ما ایرانی هستیم . از اقوامی با پیشینه تاریخی فراوان و این قدمت خود از
افتخارات ماست.کشور ما آثار تاریخی زیادی دارد . گذشته ای ما مملو از دانشمندان
،ادبا و مشاهیری که باعث افتخار هر ایرانی هستند.
در کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام » استاد مطهری آمده است که :
«اسلام بدون شک یک نظام فکری و اعتقادی جدید به ایران داد . و مردم ایران بشکل
بیسابقهای نظامات فکری و اعتقادی اسلام را پذیرفتند و افکار و معتقدات پیشین خود
را دور ریختند . و این پذیرش دفعی و فوری نبود ، تدریجی بود . و مخصوصا بیشتر در
دوره استقلال و قدرت ایرانیان در مقابل اعراب صورت گرفت.
این بحث از این جهت دلکش است که از اسلام از یک امتیاز خاص برخوردار است که
هیچ آیینی مانند آن این اندازه نتوانسته است روح مردم مغلوب را تحت تاثیر و نفوذ
معنوی خود قرار دهد ».1
«گوستاولوبون در تاریخ تمدن اسلام و عرب میگوید : شریعت و آیین اسلام در اقوامی
که آن را قبول نموده تأثیری به سزا بخشیده است . در دنیا کمتر مذهبی پیدا شده که به
قدر اسلام در قلوب پیروانش نفوذ و اقتدار داشته بلکه غیر از اسلام شاید مذهبی یافت
نشود که تا این قدر حکومت و اقتدارش دوام کرده باشد ، چه ، قرآن که مرکز اصلی است
اثرش در تمام افعال و عادات مسلمین از کلی و جزئی ظاهر و آشکار میباشد » 2
و همچنین مردم ایران در میان همه مللی که اسلام را پذیرفتند از یک امتیاز خاص
برخوردارند و آن اینکه هیچ ملتی مانند ایران به این سهولت نظام فکری پیشین خود را
رها نکرد و آنچنان با جدیت و عشق و علاقه در دل خود را به روی افکار و عقائد دین
جدید باز نکرد و به قول " دوزی " مستشرق معروف : مهمترین قومی که تغییر مذهب داد
ایرانیان بودند ، زیرا آنها اسلام را نیرومند و استوار نمودند نه عرب .3
امروز بعد از گذشت سالیان سال ایرانیان به خوبی توانستند
بین دینی که پذیرفتند و آداب و رسوم ایرانی هماهنگی ایجاد کنند
و سنت هایی که منافاتی با دین اسلام ندارد را حفظ کنند.
برای مثال آئین عید نوروز که بعد از گذشت سالیان ، به قوت خود باقی است . سنت تمیز
کردن خانه ها و بااصطلاح خانه تکانی به مناسبت آمدن فصل بهار و نو شدن طبیعت .
دین ما به خاطر آموزه های بسیاری که در اهمیت دادن به نظافت دارد نه تنها با این
سنت مبارزه نکرد بلکه باعث قدرت گرفتن آن هم شد. یا دید و بازدید عید نوروز یکی
دیگر از مسائلی است که در دین ما تحت عنوان صله رحم بسیار تاکید شده است .
یکی از مسائلی که جزء سنن ما ایرانیان است و منافانی با
دینمان ندارد ،آئین شب یلداست .
خانواده ها در این شب دور هم جمع می شوند متل گویی که نوعی شعرخوانی و داستان
خوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که اعضای خانواده در کنار هم شب
نشینی می کردند و بزرگ تر ها برای جمع شعر می خواندند و فال می گرفتند و داستان می
گفتند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و
میوههای گوناگون است که همه جنبه نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و
شادکامی هستند.
به خاطر اهمیتی که دین اسلام برای خانواده ها قائل است ، تمام آئین ایرانی که در
آن اعضای خانواده دور هم جمع می شوند به قوت خود باقی مانده است .این که ما به
بهانه ی طولانی ترین شب سال به دیدن پدر ،مادر ها برویم ،صله ی رحم کنیم ، ساعتی را
شاد باشیم ، کفتگو کنیم ، از حال هم با خبر شویم ،بسیار خوب و شایسته است .گاهی
مناسبت های دینی و ایرانی مان با هم تلاقی می کنند ، که اگر این تلاقی همسو باشد بر
شکوه جشن و شادی مان می افزاید اما بعضی مواقع تقارن مناسبت های ملی و مذهبی ما به
گونه ای است که با هم یکسان نیستند . مانند امسال که شب یلدا و شب پنجم محرم با هم
مقارن شده اند . ماه محرم و مخصوصا دهه ی اول آن بین ما شیعیان از حرمت و جایگاه
خاصی بر خوردار است .
