همسر: فاطمه کروبی متولد 1325
تاریخ ازدواج: فروردین 1341
آغاز تحصیلات حوزوی: سال 1333 در قم
آغاز تحصیلات دانشگاهی : سال 1343 دانشکده الهیات دانشگاه تهران
پایان تحصیلات دانشگاهی سال 1351( به دلیل دستگیری های مکرر و نیز زندگی مخفی در برخی سال های فاصله1343 تا 1351 و نیز به خاطر تأثیر در ارائه پایان نامه که شرح آن در متن زندگینامه آمده، اخذ لیسانس حدود 8 سال به طول انجامید).
سابقه بازداشت های سیاسی: نخستین بازداشت سال 1342 و آخرین آن ماه رمضان سال 57. طولانی ترین بازداشت به مدت بیش از سه سال که در سال 1353 آغاز و در اواخر سال 56 به پایان رسید.
نخستین مسئولیت اجرایی در ماه های پایانی رژیم گذشته: دیدار با اعتصابیون و انتقال کمک های مالی به بعضی از آنها
نخستین مسئولیت رسمی در نظام جمهوری اسلامی: سرپرستی کمیته امداد امام خمینی
سایر مسئولیت ها: ریاست بنیاد شهید در فاصله سالهای 1358 تا 1371
نمایندگی امام در حج در فاصله سال های 1364 تا 1369
نمایندگی مردم در مجالس اول، دوم، سوم و ششم
ریاست مجالس سوم و ششم
فرزندان:
محمدحسین متولد 1344 دارای لیسانس حقوق
محمدتقی متولد 1346، دارای دکترای حقوق بین الملل
علی متولد 1351 دارای تحصیلات حوزوی
یاسر متولد 1357 دانشجو
در سال 1341 زندگی مشترک با خانم فاطمه کروبی را آغاز نمودم.
پس از حدود یک دهه حضور در قم و همزمان با آغاز مبارزات امام(ره) به همراهان ایشان پیوستم و از همان زمان دستگیری ها و زندان و تبعیدها آغاز شد.
در سال 1342 در آزمون ورودی دانشگاه تهران برای تحصیل در رشته فقه و حقوق اسلامی پذیرفته شدم. قبولی دانشگاه پس از اولین بازداشت بود. این بازداشت در سال 1342 و چهار روز بعد از دستگیری امام و برقراری حکومت نظامی در قم بود و 50 روز به طول انجامید.
آذرماه سال 43 دومین بازداشت من بود که در قم دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شدم و مدت 25 روز همراه با حاج آقا مصطفی خمینی و مرحوم ربانی شیرازی در آن زندان بودیم.
در سال 1344 بعد از انجام سخنرانی در شهرهای آبادان و کرمانشاه دستگیر و پس از چند روز بازداشت، از آن شهرها اخراج شدم.
در اسفند همین سال فرزند اولم محمدحسین به دنیا آمد.
دو ماه پس از بازگشت از تبعید، مجدداً به خاطر توزیع نامه سرگشاده امام به هویدا، تحت تعقیب قرار گرفتم و در مدرسه ای روبروی بیمارستان دکتر سپیر در خیابان سیروس مخفی شدم. در این مدت میهمان مرحوم شیخ محمد رحیمی بودم. آن مرحوم همان کسی بود که حدود دو سال قبل در نارمک به قتل رسید. پس از چند روز که در این مدرسه مخفی بودم ساواک به آنجا حمله کرد و دستگیر شدم و یکی از سخت ترین بازداشتها را تجربه کردم. در این مدت مأموران ساواک با انواع شکنجه ها می خواستند منبع اصلی توزیع این نامه (را)که آقای دعایی مدیرفعلی روزنامه اطلاعات بود(پیدا کنند)؛ که علیرغم شکنجه های زیاد، ایشان را معرفی نکردم.
