سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
سروش دل
 
 
شنیدم مردی از امام صادق علیه السلام می پرسید :«کسی می گوید که دوستت دارم . من از کجا بدانم که [واقعا] دوستم دارد ؟». [صالح بن حکم] 




»» تشکر


مردی خواب عجیبی دید . او در عالم رویا دید که نزد فرشتگان رفته و به کارهای آنها نگاه می کند هنگام ورود ، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند ، باز می کنند و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند.
مرد از فرشته‌ای پرسید : شما دارید چکار می کنید ؟
فرشته در حالیکه داشت نامه ی را باز می کرد ، جواب داد : اینجا بخش دریافت است ، ما دعاها و تقاضاهای مردم زمین را که توسط فرشتگان به ملکوت می رسد به خداوند تحویل می دهیم.
مرد کمی جلوتر رفت . باز دسته بزرگ دیگری از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید : شماها چکار می کنید ؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمات خداوند را توسط فرشتگان به بندگان زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت .
باز دسته بزرگ دیگری از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط
پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید : شماها چکار می کنید ؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمات خداوند را توسط فرشتگان به بندگان زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت . باز دسته بزرگ دیگری از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید : شماها چکار می کنید ؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمات خداوند را توسط
فرشتگان به بندگان زمین می فرستیم
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته!!
مرد با تعجب از فرشته پرسید : شما اینجا چکار می کنی و چرا بیکاری ؟
فرشته جواب داد : اینجا بخش تصدیق جواب است .
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب تصدیق دعا بفرستند ولی تنها عده بسیار
کمی جواب می دهند .
مرد از فرشته پرسید : مردم چگونه می توانند جواب تصدیق دعاهایشان را بفرستند ؟!
فرشته پاسخ داد :بسیار ساده است ، فقط کافیست بگویند :

خدایا متشکریم.....................



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( دوشنبه 88/3/4 :: ساعت 10:39 عصر )

»» ارزش انسان!!!

دشتها آلودست!در لجنزار گل لاله نخواهد رویید!!


در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید؟!!!

 

گل گندم خوب است!!!گل خوبی زیباست....


ای دریغا که همه مزرعه ی دلها را علف کین پوشاندست...!!!


هیچ کس فکر نکرد در مزرعه ی ویران شده دیگر نان نیست!!!


و همه مردم شهر بانگ برداشته اند: که چرا سیمان نسیت؟!!!


وکسی فکر نکرد که چرا ایمان نیست؟!!!


و زمانی شده است که به غیر از انسان هیچ چیز ارزان نیست......

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( چهارشنبه 88/2/30 :: ساعت 12:2 صبح )

»» انتظار

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم.

همه تن چشم شدم خیره به دنبال توگشتم.

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم.

شدم آن عاشق دیوانه که بودم.

 

در نهانخانه جانم , گل یاد تو درخشید,

باغ صد خاطره خندید,

عطر صد خاطره پیچید.

 

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم,

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم,

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.

تو , همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت,

من , همه محو تماشای نگاهت.

 

آسمان صاف و شب آرام,

بخت , خندان و , زمان رام.

خوشهء ماه فرو ریخته در آب,

شاخه ها دست برآورده به مهتاب.

شب و صحرا و گل و سنگ,

همه , دل داده به آواز شباهنگ.

 

یادم آمد تو به من گفتی: ((از این عشق حذر کن!

لحظه ای چند بر این آب نظر کن!

آب , آیینهء عشق گذران است.

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است,

باش فردا , که دلت با دگران است!

تا فراموش کنی , چندی از این شهر , سفر کن!))

 

با تو گفتم: ((حذر از عشق ندانم.

سفر از پیش تو هرگز نتوانم,

نتوانم!))

 

روز اول که دل من به تمنّای تو پر زد,

چون کبوتر بر لب بام تو نشستم.

تو به من سنگ زدی , من نرمیدم , نه گسستم.

باز گفتم که تو صیّادی و من آهوی دشتم,

تا به دام تو در افتادم , همه جا گشتم و گشتم,

حذر از عشق ندانم,

سفر از پیش تو هرگز نتوانم , نتوانم!

 

اشکی از شاخه فرو ریخت.

مرغ حق , نالهء تلخی زد و بگریخت...

اشک در چشم تو لرزید,

ماه بر عشق تو خندید.

یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم,

پای در دامن اندوه کشیدم,

نگسستم , نرمیدم...