پدر و مادرهایمان که لباس سیاه به تن می کردند ، مراسم عزاداری می رفتند و ماهم
همراهشان بودیم . بوی غذای نذری و نشانه های دیگری که در آن سن و سال برایمان به
معنی عزاداری و محرم بود. تمام وقایع عاشورا را در همان مجالس و یا در حرف ها و قصه
های پدر بزرگ و مادر بزرگمان می شنیدیم و هر سال که می گذشت ، شناختمان و عشقمان
نسبت به این خاندان اضافه می شد. از رفتار والدینمان می آموختیم که این ماه بعضی
رفتار ها را انجام ندهیم .خیلی از حرمت هایی که امروزه آن را
رعایت می کنیم جزء قوانین نانوشته ی ایرانیان شیعه
است .مانند :متوقف شدن جشن ازدواج و تولد و غیره در این
ایام . هر چند از لحاظ دینی منعی بر آن نیست .
حتی برخی از انسان ها که در مواقع عادی معصیتی را انجام می دهند این روزها به
حرمت عزای خاندان پیامبر ،آن را ترک می کنند. روزهایی که وقایع آن آنقدر تلخ و
ناگوار است که در روایات نقل شده است :
آسمان بر شهادت امام حسین گریسته است و تا چهل روز طلوع و غروبش در سرخی بوده
است .4
امسال در شب یلدا با خانواده دور هم جمع شویم و بهتر است بزرگ ترها راجع
به وقایع قیام امام حسین (ع) صحبت کنند.
می توانیم با هم در مجلس عزاداری شرکت کنیم و مناسب است که علت تغییر نحوه ی شب
یلدای امسال را برای فرزندانمان باز گو کنیم و فراموش نکنیم که اگر دوست داریم
فرزندانی دوست دار خاندان نبوت داشته باشیم ، باید از همان کودکی شروع کنیم .
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ
القرآن.فرزندانتان را بر سه خصلت تربیت کنید : دوستی پیامبرتان و دوستی اهلبیتش و
تلاوت قرآن .5
این روزها بهترین فرصت است تا حال و هوای خانه مان به گونه ای باشد که عشق به
امام حسین و حفظ حرمت های این ماه با جان فرزندانمان عجین شود.
در مقاله ی راه هاى درونی کردن محبت اهل بیت در کودکان ، نوجوانان و جوانان اطلاعات بیشتری راجع به
چگونگی آشنایی فرزندان با محبت اهل بیت آورده شده است.
پی نوشت ها :
1- خدمات متقابل ایران و اسلام - استاد مطهری
2- تاریخ تمدن اسلام و عرب ، چاپ چهارم ، صفحه . 552
3- تاریخ ادبیات مستر براون ، جلد اول ، صفحه . 303
4- کامل لزیارات
5- کنزالعمال، ج16، ص456
در این بنرها و تابلوهای بزرگ که احساسات شیعیان کویت را جریحه دار کرده، نوشته
شده: "عاشورا، روز شادی و سرور". پرسش اصلی مطرح شده در این باره این است که چرا
این تابلوها در این زمان نصب شده و حامی اصلی و پشت پرده این اقدام فتنه انگیز چه
کسی و یا چه کشوری می تواند باشد؟
به گزارش شیعه آنلاین، در حالیکه در ایام محرم الحرام و در آستانه روز عاشورا به
سر می بریم، مؤسسه "وذکّر" که ریاست آن را فردی به نام "فواد رفاعی" بر عهده دارد و
از مؤسسات وهابی در کشور کویت به شمار می رود، تعداد زیادی بنر و پوستر در تابلوهای
شهرهای این کشور نصب کرده که موجب ناراحتی و خشم شدید شیعیان این کشور شده است. در
این بنرها و تابلوهای بزرگ که احساسات شیعیان کویت را جریحه دار کرده، نوشته شده:
"عاشورا، روز شادی و سرور".
شایان ذکر است این اقدام توهین آمیز و زمان انجام آن، پرسش های بسیار زیادی را
مطرح کرده و جنجال آن به مراکز سیاسی مختلف کویت و حتی پارلمان کویت نیز رسیده است.
پرسش اصلی مطرح شده در پارلمان کویت در این باره این است که چرا این تابلوها در این
زمان نصب شده و حامی اصلی و پشت پرده این اقدام فتنه انگیز چه کسی و یا چه کشوری می
تواند باشد؟
ناگفته نماند، این اقدام نگرانی شدید مقامات ارشد سیاسی کویت و حتی پادشاه این
کشور را نیز برانگیخته زیرا از وقوع اختلافات طایفه ای و مذهبی در این کشور کوچک
نگرانند به ویژه اینکه تعداد شیعیان کویت قابل توجه است و بسیاری از آنان از سرمایه
داران و ثروتمندان بسیار سرشناس این کشور به شمار می روند که در طول تاریخ این کشور
در کنار خاندان حاکم بوده و از "آل صباح" حمایت کرده اند از همین رو همیشه مورد
احترام آنان نیز بوده اند. اکنون مقامات ارشد سیاسی کویت نگرانند که مبادا اینگونه
اقدامات موجب دوری شیعیان کویت از خاندان حاکم در این کشور شود.
