ویلیام شوکراس در کتاب خاطرات خود، آوارگی شاه را چنین توصیف می
کند:
در اواسط فوریه که شاه بیش از یک ماه بود در مراکش به سر می برد، در میان
دیپلمات های مقیم آن کشور، به شدت شایع شد که رفتار حسن با او سرد شده است. مقامات
آن کشور، گفت و گو از «مردی که برای شام آمده بود» (و پس از صرف شام نمی رفت) می
کردند و این مطلب را روشن ساخته بودند که شاه باید پیش از کنفرانس سران اسلامی که
قرار بود در آوریل در مغرب تشکیل شود، از آن جا برود.
شاه نمی توانست باور کند که حسن او را اخراج خواهد کرد. خود او
هیچ گاه چنین عملی با پادشاهی که در گرفتاری دست و پا می زد، نمی کرد. وقتی جعفر
بهبهانیان که هنوز در مراکش به سر می برد و مشغول نامه نگاری به بانک هایی بود که
شاه در آنها حساب داشت، به شاه گفت که حسن مایل است او هرچه زودتر از کشورش خارج
شود، شاه باور نکرد.
شاه روزهایش را به شنیدن رادیو و گردش در باغ و صحبت با امیراصلان افشار یا
فرهاد سپهبدی، سفیر ایران یا مطالعه در کتابخانه می گذراند. برای او هنوز امکان
نداشت بفهمد که در کشورش چه حوادثی روی داده است و چرا. (م 6 / ص 144)
منبع: تاریخ پهلوی - ج 4
زنده ماندن یک نوزاد بندانگشتی در همدان موجب شگفتی پزشکان شد.
یک زن 27 ساله همدانی در نخستین زایمان خود با سزارین در بیمارستان تامین
اجتماعی این شهر، دختری به دنیا آورد که فقط 700 گرم وزن دارد.
وزن نوزادان هنگام تولد به طور معمول حدود سه کیلوگرم است و به همین خاطر پزشکان
پس از تولد این دختر بندانگشتی امید چندانی به زنده ماندن وی نداشتند اما این دختر
به حیات خود ادامه داد.
او اکنون 24 روزه است و وضع عمومی اش رضایت بخش توصیف می شود. بیشتر نوزادانی که
زیر یک کیلوگرم وزن دارند در همان نخستین روزهای زندگی شان فوت می شوند و اکنون
زنده ماندن این بچه استثنایی، شگفتی ساز شده است.
پیش از این در آلمان در نمونه یی مشابه یک نوزاد زودرس که به اندازه کف یک دست
بود با تلاش پزشکان زنده ماند. این نوزاد به نام «کیمبرلی» در هفته بیست و پنجم
بارداری مادرش به دنیا آمد و به طرز معجزه آسایی زنده ماند. او فقط 300 گرم وزن
داشت و درون دستگاه نگهداری می شد. نوزاد آلمانی اکنون دو کیلو و 300 گرم وزن دارد
و هیچ خطری تهدیدش نمی کند و پزشکان همدانی نیز امیدوارند بتوانند دختر بندانگشتی
را از مرگ برهانند.
دلدم با اشاره به ثروتهای باد آورده بختیار مینویسد:
تمیور بختیاری که تا قبل از رسیدن به ریاست ساواک، از مال دنیا چیز زیادی نداشت،
به فوریت ثروتمند شد و از بسیاری از سرمایهداران بزرگ کشور هم جلو افتاد! تیمور
بختیار نه تنها بودجه ساواک را حیف و میل میکرد، بلکه علنا از سرمایهداران و
متمولین کشور باجخواهی میکرد و اگر کسی پیدا میشد که بخواهد در برابر او مقاومت
کند، فورا برایش پروندهسازی کرده و به جرم تودهای بودن (!) یا داشتن وابستگی به
فداییان اسلام و یا گرایشات مصدقی (!) روانه زندان و محبس میشد!
به این ترتیب، مستاجر سابق خانه محقر صفیعلیشاه، صاحب میلیاردها تومان ثروت،
جواهرات، عتیقهجات و املاک و مستغلات گردید.