بعد ازبازجویی ها و شکنجه های زیاد مرا به زندان قزل قلعه منتقل کردند که در آنجا با آقایان رفسنجانی، مرحوم ربانی شیرازی، (دکتر) شریعتی سبزواری، فهیم کرمانی و مرآتی- داماد مرحوم سیدحسن معینی- هم زندان بودیم. پس از سه ماه بازداشت در قزل قلعه مرا به بند 4 زندان قصر منتقل کردند که در آنجا با گروه های مختلف مذهبی ،ملی و کمونیستها هم بند شدیم.
از زندانیان مربوط به 15 خرداد آقایان محسن طاهری، امیرحسینی و آقا تقی درچه ای را به یاد می آورم. آقایان دکتر شیبانی، علی بابایی و مفیدی از نهضت آزادی، و از کمونیست های سرشناس آقایان عمومی و کی منش در آنجا زندانی بودند. شهید محمد منتظری و آقای علوی داماد آیت الله طالقانی هم در زندان بودند.
یکی از اتفاقات جالبی که در زندان قزل قلعه پیش آمد این بود که همسرم پس از سه ماه بی خبری به ملاقات من آمد. در لابه لای خوراکی هایی که برایم آورد نامه ای قرار داده بود که در آن نوشته بود محمدحسین و محمدتقی به شما سلام می رسانند. من در آن زمان متوجه شدم که فرزند دوم ما که به دنیا آمده پسر است و نام او را محمدتقی گذارده اند ( محمدتقی در حالیکه دانش آموز بود مرتباً به جبهه می رفت که در آخرین حضور در جبهه بر اثر برخورد با مین پای خود را از دست داد. او اکنون تحصیلات خود در رشته حقوق بین الملل را به پایان رسانده و با دریافت درجه دکترا، عضو هیئت علمی دانشگاه است).
به هرحال این زندان شش ماه طول کشید. اما در روزهای پایانی شش ماه ، دادگاه تجدیدنظر به پرونده من رسیدگی کرد و مرا به 3 ماه زندان محکوم نمود اما به هرحال شش ماه، حبس را کشیده بودم!
بازداشت بعدی من در سال 1348 به خاطر توزیع کتابهای امام(ره) اتفاق افتاد که سه ماه بدون محاکمه در زندان قزل قلعه بودم و آزاد شدم.
در سال 1349 که ماجرای شهادت آیت الله سعیدی پیش آمد، شبانه به منزل بسیاری از افراد یورش بردند و آنها را دستگیر کردند که من فراری شدم و مدتی با نام مستعار «اسلامی» در مدرسه ای در شهر ری تدریس می کردم. در سال 50 شناسایی و دستگیر شدم اما به خاطر آنکه پرونده مشمول مرور زمان شده بود پس از مدت کوتاهی آزاد شدم.
قبل از آخرین بار که متواری شدم، درس من در دانشگاه به پایان رسید اما به دلیل آن که اگر به سربازی می رفتم به خاطر محکومیت های سیاسی باید به عنوان سرباز صفر خدمت می کردم، ارائه پایان نامه خود را دوبار به تأخیر انداختم که در این زمینه مرحوم دکتر ناظرزاده کرمانی به توصیه شهید مطهری کمک زیادی به من کرد؛ همانطور که برای پرداخت شهریه دانشجویی به بنده که وضع مالی نامناسبی داشتم نیز مرحوم دکتر ناظرزاده بسیار مساعدت می کرد.
در سال 1351 که از طرف دولت برای گروهی از مشمولان معافیت صادر شد بلافاصله از فرصت استفاده کردم و پایان نامه خود را ارائه و لیسانس را دریافت کردم. در همین سال فرزند سوم ما یعنی علی به دنیا آمد.
بعد از گرفتن لیسانس فعالیت ها ادامه یافت که منجر به دستگیری ام در سال 52 شد و مدت کوتاهی در زندان بودم.
