چیست در خـلوتت به عاقبتم فکر کرده ای؟ خب... کیفر صنوبر بی برگ و بار چیست؟ روزی قـرار شد برسیم آخرش به هم حالا بگـو پس از نرسیدن... قرار چیست؟ شاعـــر: مهدی فرجی
هرگوشه ای از شور آواز من پیدا می شود قصیده ی تو
نور باورِ پروازِ تا به نا کجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو
طلوع نگاه، شروع شراب، از مختصات راه توست
ایمان من در حلقه ی هندسه ی اندام توست ...
پیشنهاد میکنم بقیه شعرو توی آهنگ زیر با صدای گروه چارتار بشنوید