سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
سروش دل
 
 
[ یهودیى او را گفت پیامبر خود را به خاک نسپرده درباره‏اش خلاف ورزیدید . امام فرمود : ] ما در باره آنچه از او رسیده خلاف ورزیدیم نه درباره او ، لیکن شما پایتان را از ترى دریا خشک نگردیده پیامبر خود را گفتید « براى ما خدایى بساز چنانکه ایشان را خدایان است ، و او گفت شما مردمى نادانید » . [نهج البلاغه] 




»» شب بیست و یکم و شهادت حضرت علی (علیه السلام)

شب بیست و یکم و شهادت حضرت علی (علیه السلام)

          

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : یَا عَلی أنتَ المَظلُومُ بَعدی ، مَن ظَلَمَکَ فَقَد ظَلَمَنی وَ مَن أنصَفَکَ فَقَد أنصَفَنی وَ مَن جَهَدکَ فَقَد جَهَدنی وَ مَن والاکَ فَقَد والانی وَ مَن عاداکَ فَقَد عادانی وَ مَن أطاعَکَ فَقَد أطاعَنی وَ مَن عَصاکَ فَقَد عَصانی. (۱)

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:یا علی تو بعد از من مظلومی ،کسی که تو را ظلم کند به من ظلم کرده، کسی که به تو خوبی کند به من خوبی کرده، کسی که تو را انکار کند مرا انکار نموده، کسی که تو را دوست بدارد ،مرا دوست داشته،کسی که با تو دشمنی کند با من دشمنی کرده، کسی که تو را اطاعت کند مرا اطاعت کرده، کسی که تو را معصیت کند مرا معصیت کرده.

ألسّلامُ عَلَیکَ یَا وَلیَّ الله، أنتَ أوَّل مَظلُومٍ وَ أوَّلُ مَن غُصبَ حَقُّهُ صَبَرتَ وَ احتَسَبتَ حَتّی أتَاکَ الیَقینُ لَعَنَ اللهُ مَن ظَلَمَکَ یَا ولیّ الله أن لی ذُنُوباً کَثیرَة فَاشفَع لی إلی رَبّکَ فَان لَکَ عِندَالله مَقَاماً مَحموداً. (۲)

سلام بر تو ای ولیّ خدا،تو اوّل مظلوم عالمی و اولین کسی هستی که حقّش را غصب کردند، صبر نمودی و بحساب خدا گذاشتی تا اینکه بخدا رسیدی ،خدا لعنت کند کسی را که به تو ظلم کرد.

امشب دیگر حضرت علی (علیه السلام) از همّ و غم دنیا فارغ می شوند، دعای بیست و نه ساله اش به اجابت می رسد.آخر بیست و نه سال قبل کنار قبر حضرت زهراء (سلام الله علیها) نشسته بودند، صورتشان را روی خاک قبر گذاشتند، صدا زدند زهرا جان دیگر دلم نمی خواهد زنده بمانم.کاش با این ناله ها روح از بدنم مفارقت می کرد،منم همراه تو می آمدم.

نَفسی عَلیَ زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَة                                      یَا لَیتَهَا خَرَجَت مَعَ الزَّفَراتِ

زینب کبری(علیها السلام) عقیله بنی هاشم می گوید: امشب رنگ صورت بابام ،ساعت بساعت بدتر می شد.یکوقت دیدم آنقدر زهر به صورتش اثر کرده که دیگر رنگ دستمالی که پیشانیش بسته بودند با رنگ صورتش یکی شده، دیگر با کسی حرف نمی زند،فقط می گفت لا اله الا الله. (۳)

از پیشانی نازنینش عرق می ریخت، می دانید چه عرقی؟
چون انسان وقتی محتضر شد، عرق مرگ به پیشانیش جمع می شود.یکوقت دیدند چشمانش را فرو بست، پاهایش را بطرف قبله کشید، فرمود أشهد أن لا اله الاّ الله وحده لا شریک له .صدای شیون و ناله بلند شد، یکوقت دیدند آسمان دگرگون شد، زمین دارد می لرزد،صدای نوحه جنّ و ملک شنیده می شد. مردم صدا می زدند وا اماما وا علیّا. (۴) 

 

(۱) بحار الأنوار ، ج ۲۷ ، ص ۶۱ ./ (۲) مفتاح امیرالمؤمنین " علیه السلام " و زیارت پنجم در مفاتیح الجنان./ (۳) بحار الأنوار ، ج ۴۲ ، ص ۲۴۵ ./ (۴) منتهی الآمال ، ص ۱۹۴ .

 

 "یا صاحب الزّمان عجّل ظهورک"



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( سه شنبه 86/7/10 :: ساعت 11:13 صبح )