 

رفت در ظلمت غم , آن شب و شبهای دگر هم,

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم,

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم...!

بی تو امّا به چه حالی من از آن کوچه گذشتم...!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( دوشنبه 88/2/28 :: ساعت 11:18 عصر )

»» دستان خدا

  نه در آسمانم و نه در زمین...تنها در گودی دستان خدا زندگی میکنم


اگر خدا دست در نور فرو کند من به بهشت میروم

 و

 اگر دست در اتش ...به جهنم... 


اما چه فرقی میکند؟

 بهشت!

 یا

 جهنم!

 مهم این است که:

 در دستان خدا باشی.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( شنبه 88/2/26 :: ساعت 12:12 عصر )

»» دوست خودمان

  

یک پنجره برای دیدن

یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن

یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــــی

در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد

و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــگ

یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را

از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد

یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*

*ـــــــــــــــــــــــــــــ*

*ــــــــــــــــ*

*ــــــ*

*

 

 

تقدیم به خانم  دکتر وبلاگمون که خیلی گله



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( پنج شنبه 88/2/24 :: ساعت 2:19 صبح )

»» قایق غرق شده

آسمان ابری نیست قایقم را برداشته ام با خود میبرم نمیدانم کجا ؟ میگویند در باز است برای همه، همه را راه میدهند اما برای من موضوع فقط راه دادن نیست. قدم بر میدارم پشت خیل جمعیتی که دعوت شده اند به میهمانی که شبیه هیچ یک از میهمانی های دنیا نیست اما شلوغ تر از همه ی میهمانی هاست آخر مگر آنجا چه میدهند که همه آمده اند شاید همان حس غریب کافی است برای جذب کردن مخلوقاتی که خسته شده اند خسته. روی شن ها قدم بر می دارم به جای پاهایم می نگرم لحظاتی بیش نمیگذرد که موج ها با شن های در دستشان جای پاهایم را پر میکنند و دیگر حتی اثری از وجود من برجای نخواهد ماند کمی به خود می آیم شاید دلیلش همین باشد ... همه در پی دست یافتن به چیزی هستند که نابود نشود بر جای بماند یا ... نمی دانم... لااقل الآن نمیدانم گفتم برای من موضوع فقط راه دادن نیست روی بالا آوردن سرم را ندارم اما صاحب خانه چه مهربان صدایم می کند قایقم را در اقیانوس رحمتش می اندازد ... وای خدای من اینجا همه چیز هست برای همه، هر کس هرچیز که میخواهد یا نمی خواهد بر میدارد خانه، ماشین، روزی پاک، شفای جسم و... من حتی نمیتوانستم چیزی بخواهم اما گفتند بخواه روی اقیانوس به دنبالش گشتم نبود صحنه ای عجیب دیدم همه در حال رسیدن به چیزهایی که میخواستند بودند قایق ها وکشتی ها پر شده بود اما قایق کوچک من خالی خالی آخر خواسته ی من روی اقیانوس پیدا شدنی نبود دیگر احساس می کردم قایقی را که با آن آمده ام مانع رسیدن من به خواسته ام می شود گرچه می دانستم خیلی پر رو شده ام اما تصمیم گرفتم که برسم به آن چیزی که می خواهم و آن چیز زیر اقیانوس بود با قایق سبکی که روی آب می ماند قابل دست یافتن نبود قایق را به موج ها سپردم وغرق شدم دیگر قایقی ندارم اما...
امیدوارم در این ماه صاحبخانه قایقم را بستاند شکسته اش را به ساحل برساند ومرا غرق گرداند گر چه خود می دانم که لایقش نیستم همین را می خواهم و بس ...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( سه شنبه 88/2/22 :: ساعت 10:53 عصر )