پس از فرار تیمور بختیار از کشور، غیر از ثروت نقدی و اموال منقول او که هرگز به
دست دولت نیفتاد، اموال زیر توسط دولت ضبط گردید:
1- کاخ خیابان سعدآباد تهران (معروف به کاخ سیاه!)؛
2- یک باب باغ با ساختمان مجلل در تهران (معروف به باغ تاج)؛
3- یک باب باغ وسیع و خانه مجلل در تهرانپارس؛
4- یک باب باغ وسیع در الهیه شمیران؛
5- یک باب باغ مرکبات به مساحت ده هکتار در رامسر؛
6- یک کاخ مجلل در ایذه (خوزستان)؛
7- دو قطعه زمین در تهرانپارس؛
8- یک قطعه زمین در مبارک آباد (شمیران)؛
9- یک قطعه زمین در تجریش؛
10- 1290 سهم از کارخانه قند اصفهان؛
11- وسایل کشاورزی از قبیل تراکتور، کمباین و ماشین آلات کشاورزی مربوط به شرکت
زراعی اهواز کشت؛
12- یک باب منزل مجلل در خیابان بهار تهران؛
13- اتومبیلهای کنتینانتال، کادیلاک، بنز، فولکس واگن و... مجهز به کلیه وسایل
مسافرت؛
14- تعداد 48 قطعه قالیهای گرانبها و عتیقه بافت ایران و چین؛
15- تعداد 46 قطعه طلا و جواهرات نفیس و گرانبها؛
16- سه دانگ از قریه «دزک» در بختیاری؛
17- سه دانگ از قریه «بوزنجان» در بختیاری؛
18- یک دانگ و نیم از قریه «خشویه» در لنجان بختیاری؛
19- سه دانگ از قریه «پرندگان» در بختیاری؛
20- یک دانگ و نیم از قریه «بتوند» در خوزستان؛
21- یک دانگ و سه چهارم دانگ در «کردکوی» گرگان؛
22- چهار دانگ از قریه «انار مرز» در گرگان؛
23- سه دانگ از قریه «اردل» در بختیاری؛
24- سه دانگ و سه حبه از قریه «اورگان» بختیاری؛
25- شش دانگ «وداغ» و «بالابند» در گلپایگان اصفهان؛
این اموال از بختیار در ایران به جای ماند و نتوانست آنها را با خود به خارج
ببرد (!) اما فقط در یک حساب او در بانک سوئیس 32 میلیون فرانک سوئیس کشف شد که
دولت ایران هر چه تلاش کرد آن را پس بگیرد، موفق نشد.
(م 17/ ص 530- 532)
به جز املاک و مستغلات و موجودی در بانکها، بزرگترین دارایی بختیار جزیره کیش
بود. طول این جزیره 15 کیلومتر و عرض آن 7 کیلومتر است، دارای زمین مساعد کشت و زرع
و باغداری و آبشیرین. بختیار این جزیره زیبا و کمنظیر خلیجفارس را به 150 هزار
دلار از صاحبانش خریداری کرد و برای جلب رضایت آنها به هر یک از صاحبان قبلی اراضی،
سهامی هم داد تا در منافع آتی آن سهیم باشند. بختیار که با شیوخ عرب حاشیه
خلیجفارس رابطه دوستانه برقرار کرده بود، تصمیم داشت جزیره کیش را تبدیل به یک
ناحیه بینظیر جهانگردی کند و آنچه که بعدها بنیاد پهلوی در این جزیره ساخت، ادامه
نقشهای بود که سپهبد بختیار طرح کرده بود.
(م 4/ ص 211)
شاه در زمانی که نسبت به بختیار علاقه و اعتماد داشت، در خیابان سعدآباد زمین
بزرگی به بختیار بخشید و مهندس میکائیل قریب، آرشیتکت معروف، یک خانه بزرگ و مجلل
با سبکی خاص به صورت منحنی (بدون زوایای مسطح) در آن ساخت که استخری بزرگ (آن هم
دایره و بیضی) داشت. نگارنده در ملاقاتی با بختیار، از این خانه دیدن کرده بود. در
دیوارهای سالنهای بزرگ آن ویترینهای شیشهای مخصوص ساخته شده بود.