در همین راستا یک منبع آگاه به خبرنگار "شیعه آنلاین" گفت: تعدادی از نمایندگان
پارلمان کویت پیشنهاد کرده اند با هدف پیشگیری از افزایش اعتراضات شیعیان، "احمد
عبدالله" وزیر اطلاع رسانی کویت استیضاح شود و در مورد حامیان اصلی این مؤسسه وهابی
و دیگر مسائل مربوطه پاسخگو باشد.
در همین حال علامه "سید محمدباقر مهری" از علمای سرشناس شیعیان کویت طی اظهاراتی
ضمن انتقاد شدید از این اقدام ضدشیعی، گفت: روز عاشورا روز غم و اندوه پیامبر(ص)،
امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) است. این روز فقط نزد دشمنان امام حسین(ع) روز شادی به
شمار می رود. آنها دشمنان اهل بیت(ع) هستند. ما شیعیان خواستار برخورد فوری با
اقدام کنندگان این کار هستیم زیرا بدون شک باعث بروز اختلافات مذهبی خواهد شد و
روابط میان مسلمانان را تیره خواهد کرد. سکوت ما تا بدین لحظه هم برای حفظ ثبات و
امنیت کشور بوده است.
از سوی دیگر "سید حسین قلاف" نمایندگان شیعیان در پارلمان کویت در این باره گفت:
ابتدا به مناسبت ایام سوگواری شهادت سبط پیامبر اکرم(ص)، به امت اسلامی تسلیت می
گوییم و اعلام می داریم که فتنه اکنون خوابیده است، لعنت خداوند بر کسی که آن را
برمی انگیزد.
در همین حال "صالح عاشور" دیگر نماینده پارلمان کویت گفت: وزیر کشور و وزیر
اطلاع رسانی و نیز شهردار باید مسئولیت این اقدام توهین آمیز را بر عهده بگیرند و
با مؤسسه "وذکّر" برخورد کنند زیرا بدون شک اقدام این مؤسسه فتنه
برانگیز است از همین رو همه ما باید دست به دست هم بدهیم تا پیش از به ثمر رسیدن
این فتنه، جلوی آن را بگیریم و نباید به افراطییون اجازه دهیم که در کشورمان نقش
ایفا کنند. همه میدانیم که روز عاشورا روز عزای آل محمد است و نه روز شادی
و سرور.
دیدگاه ابن کثیر درباره قیام امام حسین(علیهالسلام)
عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی دمشقی در سال 701 هجری
در بُصری (جنوب سوریه کنونی) متولد شد و در سال 774 هجری در دمشق از دنیا رفت.(1)
ابن کثیر در علوم مختلف اسلامی سرآمد دوران خود شد و شاگردان زیادی تربیت کرد و از
استادان فراوانی بهره جست؛ یکی از این استادان که از او بهره فراوانی برد و در
حقیقت خط فکری، مذهبی و سیاسی وی را ترسیم کرد، ابن تیمیه مشهور بود. به گونهای که
میدانیم ابن تیمیه بنیانگذار مکتبی شد که با مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز تضاد
داشت.
عناد ویژه او با باطنیان و شیعه و ائمه اطهار بر همگان روشن است. مکتب سیاسی
مذهبی ابن تیمیه شکافی عمیق در اسلام پدید آورد و نهایتا با پیروی محمّد بن
عبدالوهاب از عقاید وی، مکتب وهابیت پایهگذاری شد، ابن کثیر خود از مقام استاد
خویش ابن تیمیه ستایش فراوانی کرده است.(2) به علت همین تأثیرات، در امر دین بسیار
سرسخت و متعصب بود و به رغم مخالفتهای فراوانی که در آن عصر نسبت به آرای ابن
تیمیه وجود داشت، وی نیز خود را سپر بلای او کرده و بویژه در مقابل شیعه مواضع تند
و خصومتآمیز میگرفت.
دشمنی و عناد او با شیعه در جای جای اثر او یعنی «البدایة و النهایة»
بوضوح آشکار است.(3) به رغم این خصومت، وی از ائمه شیعه به احترام یاد کرده و از
مقام آنان بویژه امام حسین علیهالسلام بسیار تجلیل نموده، حتی قاتلان او را مورد
لعنت و ناسزا قرار میدهد. بسیاری از روایات او، که عمدتا گزارشهایی طولانی
است، از ابی مخنف است و شاید در میان مورخان شامی وی مفصلترین اطلاعات تاریخی را
در مورد قیام امام حسین علیهالسلام ارائه میدهد.