»» دعای شب های عاشقی

دعای شب های عاشقی
 
ای پروردگار بزرگ . ای بیدار در خوابهای ما . ای آشکار در پنهان ما .
هم اکنون که دست به بالا آورده ایم و از اعماق دل در کران کهکشان ها بر وجود لایتناهیت دعا می کنیم و با تمام کوچکی خود ، خداوندیه بی پایانت را بانگ می زنیم ... بر ما اجابتی کن دعاهایمان را. 
خداوندا در چنین شبهایی بیدارم و بر زبانم ذکر نامت و ذکر صاحب عدل دارم ...
ای مطلق بر وجودم چیز نا وجودی در عالم ناتوانی در وصفت ، تو را صدا می کند، ای آنکه از درون دل عذاب، آسایش و آرامش را متولد می کنی. ای آنکه و ای خدایی که بر من منت بندگی نهادی و اجازه سجده بر بارگاه ملکوتیت را می دهی . ای ناز نیازمندی چو من . ای زیبای ساکت من.
ای حقیقت خلوت من. ای تفکر وجود من. ای قدرت مطلق. ای صاحب بر امور من. ای مالک شبهای خسته من . ای مالک روح و جسم من. ای آنکه از هر که بگریزم بر خانه پر امید تو پناه می آورم. ای در شبهای قدر. ای شنونده دعاهای من .
ای آنکه بی پاسخ نگذاشته ای هر آنچه خواستم. ای آنکه هنوز هم معجزه می کنی . ای آنکه شرمسارم از آن چیزی که به من دادی و من ندیدم و شکرت نکردم.  ای نگاهدارنده مسافران غریب عرفانت. ای موسیقی بی کلام عشق. ای رود زلال روح من. ای خداوند شایسته خداوندی.
تو را به این شبهای عزیز ، تو را به زمزمه های عاشقانه من، تو را به نجوای عاشق با دل تنهایش، تو را به نام بزرگ مردی که در این شبها نامش به خدا می ماند و شفایش به بزرگان دیگرت، تو را به آن لحظه ای که مرا خلق کردی.در من قرارده عشق علی را .
ای خدای بزرگ و یکتا تو خود از اسرار شبانه من از گریه های در بغز روییده من و از دل عاشق من آگاهی . بنده خوبی نبوده ام و جز گناه چیزی در چنته ندارم .
با دستان خالی و یک دنیا امیدواری به تو پناه آورده ام .
می گویند غیر ممکن است ...
از دست رفته ای دارم و چشم به راهم و اشک هایم بی اختیار سرازیر .
چشم به راهم و منتظر . دیگر راهی را بلد نیستم و دیگر امیدی برایم نمانده است .
مریضم و مریضی دارم . نه دوایی و نه درمانی . دست بر سر مانده ام و تنها .
حساب قرض مردم را مانده ام و از ترس آبرویم پنهان . مرا فرصتی باقی نیست .
اگر عشق من واقعی نبود که همانا من آن را واقعا باور داشته ام ولی دیگر او نیست ...
آه خدایا فرصتی نیست و راه چاره ای نمی دانم ...
می گویند غیر ممکن است .
آه خدایا من فقط تو را می شناسم و بس . مگذار آنچه را که عمری بر آن گذاشته ام را از دست بدهم . که معنی دوست داشتن را از تو آموخته ام ...
چشمانم را بی فروغ بر عشق از دست رفته ام مگذار . قبول دارم . همه را می پذیرم . دلم به عشق تو خوش و پشتم به وجود تو گرم است .
مگذار تا فردا صبح آبرویی برایم نمانده باشد که دستم سخت بسته است .
خدایا مریضم را تو درمان کن و مریضیم را تو شفا ساز .
خداوندا مزد دل شکسته ام را از تو می خواهم و نمیرم مگر آن را از تو بگیرم .
ای بخشاینده مهربان ...
ای تمام معنی هر چه زیبایی است. ای پدیداربه وجودت قسم.
ای خالق بوی خاک پس از باران. تو را دلها برای شنیدن صدایت می تپد .
خداوندا ما را به رحمتت مورد قضاوت قرار ده نه به عدالتت چرا که رسوای جهانیم ...
الهی گناه ما نه از روی لجاجت
الهی آمین ..


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( سه شنبه 86/7/10 :: ساعت 10:15 صبح )

»» صبح روشن در شب انتظار

صبح روشن در شب انتظار

امام زمان عج

منتظران، چشم به راه سپیده تاریخ‏اند.

با «بصیرت» و «جهاد»، ظلمت شب ظلم را مى‏شکافند و رها از تعلقات، خود را براى «شهادت» در رکاب مولا، آماده مى‏سازند.

انتظار، درختى است که جز «اقدام» و «اصلاح»، میوه‏اى نمى‏دهد.

انتظار، فلسفه مقاومت است، نه عامل تسلیم!

«عصر ظهور» رجعت دوباره بعثت در حرا و امامت در غدیر است.

«غیبت»، دوران «انتظار» جوشش دوباره غدیر عاشورایى در نینواى تاریخ است،

در بسترى از فرات ظهور و علقمه نور!

منتظران واقعى، سلاح بر دوشان شهادت طلبند که «استقامت»، مدال و نشانشان است و «ایمان»، ره توشه حرکتشان و «توکل»، تکیه‌گاه همیشگى‏شان.

یاران مهدى(عج) را باید در میان سلاح بر دوشان و کفن‏پوشان و جان برکفان و مبارزان و سنگرنشینان و خدمتگزاران به انقلاب و تقویت کنندگان سپاه دین و حرمت‏گزاران به خون و خانواده شهیدان یافت، نه در ساکتان و بى تفاوتان و نه در رفاه‏زدگان و عافیت طلبان.

نیمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شیعیان و امید دادن به محرومان است.

میلادى است فرخنده، که عید منتظران وراثت زمین براى مستضعفان و شکست سلطه جباران است.

وقتى نیمه شعبان مى‏رسد،

گلواژه‏هاى «انتظار»، «ظهور»، «فرج»، «حکومت جهانى»، «قسط و عدل»، «دیدار»، «مهدى» مى‏شکوفد و عطر یاد، زمان را فرا مى‏گیرد.

چشم‌ها، به راه کسى دوخته است که خورشید جان‌ها و امید انسان‌هاست.

یادگارى است از پیامبران و امامان،

خلاصه ابراهیم است،

عصاره محمد(ص) و زنده کننده سنت‌هاست.

نیمه شعبان، مطلع خورشید فروزان مهدى(عج) در ظلمت تاریخ است.

آن خورشید پنهان، کعبه مقصود و قبله موعود امتهاست.

غیبت کبرى، دوره آزمایش است. تا منتظران راستین، از مدعیان انتظار، بازشناخته شوند و ملاک در این بازشناسى، «شناخت تکلیف» و عمل به وظیفه در عصر غیبت است.

مهدى(عج)، خورشیدى است که در دل منتظران، امید زیستن را همواره روشن و گرم نگاه مى‏دارد.

هیچ «حضور»، هم‏چون «غیبت» او، لحظه لحظه زمان و تاریخ را نیاکنده است.

حاضرترین حاضران به گرد پاى «حضور غایبانه»اش نمى‏رسند.

او معناى حضور در غیبت است،

مفهوم غیبت حاضر است،

مجمع غیب و شهود است.

او «وارث» دین محمد و خط سرخ شهادت است،

او «قائم» است، ایستاده و استوار و پابرجا، تا جهانى را به قیام حق‏طلبانه وا دارد.

او «منتقم» است، خونخواه حادثه کربلا و انتقام گیرنده خون شهیدان و خون سیدالشهدا.

هم هادى است، هم مهدى.