در این دوره از زندان که بیش از سه سال به طول انجامید آیت الله منتظری، مرحوم آیت الله طالقانی، آیت الله انواری، و شهید مهدی عراقی همراه ما بودند. همچنین از گروه های مبارز غیرمذهبی خاوری، پرویز حکمت جو و پاک نژاد نیز با ما در زندان اوین بودند. حکمت جو در همان ایام توسط ساواک به قتل رسیده بود اما اعلام کردند که در زندان فوت کرده است. خانواده ایشان پس از انقلاب به بنده مراجعه کردند و من هم در حد مقدورات مساعدت هایی برای آنها انجام دادم. از دیگر کسانی که در این مدت در زندان با هم بودیم آقای محمد محمدی(نماینده دوره اول گرگان در مجلس شورای اسلامی و پدر همسر زیدآبادی) و همچنین دوتن از سران شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق یعنی محمود عطایی و پرویز یعقوبی بودند. همینطور سه تن از اعضای حزب ملل اسلامی یعنی آقایان ابوالقاسم سرحدی زاده(وزیر اسبق کار و نماینده دوره ششم مجلس)، کاظم بجنوردی(رئیس فعلی کتابخانه ملی) و محمود طباطبایی، آقای دکتر شیبانی از نهضت آزادی و مرحوم لاجوردی از همراهان ما در این دوره بازداشت بودند.
بعد از 17 شهریور 57 هم که ما اعلامیه های امام را توزیع می کردیم دنبال دستگیری بنده بودند اما من در منزل یکی از بستگان در خیابان نیروی هوایی مخفی بودم. در همین مدت افرادی چون آقای مهندس مرتضی نبوی( مدیرمسئول فعلی روزنامه رسالت) و یکی از دوستان به نام آقای عباس طائب به آنجا مراجعه کردند و اعلامیه های امام را گرفتند. اما ساواک مرا پیدا نکرد و دستگیر نشدم. در همین سال 57 آخرین فرزنده بنده یعنی یاسر که اکنون دانشجوست به دنیا آمد.
همچنین در اوایل سال 58، امام حکمی صادر کردند و نمایندگی تام الاختیار خود در لرستان را به اینجانب محول نمودند. بنده هم به تناسب مسئولیت ها، هم در تهران و هم در لرستان حضور داشتم. در زمستان سال 58 از سوی مردم الیگودرز به نمایندگی اولین دوره مجلس شورای اسلامی برگزیده شدم. پس از آن در حالی که برای سرکشی به امور لرستان در خرم آباد بودم، از رادیو حکم امام را شنیدم که دستور تأسیس بنیاد شهید توسط اینجانب را صادر کرده بودند.
در سال 1362 با رأی یک میلیون و چهارصد و چهل هزار نفر به عنوان نماینده دوم مردم تهران به مجلس راه یافتم. پس از آن نیز در سال 1367- در حالی که با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز تهران، مجمع روحانیون مبارز را به همراه آقایان موسوی خوئینی ها، خاتمی و بعضی دوستان دیگر تأسیس کرده بودیم- باز هم به عنوان دومین نماینده مردم تهران به مجلس رفتم. البته جرقه ی اولیه انشعاب از جامعه روحانیت مربوط به سال 62 و در آستانه انتخابات مجلس دوم بود که شرح آن را قبلاً اعلام کرده ام. در کنار سایر مسئولیت ها، امام نمایندگی خود در امور حج را درسال 64 به بنده محول کردند و آخرین مسئولیتی که در سال 1368 توسط ایشان به بنده محول شد سرپرستی برخی از اموال به وکالت از طرف امام بود. البته تقریباً همزمان با این حکم در یک حکم جمعی به همراه تعداد دیگری از مسئولان کشوری به عضویت مجلس بازنگری قانون اساسی درآمدم.
پس از رفتار بی سابقه شورای نگهبان در انتخابات مجلس چهارم، ترجیح دادم که چند سال از حضور مستقیم در عرصه های سیاسی خودداری کنم. اگر چه در برخی از مناسبت ها و حوادث مانند دستگیری آقای عباس عبدی در سال 72 ناچار به موضع گیری صریح شدم؛ اما به همراه دوستان و همفکران به این نتیجه رسیدیم که مدتی از دخالت مستقیم در امور سیاسی خودداری کنیم تا کشور مدتی به صورت یکپارچه در اختیار دوستانی باشد که در مجلس و دولت هم عقیده بودند.