»» مدعی

مدعی

دل پروانه سوی شمع رخ یار بسوخت آمدم جان دهم اما رخ شیدایت کو ؟

سر سجاده شب ماه دلم رویت کو؟ روشنی بخش وصفای دل من بویت کو؟

دل من سوی زیارتکده یار برفت ای همه جان ودلم روشنی راهت کو؟

سوی دلدار برفتم همه دورم کردند نکند دور کنی بنده نوازیت کو؟

آب هم رنگ رخ چهره تو پنهان کرد باز کن لب وبگو، حرف زدنهایت کو؟

سوی تو رنگ شبم رنگ دگر خواهد داشت ای چراغ ره گمگشته من نورت کو؟

دلم از غصه بیداد زمان میگیرد غمگسار دل غمدیده من رویت کو؟

صبر بر جان ودلم نقش نینداخته است زودتر،تاب ندارم ره پایانت کو؟

وکسی گفت که دعوی به جز از عاشقی است عاشقی کن وسپس گو که خریدارت کو؟

مدعی بودی ومعشوق دلت را نشکست خار بودی نه گلی راه گلستانت کو؟

دل معشوق بزرگ است تو باور نکنی چشم پوشد زخطا ،شرم خطاهایت کو؟

در خیالت همه عمری گذری میکردی کاش یکبار حقیقت نگری ،حرفت کو؟

تو به دنبال رخ شمع همی میرفتی ره پروانه ره دیگری است راهت کو؟

آسمان دل معشوق به تو هیچ نگفت؟! خود ندانستی وگفتی رخ زیبایت کو؟

با همه معصیت و بار گناه و دعوی دل معشوق بگفتا دل زیبایت کو؟

تو کجایی دل معشوق تو را میخواند باز گوید که کجایی غم پنهانت کو؟

بعد اتمام همین شعر کمی فهمیدم که تو یکبار نگفتی عشق والایت کو؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( دوشنبه 88/2/21 :: ساعت 10:4 عصر )

»» گلبانگ سکوت

 

 هیچ چیز جز سکوت جان ترک خورده وسرزمین قلب انسان را با خود نمی برد به اوج وتنگنای قربت تا تشنگی روز افزون آنرا با حضوری آرام گرداند که به وسعت یک حس ناشناخته است حسی که می دانی چیست اما نمی دانی چیست نمیدانی!!کفش هایت را در می آوری در این وادی با کفش آمدن خطاست و دلت را از کوله بار های سنگین خالی می کنی آری سنگین بار آمدن هم خطاست پای بر خاکی میگذاری که آسمانی است آخر بعد از میهمانی است راستش دلم گرفته است اینکه میهمانی تمام شده و چندین هفته دور گشته ام مرا آتش مزند اما شبنم مهرت آرامم میکند نمیدانم چرا نوشته ام مناجات گونه شد اما... خدایا آمده ام بگویم بدون کمکت هرگز نمیتوانم این بار آمده ام اعتراف کنم که در اوج سختی ها بود که به من فرصت دادی حتی با امتحانات کوچک گفتی قبول شو تو را بالا می برم تو را به اوج می رسانم تورا برای خودم جدا میکنم اما خدا من آنم که در همان امتحانات کوچک هم باز مانده ام خدایا حتی سختی هایی که برای پاک شدن گناهانم به من دادی مرا بالا نبر د بلکه با ناشکری هایم مرا به پایین کشاندخدایا اما تو :

آنچنان آمدی و با دل من حرف زدی گوییا مدتهاست در دلم جا داری

وتو یکبار نگفتی این راز با دل غمدیدم

 و من غرق در این عشق چنان آمده ام که نه انگار همان عبد ذلیلم وحقیر

 و همان کوچک و مسکین و فقیر آنچنان کردی تو که فراموش کنم بد کردم

 و تو هر بار گرفتی دستم کاش یکبار به من میگفتی که نبودی آنکس که همیشه گفتم

 مهربانی کردی بخشیدی چشم پوشیدی و هر بار به نیکی همه را میدیدی

 آنچنان عاشق من بودی ومن خواب بدم گوش وچشمم نشنید

 آنچنان گفتی تو که دلم باور کرد که تو عاشق هستی و دل من معشوق

 وای بر من که چنان می کردم خلق لبخند زنند

حال این بنده بی نام و نشان آمده است که بگوید با تو

همه از آن تو بود آن سحر ها که گذشت آن زمانها که برفت

 قرص ماهی که به اول برگشت اما حال...

 ترس این وحشت رفتن بی تو ترس از مردن یک لحظه و ماندن بی تو

 نکند دور شود رحمت این اقیانوس از دل این برکه

 که سکون راه رسیدن ها را از برایش بسته است

وگل آلود شده بی تو وگر دور شود خواهد مرد

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( یکشنبه 88/2/20 :: ساعت 11:49 عصر )

»» همسایه خدا بودیم

ما همسایه ی خدا بودیم

 



 شاید مرا دیگر نشناسی ، شاید مرا به یاد نیاوری . اما من تو را خوب می شناسم . ما همسایه ی شما


 


بودیم و شما همسایه ی ما و همه مان همسایه ی خدا .