موارد تحریف قیام حسینی در البدایة و النهایة
ابن کثیر در «البدایة و النهایة» که در چهارده مجلد بهوی در این فصل پس از آنکه شمهای کوتاه از زندگی امام حسین علیهالسلام ذکر
میکند، گزارش قیام را ابتدا از حرکت آن حضرت به مکه و سپس بیان انبوه نامههای
رسیده به ایشان از کوفه و نیز اعزام مسلم به این شهر آغاز میکند. گزارش او درباره
مأموریت مسلم و مقتل او طولانیترین گزارشهاست که با سایر منابع معتبر سازگاری
دارد و اما مواردی را که آشکارا در آن تحریف صورت گرفته و یا نشاندهنده تفکر و
پردازش سیاسی، مذهبی اهل سنت و مورخان شامی به قیام کربلاست، میتوان چنین بیان
کرد:
الف ـ گزارش نامأنوسی هنگام شرح زندگی امام حسین
علیهالسلام در دوران معاویه میدهد که در منابع معتبر فتوحات جز ابن عساکر نیامده
است و آن اینکه از هنگام وفات امام حسن علیهالسلام، حسین بن علی علیهماالسلام همه
ساله به سوی معاویه رفته و او ایشان را گرامی میداشت و به وی صله میبخشید؛ این در
حالی بود که در لشکری به فرماندهی یزید بن معاویه به نبرد در قسطنطنیه اعزام شده
مشغول جهاد علیه کفار بود!(4) این روایت در مبحث ابن عساکر مورد نقد و بررسی قرار
گرفت.
ب ـ در جای دیگر از قول ابی مخنف و او از دو نفر دیگر نقل
میکند که برای حج از کوفه خارج شدیم و در کنار کعبه، امام حسین علیهالسلام و
عبدالله بن زبیر را با یکدیگر در گفتگو دیدیم، شنیدیم که ابن زبیر به حسین
علیهالسلام میگفت اگر میخواهی در این شهر اقامت کنی ما امر حکومت و خلافت را به
تو میدهیم و تو را یاری کرده و با تو بیعت میکنیم؛ امام حسین علیهالسلام به او
پاسخ میدهد پدرم به من گفت که در خواب دیدم در کنار کعبه قوچی را ذبح میکنند و من
نمیخواهم آن قوچ باشم.
آنچه مسلم است عبدالله بن زبیر خود مدعی قدرت و خلافت بوده و برای او بسیار
بهتر بود که حسین علیهالسلام از مکه خارج شود تا وی بتواند بدون رقیب برجستهای
دست به تثبیت قدرت سیاسی و جاهطلبیهای خویش بزند. در واقع او به سبب مسائلی که
پدرش با امام حسین علیهالسلام در جنگ جمل داشت نسبت به او نه تنها خوشبین و موافق
نبود بلکه کینههایی نیز از او در دل میپروراند و عاقلانه به نظر نمیرسد که وی از
حسین خواسته باشد تا قدرت و خلافت را در دست گیرد. در ثانی ابن عساکر چند روایت در
این مورد ذکر کرده که حاکی از تشویق حسین علیهالسلام توسط ابن زبیر برای رفتن به
عراق بوده و حتی ابن عبّاس به زبیر میگوید حسین علیهالسلام میرود و حجاز را برای
تو خالی میگذارد.
(5) ابن کثیر سپس وارد مبحث اصلی یعنی مقتل الحسین علیهالسلام شده و در عنوانی
که ارائه میدهد عقاید و موضع خود را علیه شیعه آشکار میسازد: «و هذه صِفة مقتلهِ
رضیالله عنه مأخوذةٌ من کلام ائمةِ هذا الشأن لا کما یزعمه اهل التشیع من الکذب
الصریح و البهتان» (این توصیفی از مقتل حسین رضیالله عنه است که از سخنان
پیشوایان این کار و صاحبنظران برگرفته شده نه بر اساس آنچه اهل تشیع با دروغ صریح و
بهتان در باره آن میاندیشند).