راه‏شناسى خبیر و راهبانى است بصیر و راهنمایى است مطمئن و دلسوز.

او «صاحب الزمان» و «صاحب الامر» است.

زمین و زمان، امر و فرمان، جان و جهان در اختیار اوست.

سلام بر مهدى،

انتظار سبز دوران‌ها!

آرمان مجسم عدالتخواهان،

چلچراغ روشن شبستان تاریخ،

روشنگر زمین و زمان،

مرد برگزیده اعصار

ذخیره جاویدان الهى

و...نوید بخش صبح، در شب انتظار.

"


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/7/8 :: ساعت 7:18 صبح )

»» واقعه‌‌ای در شب نوزدهم در مسجد کوفه

[size=18][color=red]واقعه‌‌ای در شب نوزدهم در مسجد کوفه[/color][/size]

[img]http://www.tebyan.net/Image/Big/1386/07/69102186216103713211619939134132314863184.jpg[/img]

[B][color=indigo]سال 40 هجری قمری: ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه.

عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود که در مکه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، که سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب علیه السلام، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یک شب واحد ترور کرده و آن ها را به قتل رسانند.

هر کدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی کوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد. [ نگاه کنید: بیستم شعبان سال 40 هجری قمری ]

وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، که از همفکران وی بود و هر دوی آن ها از سوی "قطام بنت علقمه" تحریک و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم کوفه کمین کرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام شدند.(1) هم چنین قطام، شخصی به نام "وردان بن مجالد" را که از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.(2)

أشعث بن قیس کندی که از ناراضیان سپاه امام علی علیه السلام و از دو چهرگان و منافقان واقعی آن دوران بود، آنان را راهنمایی، پشتیبانی و تقویت روحی می نمود.(3)

حضرت علی علیه السلام در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، مهمان دخترش ام کلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد.

روایت شد که آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می کرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی که به من وعده شهادت دادند.(4)

به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم کوفه شد و خفته گان را برای ادای نماز بیدار کرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را که به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد کرد.

هنگامی که آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیکن شمشیرش به طاق محراب اصابت کرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: "لله الحکم یا علی، لا لک و لا لأصحابک"! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علیعلیه السلام فرود آورد و سر مبارکش را تا به محل سجده گاهش شکافت.(5)

حضرت علی علیه السلام در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الکعبه؛ سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم.(6)

نمازگزاران مسجد کوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بیابند و برخی در اطراف حضرت علی علیه السلام گرد آمده وبه سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت گریه می نمودند.

حضرت علی علیه السلام، در حالی که خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛(7) این همان وعده ای است که خداوند متعال و رسول گرامی اشت به من داده اند.

حضرت علی علیه السلام که توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبی علیه‌السلام فرمود که نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام کرد.

روایت شد، که در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علی علیه السلام، زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سیاهی وزید، به طوری که جهان را تیره و تاریک ساخت و جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شنیدند. وی می گفت: تهدمت و الله ارکان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء؛(8) سوگند به خدا که ارکان هدایت درهم شکست و ستاره های دانش نبوت تاریک و نشانه های پرهیزکاری بر طرف گردید و عروه الوثقی الهی گسیخته شد. زیرا پسر عموی رسول خدا شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید. وی را سیاه بخت ترین اشقیاء، (یعنی ابن ملجم مرادی) به شهادت رسانید.

بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاکمی دلسوز و یتیم نواز، کامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، به دست شقی ترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا صلی الله علیه و آله رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود[/color]. [/B]

پی‌نوشت‌ها:

1- الارشاد (شیخ مفید)، ص 20؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله (البری)، ص 112 .

2- وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 41؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 184 .

3- الارشاد، ص 21؛ وقایع الایام، ص 41؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج1، ص 171 .

4- منتهی الآمال، ج1، ص 172 .

5- الارشاد، ص 23؛ منتهی الآمال، ج1، ص 172؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ص 113؛ وقایع الایام، ص 41 .

6- منتهی الآمال، ج1، ص 174 .

7- همان .

8- همان .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/7/8 :: ساعت 7:14 صبح )

»» حقیقت شب قدر

حقیقت شب قدر

شب قدر

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(‏3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)

بنابر دیدگاه حکمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید: « ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مکانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد.

این معنا از روایات استفاده مى‏شود؛ چنان که در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7)

در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به‏ ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.»

بنابراین، معناى تقدیر الهى این است که در جهان مادى، آفریده‏ها از حیث هستى و آثار و ویژگى‏هایشان محدوده‏اى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى که علت‏ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگى‏هاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالب‏هایى از داخل و خارج، اندازه‏گیرى و قالب‏گیرى مى‏شود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شکل، رنگ، موقعیت مکانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگى‏هاى مادى آن به شمار مى‏آید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستى‏شان است که براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالب‏گیرى شده‏اند. (8)

اما تعبیر فلسفى قدر، اصل علیت است. «اصل علیت همان پیوند ضرورى و قطعى حوادث با یکدیگر و این که هر حادثه‏اى تحتّم و قطعیت ضرورى و قطعى خود و نیز تقدّر و خصوصیات وجودى خود را از امرى یا امورى مقدم بر خود گرفته است.

(9) اصل علیت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرماست و هر حادثى، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شکل و خصوصیت زمانى و مکانى و سایر خصوصیات وجودى‏اش را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستى میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودى و علل متقدمه او هست.»(10)

اما علل موجودات مادى ترکیبى، فاعل و ماده و شرایط و عدم مانع است که هر یک تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها، قالب وجودى خاصى را شکل مى‏دهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم مانع، کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته مى‏شود و معلول خود را ضرورت و وجود مى‏دهد که از آن در متون دینى به «قضاى الهى» تعبیر مى‏شود. اما هر موجودى با توجه به علل و شرایط خود قالبى خاص دارد که عوارض و ویژگى‏هاى وجودى‏اش را مى‏سازد و در متون دینى از آن به «قدر الهى» تعبیر مى‏شود.

شب قدر

با روشن شدن معناى قدر، امکان فهم حقیقت شب قدر نیز میسر مى‏شود. شب قدر شبى است که همه مقدرات تقدیر مى‏گردد و قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، روشن و اندازه‏گیرى مى‏شود.