 


یادم می آید گاهی وقت ها می رفتی و زیر بال فرشته ها قایم می شدی و من همه ی آسمان را دنبالت می


 


گشتم ، تو می خندیدی و من پشت خنده ها پیدایت می کردم .


 


خوب یادم هست که آن روزها عاشق آفتاب بودی . توی دستت همیشه قاچی از خورشید بود . نور از لای


 


انگشت های نازکت می چکید . راه که می رفتی ردی از روشنی روی کهکشان می ماند .


 


یادت می آید ؟ گاهی شیطنت می کردیم و می رفتیم سراغ شیطان . تو گلی بهشتی به سمتش پرت می کردی


 


و او کفرش در می آمد . اما زورش به ما نمی رسید . فقط می گفت : همین که پایتان به زمین برسد ، می  


 


دانم چه طور از راه به درتان کنم .


 


تو ، شلوغ بودی ، آرام و قرار نداشتی . آسمان را روی سرت می گذاشتی و شب تا صبح از این ستاره به


 


آن ستاره می پریدی . آرزویی رویاهای تو را قلقلک می داد . دلت می خواست به دنیا بیایی و همیشه این


 


را به خدا می گفتی . و آنقدر گفتی و گفتی تا خدا به دنیایت آورد . من هم همین کار را کردم ، بچه های


 


دیگر هم . ما به دنیا آمدیم و همه چیز تمام شد .


 


تو اسم مرا از یاد بردی و من اسم تو را ، ما دیگر نه همسایه ی هم بودیم و نه همسایه ی خدا ، ما گم


 


شدیم و خدا را گم کردیم ....


 


دوست من ، همبازی یهشتی ام ! نمی دانی چه قدر دلم برایت تنگ شده . هنوز آخرین جمله خدا توی گوشم


 


زنگ می زند : از قلب کوچک تو تا من یک راه مستقیم است ، اگر گم شدی از این راه بیا .


 


بلند شو از دلت شروع کن .


 


شاید دوباره همدیگر را پیدا کنیم .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( یکشنبه 88/2/20 :: ساعت 1:7 صبح )

»» خدا پشت پنجره است!!!

جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزرگ و مادر بزرگ رفته بودن مزرعه . مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه موقع بازی جانی به اشتباه یه تیر به سمت اردک خونگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت. جانی وحشت زده شد. لاشه رو برداشت و برد پشت هیزمها قایم کرد. وقتی سرشو بلند کرد دید که خواهرش همه چیزو دیده .... ولی حرفی نزد.

مادر بزرگ به سالی گفت : توی شستن ظرفها کمکم کن. ولی سالی گفت : مامان بزرگ جانی بهم گفته که می خواد تو کارای آشپزخونه کمک کنه و زیر لبی به جانی گفت ؛اردکه رو یادت می یاد؟!؛ جانی ظرفا رو شست..... . بعد از ظهر اون روز پدربزرگ گفت که می خواد بچه ها رو ببره ماهیگیری ولی مادربزرگ گفت : متاسفانه من برای درست کردن شام به کمک سالی احتیاج دارم. سالی لبخندی زد وگفت نگران نباشید چونکه جانی به من گفته می خواد کمکتون کنه و زیرلبی به جانی گفت : اردکه رو یادت می یاد؟؟؟ اون روز سالی رفت ماهیگیری و جانی تو درست کردن شام کمک کرد.

چند روز به همین منوال گذشت و جانی مجبور بود علاوه بر کارای خودش کارای سالی رو هم انجام بده. تا اینکه نتونست تحمل کنه و رفت پیش مادر بزرگ و همه چیز و اعتراف کرد. مادربزرگش لبخندی زد و اونو در آغوش گرفت و گفت: عزیز دلم می دونم چی شده من اون موقع کنار پنجره بودم و همه چیز رو دیدم اما چون خیلی دوستت دارم بخشیدمت. من فقط میخواستم ببینم که تا کی می خوای به سالی اجازه بدی به خاطر یه اشتباه تو رو در خدمت خودش بگیره ؟!؟!

 

گذشته ما هم هرچه که باشه هر کاری که کرده باشیم هر کاری که شیطان مدام اون رو به رخمون می کشه (دروغ ترس عادتهای بد نفرت عصبانیت تلخی و ...) هر چی که هست باید بدونیم که خدا کنار پنجره ایستاده و همه چیز رو دیده. همه زندگیمون همه کارهامون رو دیده. اون میخواد که بدونیم دوستمون داره و ما رو بخشیده ....فقط می خواد ببینه تا کی به شیطان اجازه می دیم به خاطر این کارها ما رو در خدمت بگیره.