ج ـ نکته دیگر اینکه ابن کثیر و سایر مورخان و حتی نویسندگان
شیعی با ذکر روایاتی، عمر بن سعد را فردی مصلح، سازشکار، دوستدار حسین علیهالسلام
و ... ترسیم کردهاند. او در این منابع کسی معرفی شده است که همواره میکوشد تا کار
امام حسین علیهالسلام را بر دوش نگیرد، هنگامی که با او روبرو میشود تلاش میکند
تا مسأله را به صلح و مدارا پایان دهد و در نامههایی که به عبیدالله مینویسد سعی
میکند مسأله را بدون درگیری پایان دهد.(6)
وی کسی است که امام سجاد علیهالسلام وقتی عمر بن سعد مانع کشتن او میشود در حق
او دعا میکند که خداوند تو را جزای خیر دهد که مرا از شر آنان رها کردی!(7)
عبیدالله بن زیاد به او نامه مینویسد که من تو را نفرستادم که با امام حسین
علیهالسلام مدارا و نجوا کنی، کار آنان را یکسره کن، یا فرماندهی را به شمر واگذار
و ... .(8)
حال در کنار این تصویر، روایات دیگری است که دقیقا نقطه مقابل این تصویرپردازی
است؛ از جمله:
1ـ وقتی عبیدالله، شمر را نزد او اعزام داشت که یا کار را یکسره کن و
یا این امر را به شمر بسپار، میگوید هرگز چنین نمیکنم و کار حسین را خود یکسره
میسازم.(9) اگر او فردی مردد بود چرا در این اوضاع از این ننگ خود را رهایی
نبخشید؟
2ـ عمر بن سعد بر اساس دستور عبیدالله با قساوت هر چه تمامتر دستور میدهد تا
لشکریان آب را بر حسین علیهالسلام ببندند و قسم میخورد که هرگز نخواهد گذاشت آنان
قطرهای آب بنوشند همانگونه که عبیدالله گفته بود.
3ـ برای شروع جنگ، او اولین کسی است که به طرف اردوگاه حسین علیهالسلام تیر
میاندازد و میگوید شاهد باشید که من اولین تیر را به سوی آنان پرتاب کردم، گویی
میخواهد این افتخار را برای خود ثبت کند.
4ـ عمر بن سعد تنها به کار فرماندهی مشغول نبود بلکه خود میجنگید و
بسیاری از یاران حسین علیهالسلام را به شهادت میرسانید.
5 ـ وقتی امام حسین علیهالسلام فرزند خویش، علی اصغر، را در سینه خود گرفته بود
عمر بن سعد به حرمله دستور داد گلوی او را نشانه بگیرد.
6ـ هنگامی که امام حسین علیهالسلام تنها مانده و به جنگ مشغول بود، عمر بن سعد
خود مستقیما برای زودتر از پا درآوردن امام دستور میداد و میگفت همگی با هم بر او
از هر طرف حمله برید که او فرزند شجاعترین فرد عرب است.
7 ـ قطع سر مبارک حسین علیهالسلام با اجازه او بود.
8 ـ پس از قتل حسین علیهالسلام گفت چه کسی در میان لشکریان است که بر
بدن حسین اسب بتازد و بدن او را پایکوب سم اسبها کند.
9ـ وقتی غائله تمام شد او دستور داد تا سر همه شهدا را قطع کرده و آن را میان
قبایل تقسیم کنند تا نزد عبیدالله برده و با این عمل نسبت به او تقرب
جویند.(10)
حال چرا از او با این همه جنایت و قساوت که بدون هیچگونه تردید و ترحمی انجام
داد، چهرهای مردد، سازشکار با امام حسین علیهالسلام، متمایل به صلح و ... ترسیم
میشود؟
جواب این سؤال در یک سخن نهفته است و آن اینکه اولین راویان حادثه کربلا تقریبا
از میان اهل سنت بودهاند و حتی ابی مخنف که شیعه بوده روایات او مورد استفاده
مورخان سنی قرار گرفته و چه بسا حذف و تبدیل و تغییر فراوانی یافته باشد و در حقیقت
ابتدا آنان او را اینگونه معرفی کرده و منابع شیعی نیز روایات مذکور را ارائه
کردهاند. در مقابل نیز روایاتی که از قساوتهای عمر بن سعد ذکر شده عمدتا در منابع
شیعی است. نکتهای که در اینجا باید بدان توجه داشت این است که عمر بن سعد فرزند
سعد بن ابی وقاص یکی از صحابه مشهور رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و عضو شورای شش
نفره خلافت است که عمر بن خطاب آنان را انتخاب کرده بود.
همانگونه که میدانیم اهل سنت نسبت به صحابه رسول خدا
صلیاللهعلیهوآله عقیده خاصی دارند و در حقیقت همانگونه که ما به سیره ائمه خود
اقتدا میکنیم آنان نیز به سیره صحابه اقتدا میکنند و حدیثی نیز از پیامبر
صلیاللهعلیهوآله ارائه میدهند: «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهدیتم» (اصحاب
من چون ستارگانند، به هر کدام اقتدا کنید هدایت مییابید). حال، عمر بن سعد فرزند
یکی از صحابه بزرگ است که جایگاه خاصی در میان آنان دارد. لذا آیا نمیتوان اینگونه
به نتیجه رسید که آنان میخواستند تا حدودی چهره ننگ و رسوایی را از دامان این
صحابه بزدایند و عمر بن سعد را فرد مصلحی نشان دهند که عبیدالله با اجبار او را به
این کار گسیل داشت و حتی جان او را در معرض تهدید قرار داد.