به عبارت روشن‏تر، شب قدر یکى از شب‏هاى دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یکى از شب‏هاى نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است.(11) در این شب - که شب نزول قرآن به شمار مى‏آید - امور خیر و شر مردم و ولادت، مرگ، روزى، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه‏اى که در طول سال واقع مى‏شود، تقدیر مى‏گردد.(12) شب قدر همیشه و هر سال تکرار مى‏شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و در نیکویى سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است.(13) در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به‏ ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.»(14)

پس شب قدر شبى است که:

1. قرآن در آن نازل شده است.

2. حوادث سال آینده در آن تقدیر مى‏شود.

3. این حوادث بر امام زمان - روحى فداه - عرضه و آن حضرت مامور به کارهایى مى‏گردد.

بنابراین، مى‏توان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازه‏گیرى و شب تعیین حوادث جهان ماده است.

این مطلب مطابق آیات قرآنى نیز مى‏باشد؛ زیرا در آیه 185 سوره مبارکه «بقره» مى‏فرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»؛ ماه رمضان که در آن قرآن ‏نازل شده است.» طبق این آیه، نزول قرآن (نزول دفعى) در ماه رمضان بوده است. و در آیات 3 - 5 سوره مبارکه دخان مى‏فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ.» این آیه نیز تصریح دارد که نزول [دفعى‏] قرآن در یک شب بوده است که از آن به شب مبارک تعبیر شده است. همچنین در سوره مبارکه قدر تصریح شده است که قرآن در شب قدر نازل شده است.

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است. «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است. اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.

پس با جمع آیات سه گانه بالا روشن مى‏شود:

1. قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

2. قرآن در شبى مبارک از شب‏هاى ماه مبارک رمضان نازل شده است.

3. این شب، در قرآن شب قدر نام دارد.

4. ویژگى خاص این شب بر حسب آیات سوره مبارکه دخان دو امر است:

الف. نزول قرآن.

ب. هر امر حکیمى در آن شب مبارک جدا مى‏گردد.

شب قدر

اما سوره مبارکه قدر که به منزله شرح و تفسیر آیات سوره مبارکه «دخان» است، شش ویژگى براى شب قدر مى‏شمارد:

الف. شب نزول قرآن است (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ).

ب. این شب، شبى ناشناخته است و این ناشناختگى به دلیل عظمت آن شب است ( وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ).

ج. شب قدر از هزار ماه بهتر است. (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ).

د. در این شب مبارک، ملائکه و روح با اجازه پروردگار عالمیان نازل مى‏شوند (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ) و روایات تصریح دارند که آنها بر قلب امام هر زمان نازل مى‏شوند.

ه. این نزول براى تحقق هر امرى است که در سوره «دخان» بدان اشاره رفت (مِنْ کُلِّ أَمْرٍ) و این نزول - که مساوى با رحمت خاصه الهى ‏بر مومنان شب زنده‌دار است - تا طلوع فجر ادامه دارد (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ).

و. شب قدر، شب تقدیر و اندازه‏گیرى است؛ زیرا در این سوره - که تنها پنج آیه دارد - سه بار «لیلة القدر» تکرار شده است و این نشانه اهتمام ویژه قرآن به مسئله اندازه‏گیرى در آن شب خاص است.

مرحوم کلینى در کافى از امام باقر علیه السلام نقل مى‏کند که آن حضرت در جواب معناى آیه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» فرمودند: «آرى شب قدر، شبى است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید مى‏شود. شبى که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبى است که خداى تعالى درباره‏اش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب هر، امرى با حکمت، متعین و ممتاز مى‏گردد.» آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه‏اى که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر مى‏شود؛ خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندى که قرار است متولد شود یا اجلى که قرار است فرارسد یا رزقى که قرار است برسد و ... .»(15)

 

پى‏نوشت‌ها:

1- قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج ‏5، ص 246 و 247 .

2- همان، ص 248.

3- المیزان، سید محمد حسین طباطبایى، ج‏12 ص 150 و 151.

4- همان، ج‏ 19، ص 101.

5- انسان و سرنوشت، شهید مطهرى، ص 52.

6- المحاسن البرقى، ج‏1، ص 244.

7- بحار الانوار، ج ‏5، ص 122.

8- المیزان، ج ‏19، ص 101 - 103

9- انسان و سرنوشت، ص 53

10- همان، ص 55 و 56

11- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومى اصفهانى، ج‏1، ص 312 و 313 و 374 و 375 .

12- الکافى، کلینى، ج ‏4، ص 157 .

13- المراقبات، ملکى تبریزى، ص، 237 - 252

14- الکافى، ج‏1، ص 248

15- المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص، 382/ بحث روایى ذیل سوره مبارکه قدر.

 

منبع:

ماهنامه پرسمان، 1382، سید سعید لواسانى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/7/8 :: ساعت 6:54 صبح )

»» شب قدر است امشب

شب قدر است امشب

شب قدر

شب قدر است امشب مست مستم‌ ای خدا با تو

شدم تا مست دانستم که هستم ای خدا با تو

در این خلوت تو من یا من تو، انصاف از تو می‌خواهم

تو با من مست یا من مست هستم ای خدا با تو

مخواه از من که هرگز راه عقل و عافیت پویم

که من دیوانه از روز الستم ای خدا با تو

دویدم سال‌‌ها اما به دور افتادم از کویت

چو افتادم ز پا در خود نشستم ای خدا با تو

سر از خاک زمین تا برگرفتم عشق ورزیدم

ولی آزاد از هر بند و بستم ای خدا با تو

تو هر جا جلوه کردی من تو را دیدم پرستیدم

به هر صورت جمالی می‌پرستم ای خدا با تو

 

                                                                                   محمد خلیل مذنب (جمالی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/7/8 :: ساعت 6:52 صبح )