آخرین مسئولیت بنده پس از نمایندگی و ریاست مجلس ششم، عضویت تشخیص مصلحت نظام می باشد...
میرحسین موسوی متولد خامنه سال 1320 است. کاسب زاده آذری سالهای پرافتخاری را پیش و پس از انقلاب در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است. سالهایی که از عالم هنر به سیاست آمد و از سیاست به هنر بازگشت.و اینک بار دیگر به عالم سیاست باز گشته است. میرحسین موسوی، اگر چه فوق لیسانس معماری دارد اما بیش از انکه در عرصه معماری شناخته شده باشد، چهره ای سیاسی است.
هرچند او به عنوان آخرین نخست وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران (پس از مهدی بازرگان، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی) پس از اتمام دوره خدمتش در این منصب، عطای سیاست را به لقایش بخشید و به عالم هنر بازگشت.
او که مدرکش را در بهار سال 48 از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در رشته معماری و شهرسازی اخذ کرد، طرح اداره مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال 1348 نوشت و تا سال 50 آن را اجرا کرد. سپس طرح مجموعه کانون توحید را در سال 1350 اجرایی کرد تا آثاری ماندگار در معماری سیاسی ایران برجای گذارد. چرا که کانون توحید چه پیش از انقلاب و چه پس از ان مرکز تجمع سیاسیون منتقد بوده و هست. چه ان زمان که مطهری در آنجا سخنرانی می کرد و چه در سالهای اخیر.
از آثار معماری مهندس معمار در سالهای پس از انقلاب نیز می توان به طراحی ساختمان مزار شهدای هفت تیر، طرح مرکز مطالعات، طرح دانشگاه شاهد، طرح تکیه شهدای اصفهان، طرح بنای یادبود شهید خرازی، طرح مجموعه فرهنگی تجاری بینالحرمین شیراز و طراحی سایت دانشگاه علامه طباطبایی در سالهای دهه دوم انقلاب اشاره کرد. موسوی در دهه های بعد از فعالیت خود کاست تا جایی که ساخت مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری در سال 1376 تنها نماد فعالیت او در سالهای اخیر است. البته میرحسین در طول این سالها بیشتر به نقاشی روی آورد و چندین نمایشگاه نقاشی انفرادی و جمعی را برپا نمود. 2فرزند نتیجه زندگی مشترک میرحسین موسوی با زهرا رهنورد است.
مسئولیتهای اجرایی :
1- عضو شورای انقلاب اسلامی 1359-1358
2-عضو شورای مرکز ی حزب جمهوری اسلامی 1361-1357
3- رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی 1360-1358
4- قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی 1360-1358
5- سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی 1360-1358
6- وزیر امور خارجه 1361-1360
7- نخست وزیر 1368-1360
8- رییس ستاد انقلاب فرهنگی 1360
9- رییس شورای اقتصاد 1368-1360
10- رییس بنیاد مستضعفان 1368-1360
11- رییس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح
12- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه دارد-1368
13- عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی ادامه دارد-1375
14- مشاور سیاسی رییس جمهور 1376-1368
15- مشاور عالی رییس جمهور 1384-1376
16- رییس شورای هنر - ادامه دارد-1378
17- رییس فرهنگستان هنر - ادامه دارد-1378
فعالیت های دانشگاهی:
موسوی در دانشگاه تربیت مدرس دروسی چون مسائل ایران و ریشههای انقلاب را تدریس کرده و در دیگر دانشگاه ها نیز به شکل پراکنده تدریس هایی داشته است. از جمله تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ و معماری در دانشگاه ملی در سالهای 1357-1354. او در این سالها رساله های بسیاری را راهنمایی کرده که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد:
1-مقایسة آرای سیدقطب و دکتر شریعتی استاد راهنما-کارشناسی ارشد
2- مقایسة آرای امام خمینی(ره) و آیتا... نائینی استاد راهنما-کارشناسی ارشد
3-استراتژی امنیت ملی استـاد مشاور-دوره دکتـری
4-کاریزما در مدیریت استـاد مشاور-دوره دکتـری
5-چالشهای مردمسالاری در ایران استاد راهنما-کارشناسی ارشد
6-نفت و سیاست خارجی در دوران پهلوی2 استاد راهنما-کارشناسی ارشد
7-نفت و سیاست خارجی در دهه اول انقلاب استـاد راهنما-دورة دکتـری
8- چرایی به قدرت رسیدن دولت مطلقه نوگرا در ایران استـاد راهنما-دورة دکتـری
9- امنیت ایران در عصر جهانی شدن،چالشها و سیاستها استـاد مشاور-دورة دکتـری
10- توسعة مرکز شهر اردبیل استاد راهنما-کارشناسی ارشد
11- طرح دانشگاه هنر اسلامی تبریز استاد راهنما-کارشناسیارشد
12- دولت رانتیر و جامعه مدنی در ایران (1376-1357) استاد راهنما-کارشناسیارشد
13-تأثیر ایدئولوژی سیاسی بر رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی استـاد مشـاور-دورة دکتـری
14- الگوی مدیریت تکنوکراتیک و تأثیر آن بر موقعیت طبقة متوسط جدید ایران استاد مشاور- کارشناسی ارشد
15- بستـرهای همکـاری و رقابـت روسـیه و ایالات متحده در آسیای مرکزی استاد راهنما-کارشناسی ارشد
کتاب ها و تالیفات:
موسوی که در سالهای 58 تا 60 سرمقاله های روزنامه جمهوری اسلامی را می نوشت، آثار مکتوب بسیاری در حوزه فرهنگ و سیاست دارد، از جمله « فرهنگ و واژگان علوم سیاسی در اسلام » انتشارات قلم 1356، «تحلیلی بر دو مفهوم قرآنی» انتشارات قلم 1356، « پنج گفتار دربارة انقلاب و جامعه» تألیف دفتر نشر فرهنگ اسلامی1377-1375
به دلیل استفاده عموم از این پس تمامی تلاش گروه سروش دل بر این است که برنامه تمام کاندید ها در وبلاگ قرار داده شود...
با ما همرا باشید تا روز موعود ...
به امید پیروزی و پیشرفت ایران عزیز
به گزارش قلم نیوز، از بیست و چهارم مهر سال جاری دومین دوره رقابتهای کشورهای اسلامی در ایران برگزار میشود و کارخانه ایتالیایی تکنوجیم تجهیزات این رقابتها را فراهم خواهد کرد.
بر همین اساس و برخلاف ادعای محسن علیآبادی مبنی بر عدم فعالیت عضوی از خانواده معاون رییس جمهور در فعالیتهای اقتصادی و ورزشی، حسن میرزا آقا بیک دبیر کمیته اجرایی بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی در نامهای که با لوگوی سازمان تربیت بدنی ، کمیته ملی المپیک و فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی همراه شده، در روز بیست و یکم اسفند سال 87 از سفارت ایتالیا در تهران درخواست صدور ویزا برای همسر و دو دختر محمد علیآبادی را ارائه کرده است.
در این نامه تاکید شده که ملاقاسم قمصری، زهرا و نرگس علیآبادی در این سفر محمد علیآبادی را همراهی خواهند کرد.
این در شرایطی است که دلیل همراهی این سه نفر در این سفر کاری مشخص نشده و معلوم نیست که همسر و دو دختر علیآبادی به چه عنوانی در این سفر حضور پیدا کردهاند.