ابن سعد گوید هنگام اعزام عمر بن سعد، عبیدالله گفت اگر او را سرکوب نکنی
خانهات را آتش میزنم و گردنت را قطع میکنم.(11)
در پایان اینکه عمر بن سعد به طمع حکومت ری دست به چنین جنایتی زد و عبیدالله
این حکومت را با شرط سرکوبی حسین علیهالسلام به او واگذار کرده بود. در این مورد
دو بیت شعر به عمر بن سعد منسوب است:
اأترُک ملک الری و الری منــیتی |
ام ارجع مذموما بقتل الحسین(علیهالسلام) |
و فی قتله النار التی لیس دونها |
حــجــابٌ و مــلـــک الـــــری قـــرة عـیـنـــی |
آیا حکومت ری را در حالی که آرزوی من است رها کنم یا نکوهش و سرزنش در قتل حسین
(علیهالسلام) را پذیرا شوم که در قتل او آتشی است و در ورای آن حجابی نیست در حالی
که حکومت ری نور چشم من است.
البته نمیتوان این مطالب را تنها به مسأله حکومت ری محدود کرد بلکه کینهها و
اختلافاتی که پدر او با علی علیهالسلام داشت و مسائل قبیلهای و ارزشهای جاهلی را
هم باید بر آن افزود.
د ـ مسأله دیگری که در ارتباط با گزارشهای ابن کثیر قابل طرح
است اینکه وی پس از پایان روایات خود در مورد حادثه کربلا، شیعه و در اصطلاح خود،
روافض را مورد هجوم خود قرار میدهد و میگوید بسیاری از روایاتی که شیعه در این
مورد ذکر میکند صحیح نیست. وی راوی آنها را ابو مخنف دانسته و پس از آنکه وی را
ضعیف و نیز شیعه میخواند، علت استفاده از روایات او را عدم گرایش و اطلاع دیگران
از این واقعه بیان میکند.
ابن کثیر آنگاه آداب و رسومی را که شیعه در دوران آل بویه همانند
بدعتهایی زشت مرسوم کردهاند، برمیشمرد و از جمله میگوید آنان همه جا را سیاه
پوشانیده، عزاداری میکنند، به یاد تشنه بودن حسین آب نمیخورند، زنان روسریها را
از سر خود برداشته و بر سر و صورت میزنند و هتک حرمت کرده و آداب شنیعی را رواج
میدهند. آنگاه وی آداب و رسوم ناصبیان را ذکر میکند که برعکس شیعیان در روز
عاشورا غذاهای مطبوع پخته، خود را میشویند و میآرایند و لباسهای نو و فاخر
میپوشند و در حقیقت آن روز را عید میگیرند و سرور و شادی میکنند. آنان این کار
را برای عناد با روافض انجام میدهند.
نتیجه
از آنجا که مورخان مکتب تاریخنگاری شام، تحت تأثیر سلایق1ـ ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب 6/231.
2ـ البدایة و النهایة 14/137.
3ـ همان کتاب 9/309 و 12/4.
4ـ همان کتاب 8/151.
5ـ همان کتاب، ص 201-204.
6ـ بنگرید به تمامی منابعی که تاکنون ارائه شده و از مقتل الحسین(علیهالسلام)
سخن گفتهاند.
7ـ ابن کثیر، همان کتاب 8/189.
8ـ ابن سعد، طبقات الکبری، جلد هشتم، مقتل حسین بن علی(علیهالسلام).
9ـ منابع قبل، همانجا.
10 ـ بنگرید به طبری 7/3064 (ترجمه پاینده)؛ شیخ مفید، الارشاد 2/118؛ ابن کثیر،
البدایة و النهایة 8/189 و نیز ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف؛ عبدالرزاق مقرم،
مقتل الحسین او حدیث کربلا؛ خوارزمی، مقتل الحسین.
11ـ همانجا.
می گویند: شما در عصر فضا و اتم زندگی می کنید آنگاه بر کسی اشک می ریزید که
صدها سال پیش درگذشته است و بر مزاراتی سفر می نمایید که چیزی جز صخره و سنگ نمی
باشد؟!
در پاسخ می گوئیم: «چنانکه گفته اند: «بعد زمان » را در «ابدیت » اثری
نیست ابدیت را در ماورای زمان - در عرصه ای برتر از زمان - حکومت است، ابدیت همیشگی
است . جاودانان، رهبران بزرگ بشریت به ابدیت تعلق دارند، از اینرو قرنها نیز در طول
حیات معنوی آنها، مفهوم متداول خود را از دست می دهند»
حسین بن علی علیه السلام از زمره جاودانان، از رهبران بزرگ بشریت است . سخن از
وی، سخن از تاریخ نیست، سخن روز است . سخنی از ابدیت است . سخن از همیشگی خروشان و
شکوفان و پرفروز است .