کلکسیونهای گرانبهایی از انواع اسلحه، پشت این ویترینها به چشم میخورد.
زمانی که بختیار احساس کرد که شاه نسبت به او ظنین شده، این خانه را به رضا پهلوی
بخشید.
(م 4/ ص210- 211)
می
خواهید بدانید شما دارای چه شخصیتی هستید!!!؟
گروه
خونیO:افرادی سالم تر،دارای هدفی مشخص و اندیشمند هستند.بیش از
دیگران حسود و مقام طلبند.پرحرف اند،ولی سیاستمداران،وزیران و ورزشکاران خوبی
هستند.
گروه
خونیA: افراد آرام،منظم مطیع قانون و قاعده و بدون اعمال خشونت
هستند.انعطاف ناپذیر،تودار،خودخواه و مشکل پسندند.این افراد برای کارهای
حسابداری،هرگونه امور اقتصادی،مالی،کامپیوتر و مهندسی شایستگی
دارند
گروه خونی
B:مردمانی رک و سریع الهجه،حساس و
در عین حال دارای پشتکار هستند.ناشکیبا،غیرقابل پیش بینی و در کارهایی که مورد
علاقه آنهاست تنبل اند.این افراد دهانشان چفت و بست نخواهد داشت و نمی شود اسرار و
کارهای محرمانه را با آنها در میان نگذاشت. این افراد شایسته روزنامه نگاری و
نویسندگی،هنر کارهای فکری هستند.
گروه
خونیAB:افرادی منطقی،حسابگر،امین و روراستند.سازمانده،مطیع و در عین
حال نیرومند هستند. این افراد به آسانی کسی را نمی بخشند،گاهی خشمگین می شوند و
اغماض را دوست ندارند.
پیامبر
اکرم(ص)فرمودند:تا هنگامی که حضرت عیسی(ع)به آسمان برده شد خوراکش باقلا بود و چیزی
که آتش آن را تغییر داده باشد ،نخورد.
امام
صادق(ع) : باقلا ساق را محکم می کند و مولد خون در بدن است قوه دماغی را نیز افزایش
می دهد.
امام
رضا(ع): باقلا ساق را محکم و خون تازه در بدن تولید می کند.
یکی از
اصحاب می گوید: شنیدم که امام صادق(ع) فرمودند :باقلا را با
پوست بخورید ،زیرا پوست باقلا معده را دباغی می کند.
باقلا
ارزش درمانی زیادی دارد ولی دیر هضم است که این اشکال را میتوان با خیساندن آن در
آب برطرف کرد.
اثر
درمانی باقلا در درمان التهاب و ورم مثانه ناشی از سنگ اثبات شده برای رفع رماتیسم
،نقرس هم اثربخش می باشدمصرف تازه آن در اوایل بهار اغلب باعث بروز مسمومیت یا
حساسیتی بنام فابیسن می شود
در باقلا
این مواد و ویتامینها وجود دارد:پروتید،گلوسید،لیپید،فسفر،کلسیم،آهن ،ویتامین آ،بی
و سی وجود دارد
برای ما ساکنین نواحی
گرمسیر استفاده ازتجهیزات خنک کننده ای که به نوعی از فن یا پروانه برای
دمیدن هوای خنک در راستاهای مختلف استفاده می کنند یک نوع عادت آشناست که
متاسفانه به طرز ناشناخته و آسیب رساننده ای به سیستم شنوایی و اعصابمان
فشار وارد می کند،اینگونه تجهیزات معمولاً صداهای متفاوتی را از قابل
تشخیص تا غیر قابل تشخیص با به حرکت در آوردن هوا،بوجود می آورند،وز وزی
که به مرور زمان گوشهایمان به آن عادت کرده ولی در واقع حساسیت گوشمان را
به طیف وسیعی از فرکانسها پایین آورده است! یا بهتر بگویم نیمه ناشنوا شده
ایم!.