»» شب قدر، شب ارتباط با خدا

شب قدر، شب ارتباط با خدا

شب قدر

جمعیت از خود بی‌خود شده است. چراغ‏ها خاموش است. در تاریکى صداى گریه و ناله از هر سو برمى‌خیزد. انگار اینها همان انسان‏هایى نیستند که ساعتى پیش در کوچه و خیابان راه مى‏رفتند از بقالى و لبنیاتى و نانوایى خرید مى‏کردند، گاهى بر هم اخم مى‏کردند و از یکدیگر دلگیر مى‏شدند. پیش خود هزار جور حساب و کتاب داشتند. انگار اینها از یک سیاره دیگر آمده‏اند، از سیاره عشق و دوستى؛ از سیاره دل‌هاى نرم و آماده. از سیاره‏اى که در آن کسى به فکر مزه خورشتى که با نان فردا شب خواهد خورد نیست. آنجا دیگر کسى به فکر بزرگى و کوچگى خانه، زیبایى و زرق و برق اتومبیل و لباس، تفاخر و رفاه و دنیاطلبى نیست. اینها از کجا آمده‏اند که این‏طور ضجه مى‏زنند. این‏گونه از خود بی‌خود مى‏شوند. شانه به شانه هم مى‏نشینند و تکان‏هاى شانه یکدیگر را حس مى‏کنند. اینها از کجا آمده‏اند که فضاى خاموش مصلى را با امواج آسمانى و عرشى خود به فضایى سرشار از نفس فرشتگان تبدیل کرده است.

صداى آرام بخش مجرى مراسم، فریادها را به سکوت مبدل مى‏کند: گوش کن امشب فرض کن اینجا تنهایى، فرض کن هیچ کس جز تو نیست. تنهاى تنها. فرض کن در تنهایى قبر و در تاریکى قبر به خودت آمدى، یک عمر معصیت کردن، یک عمر خلاف اوامر الهى رفتار کردن، یک عمر جواب محبت‏هاى او را با بى اعتنایى دادن تمام شده است. حالا آوردنت اینجا در آرامگاه ابدى، جایى که هیچ برگشتى نیست، هیچ فریادرسى نیست. جایى که تو هستى و نتیجه اعمال تو که به صورت مار و مور و عقرب به جانت مى‏افتد. این تاریکى، همان تاریکى شب قبر است. فکر کن که عذاب‏هاى الهى در راه هستند. تو را به جان على ‏(علیه السلام) که امشب فرقش در محراب شکافته مى‏شود! این محیط را فراموش کن.

«امشب چشم من به روى چیزهایى باز شد که پیش از این نمى‏دیدم، اگر هم جسته و گریخته، گاهى کسى در این مورد حرفى مى‏زد، برایم خیلى مهم نبود. اما حالا حس مى‏کنم سبک شده‏ام، حس مى‏کنم پاک شده‏ام، حالا من هم مى‏توانم او را صدا بزنم.»

حالا یک نفر از تو مى‏پرسد شب‏هاى قدر چه کردى؟ از شب‏هاى قدر چه توشه‏اى برداشتى؟ وقتى درهاى رحمت ‏به رویت ‏باز بود، چرا استفاده نکردى؟ خدایا من امشب آمده‏ام که بگویم اشتباه کردم. آمده‏ام بگویم نفهمیدم، نمى‏خواستم با توى مهربان، مخالفت کنم. خدایا اگر قرار است امشب مرا نیامرزى، همین الان مرا از دنیا ببر. حالا قرآن‏ها را روى سر بگیرید. قرآن خیلى عزیزه. قرآن را روى سرهاى خود بگیرید و در تاریکى قبر فریاد بزنید: الهى بک یا الله ...

صداى جمعیت ‏یک بار دیگر اوج مى‌گیرد هیچ کس حال خود را نمى‏فهمد. هیچ کس به فکر وضع ظاهرى خود نیست. گویا در این جمعیت هر کس در خلوت خود ناله مى‏کند؛ گویى هر کس از بدى اعمال خود ضجه مى‏زند.

این جمله را هم گوش کن: تو را به جان آقایى که مرغابى‏هاى خانه دخترش هم براى او اشک مى‏ریختند، گوش کن. مى‏خواهم در همین حالى که دارى یک دعا بخوانم. خدایا اگر امشب در سرنوشت ‏یک‌ ساله ما مقدر کردى که این آخرین شب قدرى باشد که آن را درک مى‏کنیم، خدایا کارى کن که امشب، شب آمرزش ما باشد. شب بخشیده شدن گناهان ما باشد.

شب قدر

صداى آمیخته با گریه مداح در میان فریادهاى حاضران گم مى‏شود. مراسم شب نوزدهم پایان یافته است. چراغ‏ها روشن مى‏شود، چهره‏ها هنوز اشک‏آلود است. جمعیت‏ به آرامى از فضاى مصلى خارج مى‏شوند.

براى گفت‏ و گو جوان هجده ساله‏اى را انتخاب مى‏کنم که با شلوار لى و بلوز نوشته‏دارى که بر تن دارد، کاملا شبیه جوان‏هاى امروزى است؛ همان‏ها که بعضى‏ها اصلا انتظار دیدنشان را در چنین جاهایى ندارند. او را از وقتى که با ناله‏هاى دلخراشش، در تاریکى مصلى بر سر و رو خود مى‏زد، نشانه کرده بودم. چند قدمى به دنبالش مى‏روم کاملا از فضاى مصلى خارج شدیم. دو سه قدم در کنارش برمى‏دارم و هنگامى که توجهش جلب مى‏شود، مى‏گویم:

- قبول باشه، مراسم با حالى بود.

این جمله را هم گوش کن: تو را به جان آقایى که مرغابى‏هاى خانه دخترش هم براى او اشک مى‏ریختند، گوش کن. مى‏خواهم در همین حالى که دارى یک دعا بخوانم. خدایا اگر امشب در سرنوشت ‏یک‌ ساله ما مقدر کردى که این آخرین شب قدرى باشد که آن را درک مى‏کنیم، خدایا کارى کن که امشب، شب آمرزش ما باشد. شب بخشیده شدن گناهان ما باشد.