این زنده جاوید نزدیک چهارده قرن - به حساب تاریخ - پس از مرگ جسمانیش همچنان
امروز نیز بر دلها حکومت می کند و هنوز پرتو وجودش، نه تنها درحیات ما، بلکه در
حیات جهان معاصر و در عصر فضا و اتم «حوادث بی نظیر» ایجاد می کند و به صورت یکی از
«شورانگیزترین حماسه های تاریخ بشریت » درآمده و همه ساله نیرومندترین امواج
احساسات میلیونها انسان را در اطراف خود برمی انگیزد و مراسمی پرشورتر و هیجان
انگیزتر از هر مراسم دیگر به وجود می آورد .
راستی چرا به این حادثه تاریخی - که شاید در تاریخ مشابه فراوان دارد -
اهمیت داده می شود؟! چرا مراسم بزرگداشت این خاطره هر سال پرشکوهتر و پرهیجان تر از
سال پیش برگزار می گردد؟ این همه تعظیم و تکریم و سپاس، این همه سوز و گداز پس از
چهارده قرن، آخر برای چیست؟ آن را چه معنائی است؟!
اما از زیارت زیارتگاههای مقدس، هرگز سنگها و صخره ها هدف و غایت نمی باشد چه
اگر غرض خود آنها می بود، همین کوههای سر به فلک کشیده انسان را از مشقت سفر و طی
راههای طولانی بی نیاز می ساخت، پس مقصود بالذات صاحب مزار است و بزرگ داشتن سنگها
به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارات است مانند محترم داشتن جلد قرآن کریم و
سنگها و آجرهائی که خانه کعبه و مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سایر اماکن
مقدس از آنها ساخته شده است .
الان می بینیم که دولتها و ملتها در حفظ مقبره های شخصیتهای بزرگ خویش می کوشند
و به دور آنها هاله تقدیس می کشند .
ای یزید من گواهی می دهم که تو خطاکاری و از راه راست به دوری . یزید
خشمگین شده به کشتن قاصد فرمان داد رومی به سوی سر نازنین حسین علیه السلام رفت و
آن را بوسید و شهادتین بر زبان جاری کرد و سپس او را گرفتند بر در قصر به دارش
کشیدند.
زیارت، ارتباط روحی زائر با صاحب قبر است زائر قبر اباعبدالله الحسین
علیه السلام با آن حضرت تجدید بیعت می نماید و لذا ائمه اطهار علیهم السلام با
توصیه و ترغیب به زیارت سالار شهیدان، این نهضت مقدس را برای همیشه زنده و جاوید
نگه داشته اند، البته زیارت همه امامان مورد تاکید است ولی روایاتی که در ترغیب و
تشویق زیارت امام حسین علیه السلام رسیده، فوق العاده زیاد است
.
«ابو حمزه ثمالی » گوید: از امام سجاد علیه السلام در مورد زیارت امام
حسین علیه السلام پرسیدم، حضرت فرمود:
«زره کل یوم فان لم تقدر فکل جمعة فان لم تقدر فکل شهر فمن لم یزره فقد
استخف بحق رسول الله صلی الله علیه و آله » «هر روز آن حضرت را زیارت
کن، اگر نمی توانی هفته ای یکبار، اگر نمی توانی ماهی یکبار، پس کسی که اصلا آن
حضرت را زیارت نکند، در حقیقت حریم رسول الله را خفیف شمرده است » .
ولی مهمتر از سوگواری و زیارت، آشنائی به مکتب امام حسین و شهدای کربلا
و پیوستگی عملی به اهداف بلند آن بزرگوار است . مهم پاک بودن و پاک زیستن و درست
اندیشیدن و تاسی عملی به او است .
خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد دور
عاشقان آمد نوبت محرم شد
در محرم سینهها غرق ملالی دیگر است جاری از چل چشمه
دلها زلالی دیگر است
با حلولش برنخیــزد جز فغان از عاشقان
طاق ابروی محرم را هلالی دیگر است
باز محرم رسید، میکدهها وا شدند تمام
عاشقانت، واله و شیدا شدند
باز محرم رسید، این من و گریههایم رفع
عطش میکند، فرات اشکهایم
باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده کسی میان
این دل، خیمه ماتم زده
باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست از
این همه عاشقی، دوبارهام مست مست
باز محرم رسید، شهر سیهپوش توست دل، نگران رنج
خواهر مظلوم توست
امام حسین علیهالسلام
هر کس این پنج چیز را نداشته باشد از زندگی بهرهای نمیبرد: عقل، دین،
ادب، شرم و خوش خلقی .