 

بهترین چیز در باره خدا اینه که هر وقت ازش طلب بخشایش کنیم نه تنها می بخشه بلکه فراموش هم می کنه.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بی نام ونشون ... ( سه شنبه 88/2/15 :: ساعت 4:2 عصر )

<   <<   11   12   13   14      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سال جدید
سال نو مبارک
روز پزشک گرامیباد
رمضان...
میلاد نور مبارک.......
اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز
27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارک
اشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!
7 نکته درباره آلرژی
4 قانون در مصرف دارو
[عناوین آرشیوشده]
 

>> بازدید امروز: 259
>> بازدید دیروز: 940
>> مجموع بازدیدها: 3363017
» درباره من «

سروش دل
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786]
نویسندگان وبلاگ :
dr shohre  khanom
dr shohre khanom[154]
mastane_j[492]
iman_karami
iman_karami[197]
ehsan[50]
بی نام ونشون ...[263]
mohsen_f[201]
دکتر بیگدلی[404]
دکتر سلیمی راد
دکتر سلیمی راد[350]

پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....

» پیوندهای روزانه «

دستورات دارویی [73]
استار دانلود [88]
سراب بهاییت [48]
همنشین [24]
سایت امام علی (ع) [65]
سایت امام علی (ع) [29]
تالارهای گفتمان کشف الیقین [31]
وب سایت ختم قرآن مجید [24]
سایت پاسخ به سوالات و شبهات(ایت الله انصاریان) [56]
سایت امام رضا(ع) [94]
پزشکان بدون مرز [78]
احادیث وروایات [174]
لبیک [30]
وب سایت شهید اوینی [83]
وب سایت تبیان [124]
[آرشیو(18)]

» آرشیو مطالب «
نوشته های روزانه
اخبار
ایام شهادت مولای دوجهان
مناجات
ضرب المثل
حدیث
حکایت
اس ام اس
مطالب علمی_پزشکی
امام عصر جانم بفدایت
نوشته های مذهبی
دلنوشته ها
متفرقه
اشعار
دانستنیها
نکته ها
بسیج
طنز وشوخی
هنر
تابستان 1387
زمستان 1386
مهر 1387
پاییز 1386
دی 1387
بهمن 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
مرداد 1389
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
دی 90
آذر 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
مرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
تیر 92
خرداد 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «
کانون فرهنگی شهدا
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا
EMOZIONANTE
عاشق آسمونی
خورشید تابنده عشق
لحظه های آبی
لــبــخــنــد قـــلـــم
در انتظار آفتاب
لنگه کفش
شین مثل شعور
upturn یعنی تغییر مطلوب
من وآینده من
عاشقان
عشق و شکوفه های زندگی
ترنم یاس
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
آیینه های ناگهان
***جزین***
همنشین
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختر بهار
موضوعات اقتصادی
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
سید علی خامنه ای
عشق سرخ من
قل هوالله احد
نگاهی به اسم او
نگاهی به اسم او
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
نظرمن
افســـــــــــونگــــر
یکتاز
جاده های مه آلود
hamidsportcars
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
منتظرظهور
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
بندیر
سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Darab University