با این حال شاید پاسخ سازمان تربیت بدنی به این خبر این باشد که هزینه سفر سه عضو خانواده علیآبادی به ایتالیا بر عهده رییس سازمان تربیت بدنی بوده که در پاسخ باید گفت آیا استفاده از امکانات دولتی و ارسال نامه با لوگوی سازمان تربیت بدنی به سفارت ایتالیا بر خلاف قوانین نیست؟
سحام نیوز:یک سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا اظهار داشت که در جریان آزادی ملوانان انگلیسی بوسیله ایران، هیچ گونه عذرخواهی از سوی دولت بریتانیا صورت نگرفت.
به گزارش «فردا» از بی بی سی، این سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا با اشاره به اینکه « در جریان بازداشت ملوانان، مکاتباتی میان سفارت بریتانیا در تهران و مقامات ایرانی رد و بدل شد» با ادعای اینکه «ملوانان انگلیسی وارد آبهای ایران نشده بودند»، عذرخواهی بریتانیا را بی معنا دانست.
همان زمان آقای بلر نیز در این خصوص گفت:«آنها (ملوانان) بدون هر گونه معامله، مذاکره و توافق های حاشیه ای آزاد شدند.»
گفتنی است، هشت ملوان و هفت تفنگدار دریایی بریتانیایی پس از آنکه دوازده روز را در ایران در بازداشت سپری کردند، روز 4 آوریل 2007 در حضور محمود احمدی نژاد و با دستور وی آزاد شدند.
روز گذشته در جریان مناظره انتخاباتی رئیس جمهور با موسوی، احمدی نژاد از نامه محرمانه رسمی نخست وزیر وقت بریتانیا، تونی بلر، به منظور عذرخواهی و اعلام همکاری همه جانبه با ایران خبر داد و تصریح کرد که «این نامه در وزارت امور خارجه موجود است.»
مقامات کشورمان هنوز واکنشی به ادعای طرف بریتانیایی نشان نداده اند؛ واکنشی که محض وقوع از سوی «فردا» منتشر خواهد شد.
...........................................................................................................................................................
بانو: خوب بنده خدا وقتی محاکمشون نکردی هر چقدرم خوب رفتار کنی کسی نمی دونه داستان چی بود اصلاً !!! خوب شما که انقدر هدفت قشنگ بود میخواستی تهمت خشن رو از مسلمونا برداری...محاکمه میکردی به جهان نشون میدادی مقصودشونو بعد با گل و شیرینی بدرقشون میکردی ....الان راحت میزنن زیرش شما هم مدرکی نداری...
به گزارش قلم نیوز ، در این نامه آمده است:
« جناب آقای مهندس عزت الله ضرغامی
رییس محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام،
در پی مناظره شب گذشته مورخ 12/3/1388 در شبکه سوم سیما بین جناب آقای محمود احمدینژاد و جناب آقای میرحسین موسوی و نسبت دادن دروغها و تهمتهای مکرر به شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی و فرزندان ایشان و ایجاد شبهه در فضای انتخاباتی توسط آقای احمدینژاد در این برنامه که فرصت دفاع و پاسخگویی نیز وجود نداشت، خواهشمند است دستور فرمایید قبل از اتمام مهلت تبلیغات انتخاباتی فرصت مناسب در اسرع وقت در همان شبکه جهت پاسخگویی و شفافسازی درباره موارد کذب ادعا شده فراهم شود. »
سحام نیوز:سناریوی تخریب بیشرمانه آیت الله هاشمی و حجه الاسلام ناطق نوری در روزهای آینده با حمایت دولت و سواستفاده از بودجه و نهادهای دولتی ادامه خواهد یافت.
به گزارش خبرنگار سیاسی آفتاب، ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد که به طور علنی در قالب هیات دولت فعالیت میکند، تصمیم گرفته است به منظور پیروز جلوه دادن احمدینژاد در مناظره با مهندس موسوی و جوسازی علیه آیتالله هاشمی و حجهالاسلام ناطق نوری دو پروژه را در سطح کشور و به ویژه حاشیه تهران به انجام برسانند.