- سرى تکان مى‏دهد، به علامت تایید و مى‏خواهد در سکوت، راهش را ادامه دهد که باز مى‏گویم بچه کدام محله‏اى؟ با کنجکاوى نگاهم مى‏کند، نگاهش آن چنان نافذ است که بیش از آن نمى‏توانم مقاومت کنم و ناگهان ماجراى تهیه گزارش را مى‏گویم. با تعجب گوش مى‏کند. مثل این ‏که اولین بارى است که در چنین موقعیتى قرار مى‏گیرد. شاید هم اصلا انتظارش را نداشته که در چنین جایى مورد نظرخواهى قرار بگیرد. اما هر چه هست، انگار با خودش کنار مى‏آید که چند کلمه‏اى از احساسش در شب قدر صحبت کند:

«امشب چشم من به روى چیزهایى باز شد که پیش از این نمى‏دیدم، اگر هم جسته و گریخته، گاهى کسى در این مورد حرفى مى‏زد، برایم خیلى مهم نبود. اما حالا حس مى‏کنم سبک شده‏ام، حس مى‏کنم پاک شده‏ام، حالا من هم مى‏توانم او را صدا بزنم.»



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/7/8 :: ساعت 6:50 صبح )

»» صبح روشن در شب انتظار

صبح روشن در شب انتظار

امام زمان عج

منتظران، چشم به راه سپیده تاریخ‏اند.

با «بصیرت» و «جهاد»، ظلمت شب ظلم را مى‏شکافند و رها از تعلقات، خود را براى «شهادت» در رکاب مولا، آماده مى‏سازند.

انتظار، درختى است که جز «اقدام» و «اصلاح»، میوه‏اى نمى‏دهد.

انتظار، فلسفه مقاومت است، نه عامل تسلیم!

«عصر ظهور» رجعت دوباره بعثت در حرا و امامت در غدیر است.

«غیبت»، دوران «انتظار» جوشش دوباره غدیر عاشورایى در نینواى تاریخ است،

در بسترى از فرات ظهور و علقمه نور!

منتظران واقعى، سلاح بر دوشان شهادت طلبند که «استقامت»، مدال و نشانشان است و «ایمان»، ره توشه حرکتشان و «توکل»، تکیه‌گاه همیشگى‏شان.

یاران مهدى(عج) را باید در میان سلاح بر دوشان و کفن‏پوشان و جان برکفان و مبارزان و سنگرنشینان و خدمتگزاران به انقلاب و تقویت کنندگان سپاه دین و حرمت‏گزاران به خون و خانواده شهیدان یافت، نه در ساکتان و بى تفاوتان و نه در رفاه‏زدگان و عافیت طلبان.

نیمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شیعیان و امید دادن به محرومان است.

میلادى است فرخنده، که عید منتظران وراثت زمین براى مستضعفان و شکست سلطه جباران است.

وقتى نیمه شعبان مى‏رسد،

گلواژه‏هاى «انتظار»، «ظهور»، «فرج»، «حکومت جهانى»، «قسط و عدل»، «دیدار»، «مهدى» مى‏شکوفد و عطر یاد، زمان را فرا مى‏گیرد.

چشم‌ها، به راه کسى دوخته است که خورشید جان‌ها و امید انسان‌هاست.

یادگارى است از پیامبران و امامان،

خلاصه ابراهیم است،

عصاره محمد(ص) و زنده کننده سنت‌هاست.

نیمه شعبان، مطلع خورشید فروزان مهدى(عج) در ظلمت تاریخ است.

آن خورشید پنهان، کعبه مقصود و قبله موعود امتهاست.

غیبت کبرى، دوره آزمایش است. تا منتظران راستین، از مدعیان انتظار، بازشناخته شوند و ملاک در این بازشناسى، «شناخت تکلیف» و عمل به وظیفه در عصر غیبت است.

مهدى(عج)، خورشیدى است که در دل منتظران، امید زیستن را همواره روشن و گرم نگاه مى‏دارد.

هیچ «حضور»، هم‏چون «غیبت» او، لحظه لحظه زمان و تاریخ را نیاکنده است.

حاضرترین حاضران به گرد پاى «حضور غایبانه»اش نمى‏رسند.

او معناى حضور در غیبت است،

مفهوم غیبت حاضر است،

مجمع غیب و شهود است.

او «وارث» دین محمد و خط سرخ شهادت است،

او «قائم» است، ایستاده و استوار و پابرجا، تا جهانى را به قیام حق‏طلبانه وا دارد.

او «منتقم» است، خونخواه حادثه کربلا و انتقام گیرنده خون شهیدان و خون سیدالشهدا.

هم هادى است، هم مهدى.

راه‏شناسى خبیر و راهبانى است بصیر و راهنمایى است مطمئن و دلسوز.

او «صاحب الزمان» و «صاحب الامر» است.

زمین و زمان، امر و فرمان، جان و جهان در اختیار اوست.

سلام بر مهدى،

انتظار سبز دوران‌ها!

آرمان مجسم عدالتخواهان،

چلچراغ روشن شبستان تاریخ،

روشنگر زمین و زمان،

مرد برگزیده اعصار

ذخیره جاویدان الهى

و...نوید بخش صبح، در شب انتظار.

"


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/7/8 :: ساعت 6:50 صبح )

»» صبح روشن در شب انتظار

صبح روشن در شب انتظار

امام زمان عج

منتظران، چشم به راه سپیده تاریخ‏اند.

با «بصیرت» و «جهاد»، ظلمت شب ظلم را مى‏شکافند و رها از تعلقات، خود را براى «شهادت» در رکاب مولا، آماده مى‏سازند.

انتظار، درختى است که جز «اقدام» و «اصلاح»، میوه‏اى نمى‏دهد.

انتظار، فلسفه مقاومت است، نه عامل تسلیم!

«عصر ظهور» رجعت دوباره بعثت در حرا و امامت در غدیر است.

«غیبت»، دوران «انتظار» جوشش دوباره غدیر عاشورایى در نینواى تاریخ است،

در بسترى از فرات ظهور و علقمه نور!

منتظران واقعى، سلاح بر دوشان شهادت طلبند که «استقامت»، مدال و نشانشان است و «ایمان»، ره توشه حرکتشان و «توکل»، تکیه‌گاه همیشگى‏شان.

یاران مهدى(عج) را باید در میان سلاح بر دوشان و کفن‏پوشان و جان برکفان و مبارزان و سنگرنشینان و خدمتگزاران به انقلاب و تقویت کنندگان سپاه دین و حرمت‏گزاران به خون و خانواده شهیدان یافت، نه در ساکتان و بى تفاوتان و نه در رفاه‏زدگان و عافیت طلبان.

نیمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شیعیان و امید دادن به محرومان است.

میلادى است فرخنده، که عید منتظران وراثت زمین براى مستضعفان و شکست سلطه جباران است.

وقتى نیمه شعبان مى‏رسد،

گلواژه‏هاى «انتظار»، «ظهور»، «فرج»، «حکومت جهانى»، «قسط و عدل»، «دیدار»، «مهدى» مى‏شکوفد و عطر یاد، زمان را فرا مى‏گیرد.

چشم‌ها، به راه کسى دوخته است که خورشید جان‌ها و امید انسان‌هاست.

یادگارى است از پیامبران و امامان،

خلاصه ابراهیم است،

عصاره محمد(ص) و زنده کننده سنت‌هاست.

نیمه شعبان، مطلع خورشید فروزان مهدى(عج) در ظلمت تاریخ است.

آن خورشید پنهان، کعبه مقصود و قبله موعود امتهاست.

غیبت کبرى، دوره آزمایش است. تا منتظران راستین، از مدعیان انتظار، بازشناخته شوند و ملاک در این بازشناسى، «شناخت تکلیف» و عمل به وظیفه در عصر غیبت است.

مهدى(عج)، خورشیدى است که در دل منتظران، امید زیستن را همواره روشن و گرم نگاه مى‏دارد.

هیچ «حضور»، هم‏چون «غیبت» او، لحظه لحظه زمان و تاریخ را نیاکنده است.

حاضرترین حاضران به گرد پاى «حضور غایبانه»اش نمى‏رسند.

او معناى حضور در غیبت است،

مفهوم غیبت حاضر است،

مجمع غیب و شهود است.

او «وارث» دین محمد و خط سرخ شهادت است،

او «قائم» است، ایستاده و استوار و پابرجا، تا جهانى را به قیام حق‏طلبانه وا دارد.

او «منتقم» است، خونخواه حادثه کربلا و انتقام گیرنده خون شهیدان و خون سیدالشهدا.

هم هادى است، هم مهدى.

راه‏شناسى خبیر و راهبانى است بصیر و راهنمایى است مطمئن و دلسوز.

او «صاحب الزمان» و «صاحب الامر» است.

زمین و زمان، امر و فرمان، جان و جهان در اختیار اوست.

سلام بر مهدى،

انتظار سبز دوران‌ها!

آرمان مجسم عدالتخواهان،

چلچراغ روشن شبستان تاریخ،

روشنگر زمین و زمان،

مرد برگزیده اعصار

ذخیره جاویدان الهى

و...نوید بخش صبح، در شب انتظار.

"


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( سه شنبه 86/6/6 :: ساعت 2:32 عصر )

»» پرسیدم عشق چیست:گفت اتش است!

پرسیدم عشق چیست:گفت اتش است!

پرسیدم عشق چیست:گفت اتش است!گفتم مگر ان را دیده ای؟گفت نه.در ان سوخته ام...

مرگ ان نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ ان است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم...
گوش کردن را یاد بگیر !فرصتها گاهی با صدای بسیار اهسته ای در میزنند...
  سرنوشت ننوشت .گرنوشت بد نوشت: اما... اما باور کن!نمی توان سرنوشت را از "سر" نوشت...
روزگاریست در این کوچه گرفتار توام...با خبر باش که در حسرت دیدار توام...
گفته بودی که طبیب دل هر بیماری...پس طبیب دل من باش که بیمار توام...
شاید زندگی ان جشنی نباشد که ما ارزویش را داشتیم...اما حال که به ان دعوت شده ایم پس بگذار تا میتوانیم شاد باشیم...
عظمت عشق را درک کن زیرا به خاکستر وجودت هم رحم نخواهد کرد...!
ای کاش دل هایی که هنوزم می طپد واسه بهار ...در امان بمونن از این بازی تلخ روزگار...
انگاه که خنده بر لبت میمیرد.چون جمعه پاییز دلم میگیرد.دیروز به چشمان تو گفتم که برو...امروز دلم بهانه ات می گیرد...


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( سه شنبه 86/6/6 :: ساعت 2:30 عصر )

<      1   2   3   4   5      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سال جدید
سال نو مبارک
روز پزشک گرامیباد
رمضان...
میلاد نور مبارک.......
اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز
27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارک
اشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!
7 نکته درباره آلرژی
4 قانون در مصرف دارو
[عناوین آرشیوشده]
 

>> بازدید امروز: 228
>> بازدید دیروز: 173
>> مجموع بازدیدها: 3365891
» درباره من «

سروش دل
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786]
نویسندگان وبلاگ :
dr shohre  khanom
dr shohre khanom[154]
mastane_j[492]
iman_karami
iman_karami[197]
ehsan[50]
بی نام ونشون ...[263]
mohsen_f[201]
دکتر بیگدلی[404]
دکتر سلیمی راد
دکتر سلیمی راد[350]

پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....

» پیوندهای روزانه «

دستورات دارویی [73]
استار دانلود [88]
سراب بهاییت [48]
همنشین [24]
سایت امام علی (ع) [65]
سایت امام علی (ع) [29]
تالارهای گفتمان کشف الیقین [31]
وب سایت ختم قرآن مجید [24]
سایت پاسخ به سوالات و شبهات(ایت الله انصاریان) [56]
سایت امام رضا(ع) [94]
پزشکان بدون مرز [78]
احادیث وروایات [174]
لبیک [30]
وب سایت شهید اوینی [83]
وب سایت تبیان [124]
[آرشیو(18)]