سجاده ای پر از یاس
سرباز ولایت
شقایقهای کالپوش
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بچه مرشد!
سکوت ابدی
فتوبلاگ حسین کارگر
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه درویشی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خندون
هم نفس
صندلی داغ پارسی بلاگ
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
پر پرواز
آخرین روز دنیا
ورود ممنوع
.:: مرکز بهترین ها ::.
KING OF BLACK
در دوران بـــرزخی ...
►▌ استان قدس ▌ ◄
حنا، دختری با مقنعه
پرپر
نگارستان خیال
جبهه وبلاگی غدیر
مهر بر لب زده
SELENA MARIE GOMEZ
نغمه ی عاشقی
MNK Blog
هفت خط
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
پژواک
نزار تنها بمانم
شهرستان بجنورد
یک کلمه حرف حساب
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
بی سر و سامان
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
هیات محبان بقیه الله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
اتشنشانی بنادر کشور
web4life
صراط مستقیم
برترین عاشقانه ها و عکس ها
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
روانشناسی آیناز
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
خلوت من
نمایندگی دوربین های مداربسته
محب علی
۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩
کلبه عشق
نیمکت آخر
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خانه دار
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
اطلاعات عمومی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها
هستی تنهاااااا.....
سارا احمدی
معیار
امام زمان
ایساکو -فروشگاه برتر-مسیبیان
سکوتی پرازصدا
xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
تراوشات یک ذهن زیبا
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
زنبور درمانی در جهان
جاده مه گرفته
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
وب سایت روستای چشام (Chesham.ir)
جـــــــــــــــــــــــــذاب
.:: رمز موفقیت ::.
نرگس 1
اس ام اس جوک SMS jok
عکس سرا + جام جهانی 2010
O2H-SMS
منتظر مفرد مذکر غایب
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
محقق دانشگاه
فقط عاشق ها وارید شوند.................منامن
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
دوستدار علمدار
❤ღنیلوفرهای آبیღ❤
به امید او
هگمتانه
محمدمبین احسانی نیا
انسان جاری
زمزمه های تنهایی من...
برای اولین بار ...
حلقه منتظران
نمکستان
واقعه
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
خون شهدا
دلداده
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
«نجوای شبانه»
عشق آباد شهرمن
تازه ترین ها
بچه های خدایی
تولید ورمی کمپوست//شرکت نوآوران جوان آوان پارس دزفول
شبستان
دل شکسته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
تفریحی
welcome to my profile
یامهدی
دل نوشته
har an che az del barayad
آدمکها
خدا، یه کاری کن ...
اسطوره عشق مادر
دانلود هر چی بخوایی...
نور
S&N 0511
**عاشقانه ها**
اتاق آبی
پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب
الهگان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
یادداشت های من
توشه آخرت
✘ Heart Blaugrana
در غزل فلسفه ی چشم تو در زیر سوالم
ترخون
عشق پنهان
Manna
دریایی از غم
Deltangi
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گل یا پوچ؟2
کبوتر نامه بر
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
یه دختره تنها
غدیریه
ورزشهای رزمی
رونوشت /سرنوشت.زارچ/سرچشمه فضیلت ها/یادداشت های احمد ترابی زارچی
خنده بازار
گل همیشه نازم
گل خشک
گلهای یاس
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
بچه های باخرز
نت سرای الماس
ستاره طلایی
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
مردود
عمو همه چی دان
جایی برای خنده وشادی و تفریح
دهکده کوچک ما

جام جهان نما
خاطرات من و دکترم
نه/ دی/ هشتاد و هشت
behtarinamkhoda
فقط خدا
COMPUTER&NETWORK
سیرت پیشگان
دختر و پسرای ایرونی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
شاه تور
متین
هر چی تو فکرته
Note Heart
ستاره سهیل
غزلیات محسن نصیری(هامون)
ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
خط سوم
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
wanted
بهونه های بارونی
دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا....
همه چیز از همه جا
یه کم فکر کنیم...!
اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
این نیز بگذرد
دانلود کتاب
جواد قدرتی javadghodrati
شادِ شاد
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
ژئوماتیک
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
نجوای عاشقانه
وفا
کیمیا
اخراجیها
کشکول
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
شعر و شکر ...
عشق پاک
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
دل نوشته های مائده
روزهای عاشقی یک سیب
نمی دونم بخدا موندم
نیلوفر مرداب
حباب زندگی

» صفحات اختصاصی «
گاهی به نگاهت نگاه کن !
هیچ میدونی یکی هست که مراقبمونه ؟؟
خوشبختی یک سفر است
اس ام اس تبریک عید فطر
بهترین مفهوم زندگی = زیستن
تاثیر بچه دار شدن بر مردان
چطور چربی بیشتری بسوزانید ؟
فنون آرایش صحیح بابی بروان
۱۴ میان وعده ای که چاق کننده نیست
چگونه پوستمان را جوان نگه داریم ؟
راز شخصیت شما در چهره تان نهفته است :
روش برخورد با کسانی که خود را عقل کل می دانند !
خیر بیبینی این شب چله مادر !
بیست و یک جمله انرژی زا از آنتونی رابینز
با آگاهی زندگی کنید
خیر بیبینی این شب چله مادر !
روز مادر مبارک
دعای هر روز ماه مضان
22 بهمن مظهر ایستادگی وحضور همیشگی ملت ایران است

» لوگوی لینک دوستان «







» وضعیت من در یاهو «
یــــاهـو
» طراح قالب «

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.