در اولین پروژه از کارکنان روزنامه دولتی ایران خواسته شده است تا همزمان با مناظره این دو کاندیدا در تحریریه حاضر شوند و درحالی که دو روز آینده کشور تعطیل رسمی به سر میبرد شبنامههایی را در تیراژ مجموع صبح و عصر روزنامه ایران تنظیم و منتشر کنند. محتوای این شبنامهها که با امکانات دولتی در حال تهیه است، تخریب آیتالله هاشمی و حجهالاسلام ناطق نوری و پیروز نشان دادن احمدینژاد است. مقرر شده است این شبنامهها در مراسم فردا در حرم مطهر امام خمینی (ره) و همچنین حاشیههای شهر تهران و مراسم نماز جمعه توزیع شود.
در پروژه دوم، هواداران احمدینژاد از سوی ستاد انتخاباتی وی متشکل شدهاند تا از امشب با گشتزنی به وسیله خوردو و موتورسیلکتهای خود در تهران و شهرستانهای اطراف با شعار الله اکبر و شعار علیه هاشمی و ناطق نوری احمدینژاد را افشاگر و مبارز با مفاسد جلوه داده و جو عمومی شهر را به سمت امنیتی شدن پیش ببرند.
انتظار میرود تا مقامات ناظر بر انتخابات پیش از چاپ و توزیع این شبنامهها با این عمل مجرمانه برخورد لازم را انجام دهند.
گروهی از هواداران محمود احمدی نژاد از ساعات اولیه بامداد با استقرار در جلوی جایگاه حرم مطهر امام خمینی(ره)اقدام به شعار دادن به نفع احمدی نژاد کردند.
به گزارش آینده، این گروه از افراد با وجود حضور رهبری در جایگاه، به جای تکرار شعارهایی در حمایت از رهبری که از جایگاه اعلام می شد، اقدام به دادن شعار به نفع احمدی نژاد کرده و حتی با وجود آغاز سخنرانی آیت الله خامنه ای، از این شعارها دست نکشیدند.
مسئولان رادیو ناگزیر شدند برای لحظاتی سخنان رهبری را قطع کرده وموسیقی پخش کنند، اما مسئولان سیما در تصمیمی عجیب اقدام به پخش تصاویر تعدادی از طرفداران احمدی نژاد که با وجود تذکر صریح رهبری به ادامه شعار دادن به نفع احمدی نژادپرداختند.
تداوم شعارها پس از شروع سخنان رهبر انقلاب باعث شد ایشان تذکری صریح بدهند که عده ای با شعار خود، حق جمعیتی که زیر آفتاب هستند را ضایع نکنند.
«نیکولا سارکوزی»، رییسجمهور فرانسه در ملاقات روز چهارشنبه خود با وزیر امور خارجه ایران، «منوچهر متکی»، اظهارات اخیر محمود احمدینژاد را در رابطه با انکار هلوکاست، محکوم کرد.
در بیانیه دفتر ریاست جمهوری فرانسه آمده است: «رییسجمهوری فرانسه، اظهارات امروز رئیس جمهوری ایران را که حقیقت هلوکاست را زیر سوال می برد، محکوم کرد».
بیانیه مورد نظر همچنین، اظهارات اخیر محمود احمدینژاد را «غیر قابل قبول و عمیقاً تکان دهنده» توصیف کرده است.
«نیکولا سارکوزی»، در این ملاقات همچنین به ایران هشدار داد در صورتی که به زودی در رابطه با مذاکرات قدرتهای جهان و تهران، چراغ سبز نشان ندهد، با انزوای بینالمللی عمیقتری مواجه خواهد شد.
این در حالی است که مقامات فرانسوی گفته بودند «متکی» حامل پیامی از جانب «بلندمرتبهترین مقامات ایرانی» در رابطه با برنامه هستهای این کشور است.
گفتنی است از جزئیات پیامی که قرار بود «منوچهر متکی» به رهبر فرانسه تحویل دهد گزارشی منتشر نشده است.