» آرشیو مطالب «
نوشته های روزانه
اخبار
ایام شهادت مولای دوجهان
مناجات
ضرب المثل
حدیث
حکایت
اس ام اس
مطالب علمی_پزشکی
امام عصر جانم بفدایت
نوشته های مذهبی
دلنوشته ها
متفرقه
اشعار
دانستنیها
نکته ها
بسیج
طنز وشوخی
هنر
تابستان 1387
زمستان 1386
مهر 1387
پاییز 1386
دی 1387
بهمن 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
مرداد 1389
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
دی 90
آذر 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
مرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
تیر 92
خرداد 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «
EMOZIONANTE
کانون فرهنگی شهدا
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا
عاشق آسمونی
خورشید تابنده عشق
لحظه های آبی
لــبــخــنــد قـــلـــم
در انتظار آفتاب
لنگه کفش
شین مثل شعور
upturn یعنی تغییر مطلوب
من وآینده من
عاشقان
عشق و شکوفه های زندگی
ترنم یاس
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
آیینه های ناگهان
***جزین***
همنشین
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختر بهار
موضوعات اقتصادی
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
سید علی خامنه ای
عشق سرخ من
قل هوالله احد
نگاهی به اسم او
نگاهی به اسم او
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
نظرمن
افســـــــــــونگــــر
یکتاز
جاده های مه آلود
hamidsportcars
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
منتظرظهور
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
بندیر
سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Darab University

سجاده ای پر از یاس
سرباز ولایت
شقایقهای کالپوش
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بچه مرشد!
سکوت ابدی
فتوبلاگ حسین کارگر
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه درویشی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خندون
هم نفس
صندلی داغ پارسی بلاگ
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
پر پرواز
آخرین روز دنیا
ورود ممنوع
.:: مرکز بهترین ها ::.
KING OF BLACK
در دوران بـــرزخی ...
►▌ استان قدس ▌ ◄
حنا، دختری با مقنعه
پرپر
نگارستان خیال
جبهه وبلاگی غدیر
مهر بر لب زده
SELENA MARIE GOMEZ
نغمه ی عاشقی
MNK Blog
هفت خط
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
پژواک
نزار تنها بمانم
شهرستان بجنورد
یک کلمه حرف حساب
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
بی سر و سامان
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
هیات محبان بقیه الله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
اتشنشانی بنادر کشور
web4life
صراط مستقیم
برترین عاشقانه ها و عکس ها
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
روانشناسی آیناز
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
خلوت من
نمایندگی دوربین های مداربسته
محب علی
۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩
کلبه عشق
نیمکت آخر
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خانه دار
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
اطلاعات عمومی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها
هستی تنهاااااا.....
سارا احمدی
معیار
امام زمان
ایساکو -فروشگاه برتر-مسیبیان
سکوتی پرازصدا
xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
تراوشات یک ذهن زیبا
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
زنبور درمانی در جهان
جاده مه گرفته
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
وب سایت روستای چشام (Chesham.ir)
جـــــــــــــــــــــــــذاب
.:: رمز موفقیت ::.
نرگس 1
اس ام اس جوک SMS jok
عکس سرا + جام جهانی 2010
O2H-SMS
منتظر مفرد مذکر غایب
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
محقق دانشگاه
فقط عاشق ها وارید شوند.................منامن
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
دوستدار علمدار
❤ღنیلوفرهای آبیღ❤
به امید او
هگمتانه
محمدمبین احسانی نیا
انسان جاری
زمزمه های تنهایی من...
برای اولین بار ...
حلقه منتظران
نمکستان
واقعه
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
خون شهدا
دلداده
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
«نجوای شبانه»
عشق آباد شهرمن
تازه ترین ها
بچه های خدایی
تولید ورمی کمپوست//شرکت نوآوران جوان آوان پارس دزفول
شبستان
دل شکسته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
تفریحی
welcome to my profile
یامهدی
دل نوشته
har an che az del barayad
آدمکها
خدا، یه کاری کن ...
اسطوره عشق مادر
دانلود هر چی بخوایی...
نور
S&N 0511
**عاشقانه ها**
اتاق آبی
پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب
الهگان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
یادداشت های من
توشه آخرت
✘ Heart Blaugrana
در غزل فلسفه ی چشم تو در زیر سوالم
ترخون
عشق پنهان
Manna
دریایی از غم
Deltangi
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گل یا پوچ؟2
کبوتر نامه بر
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
یه دختره تنها
غدیریه
ورزشهای رزمی
رونوشت /سرنوشت.زارچ/سرچشمه فضیلت ها/یادداشت های احمد ترابی زارچی
خنده بازار
گل همیشه نازم
گل خشک
گلهای یاس
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
بچه های باخرز
نت سرای الماس
ستاره طلایی
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
مردود
عمو همه چی دان
جایی برای خنده وشادی و تفریح
دهکده کوچک ما

جام جهان نما
خاطرات من و دکترم
نه/ دی/ هشتاد و هشت
behtarinamkhoda
فقط خدا
COMPUTER&NETWORK
سیرت پیشگان
دختر و پسرای ایرونی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
شاه تور
متین
هر چی تو فکرته
Note Heart
ستاره سهیل
غزلیات محسن نصیری(هامون)
ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
خط سوم
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
wanted
بهونه های بارونی
دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا....
همه چیز از همه جا
یه کم فکر کنیم...!
اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
این نیز بگذرد
دانلود کتاب
جواد قدرتی javadghodrati
شادِ شاد
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
ژئوماتیک
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
نجوای عاشقانه
وفا
کیمیا
اخراجیها
کشکول
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
شعر و شکر ...
عشق پاک
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
دل نوشته های مائده
روزهای عاشقی یک سیب
نمی دونم بخدا موندم
نیلوفر مرداب
حباب زندگی

» صفحات اختصاصی «
گاهی به نگاهت نگاه کن !
هیچ میدونی یکی هست که مراقبمونه ؟؟
خوشبختی یک سفر است
اس ام اس تبریک عید فطر
بهترین مفهوم زندگی = زیستن
تاثیر بچه دار شدن بر مردان
چطور چربی بیشتری بسوزانید ؟
فنون آرایش صحیح بابی بروان
۱۴ میان وعده ای که چاق کننده نیست
چگونه پوستمان را جوان نگه داریم ؟
راز شخصیت شما در چهره تان نهفته است :
روش برخورد با کسانی که خود را عقل کل می دانند !
خیر بیبینی این شب چله مادر !
بیست و یک جمله انرژی زا از آنتونی رابینز
با آگاهی زندگی کنید
خیر بیبینی این شب چله مادر !
روز مادر مبارک
دعای هر روز ماه مضان
22 بهمن مظهر ایستادگی وحضور همیشگی ملت ایران است

» لوگوی لینک دوستان «







» وضعیت من در یاهو «
یــــاهـو
» طراح قالب «

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.