در تجهیزات جدیدتر و خصوصاً
کولرهای اسپلیت(دو تکه)با انتقال منبع تولید صدا به بیرون خانه،صدا را از
درون خانه حذف می کنیم ولی تکلیف همسایگان و عابرین عبوری در بیرون بنا
هنوز نامعلوم می ماند!.
در ایده بسیار جالب و هوشمندانه دو طراح صنعتی از استرالیا(Danny Gasser & Michael Hort.)با الهام گرفتن از سازه پره مانند دانه
چنارموفق به طراحی و ساخت نوعی پنکه و پروانه(Sycamore fan) شده اند که نیروی بیشتری را از لحاظ جابجایی هوا با انرژی کمتر ایجاد می کند.
این پروانه می تواند در
سرعتهای70تا130 دور در دقیقه همانقدر وزش باد ایجاد کند که یک پروانه
کلاسیک با سرعتی در حدود140تا200دور در دقیقه ایجاد می کرد و این یعنی
مصرف انرژی کمتر و ایجاد صدای کمتر و نتیجه اینکه استهلاک سیستم شنوایی
وجیب مبارک شما همزمان کاهش می یابد!.
پ.ن:قیمت این نوع پنکه سقفی هنوز کمی بالا است و 700 دلار برای یک پنکه
شاید کمی گران به نظر برسد ولی مابه ازای آن در عرض چند سال استفاده هزینه
سرمایه گذاریش را می پردازد!.لینک
چند روش برای عذرخواهی
سکوت... سکوت... جوابهای سربالا... پریشانخاطری و... در این شرایط
میخواهید موی سر خود را بکنید. واقعا فکری به ذهنتان نمیرسد و
نمیدانید چه باید بکنید. میدانید که مقصرید یا شاید هم نباشید اما برای
ختم به خیر کردن غائله میخواهید برای آشتی پیشقدم شوید و عذرخواهی کنید
اما گاهی این کار به نظر مشکل میآید به خصوص زمانی که بر سر مسئلهای
چندینبار بحث کرده باشید و آن مسئله باز هم تکرار شود. مواردی که در ذیل
به آنها اشاره شده روشهایی هستند برای حل و فصل اختلافات.
1- انتقاد را با گشادهرویی بپذیرید.
لطفا انتقاد شخص مقابل را بپذیرید حتی اگر تصور میکنید حق با شماست
و مشکل مربوط به شما نیست.
2- به خود آنتراک دهید.
در اوج بحث فشار خونتان بالا میرود و ممکن است چیزهایی را به زبان
بیاورید که از بیان آنها نیز منظوری ندارید. در این شرایط به مکانی خلوت
نیاز دارید که در آن آرام بگیرید و افکار خود را جمعوجور کنید.
3- گذشته را یادآوری نکنید.
به چیزی که اکنون در حال روی دادن است، توجه کنید. با فراموش کردن
گذشته زودتر به نتیجه میرسید.
4- به او بگویید که دشمنش نیستید.
اگر در مورد موضوعی بحث میکنید و طرف مقابل به یکباره صدایش را
بالا میبرد، به طرفش رفته و با نرمی و مهربانی به او بفهمانید که این
مجادله بیاهمیت است.
5- مشکلترین کلمه را به زبان بیاورید.
یک عذرخواهی واقعی میتواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما
ارائه میدهیم تاثیر هیچ کلامی به اندازه این یک کلمه نبوده و نخواهد
بود.
6- جملهای دلپذیر به او بگویید.
هنگامی که میخواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به شخص مقابل بگویید
که دوستش دارید و برایش احترام قائلید.
7- ببخشید و فراموش کنید.
عذرخواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید بلکه باید آن را
برای همیشه فراموش کنید. در واقع فراموشی باعث میشود که مسئله مورد نظر
راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطهتان را نداشته باشد