امام حسین علیهالسلام
سلام هفتاد حسنه دارد، شصت و نُه حسنه از آنِ سلام کننده
و یکی، از آن جوابگو است.
امام حسین علیهالسلام
کاری مکن که از آن پوزش بخواهی زیرا مؤمن نه بد میکند و نه عذر
میطلبد، و منافق هر روز بد میکند و عذر میخواهد.
"تحف العقول، ص248"
امام حسین علیهالسلام
شکرگزاری برای نعمت پیشین، نعمت تازهای را سبب میشود
.
امام حسین علیهالسلام
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد میکند و کسی که با تو
دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید میکند.
"بحارالانوار، ج78، ص128"
از حضرت امام حسین(علیهالسلام) پرسیدند فضیلت چیست؟
فرمودند: "مالک زبان بودن و نیکی کردن."
"بلاغة الحسین(علیهالسلام)، ص 332"
امام حسین علیهالسلام
آن کس در صله رحم بهتر است که نسبت به خویشاوندانی که با او
قطع رابطه کردهاند، دلجویی و صله رحم نماید.
"بحارالانوار، ج78، ص121"
امام حسین علیهالسلام
بهترین ثروت آن است که انسان به وسیله آن آبروی
خود را حفظ نماید.
"بحارالانوار، ج44، ص 195"
امام حسین علیهالسلام
کسى که از تو حاجتى خواسته است، آبروى خود را با درخواست از تو
ریخته است، تو دیگر با رد کردن او، آبروى خود را نریز .
"بحارالانوار، ج44، ص 196"
امام حسین علیهالسلام
هیچ امری را نپذیر مگر آن که خودت را شایسته آن
بدانی.
"اعیان الشیعه، ج1، ص 621"
امام حسین علیهالسلام
حرص و آز نوعی فقر روانی است، و سخاوت و بخشش نوعی
بی نیازی است .
"تاریخ یعقوبی، ج 2، ص246"
امام حسین علیهالسلام
درباره برادر مؤمنت پشت سر سخنی بگو که دوست داری او پشت سر تو
بگوید.
"بحارالانوار، ج 78، ص 127"
امام حسین علیهالسلام
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند،
رستگار نخواهند شد.
"مقتل خوارزمى، ج 1، ص 239"
امام حسین علیهالسلام
هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خداترس
باشد.
"بحارالانوار، ج 44، ص 192"
امام حسین علیهالسلام
بترس از ستم کردن بر کسی که به جز خدا یاوری
ندارد.
"بحارالانوار، ج 78، ص 118"
امام حسین علیهالسلام
عقل کامل نمیشود مگر با پیروی از حق.
"بحارالانوار، ج 78، ص 127"
امام حسین علیهالسلام
همنشینی با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار
میدهد.
"بحار الانوار، ج 78، ص 122"
امام حسین علیهالسلام
گریه از روی ترس از خدا، موجب رهایی از آتش
است.
"مستدرک الوسایل، ج 11، ص 245"
امام حسین علیهالسلام
عجله کردن، کمخردی است.
"بحارالانوار، ج 78، ص 122"
امام حسین علیهالسلام
از نشانههای عالم، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است
.
امام حسین علیهالسلام
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند
.
"بحارالانوار، ج 93، ص 294"
امام حسین علیهالسلام
هیچ کس در قیامت در امان نیست! مگر کسی که در دنیا ترس از
خدا در دل داشته باشد.
"مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 69"
امام حسین علیهالسلام
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی و حیله و تزویر پاک
است.
"فرهنگ سخنان امام حسین، ص 476"
اینجا بهشت سرخ بدنهای بی سر است اینجا نگارخانهی
گلهای پرپر است
اینجاست قتلگاه شهیدان راه حق اینجا مزار
قاسم و عباس و اکبر است
اینجا برای پیکر صد چاک عاشقان گرد و
غبار کرب و بلا مُشک و عنبر است
باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟ باز این چه شعله
غم و اندوه ماتم است؟
باز این حدیث حادثه جانگذار چیست؟ باز این چه
قصهایست که با غصه توام است؟
سالها گفتیم ما از کربلا
از شهید عشق و میدان بلا
از غمش بر سینه و بر سر زدیم بوسه بر
گهواره اصغر زدیم
باز هم گفتیم: مظلوما حسین! بی کس و
بی بال و پر، تنها حسین!
فرصت دهید گریه کند بی صدا، فرات با تشنگان بگوید
از آن ماجرا، فرات
گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا باور مکن
که بگذرد از کربلا، فرات
چشم فرات در ره او اشک بود و اشک زان گونه اشکها که
مرا هست با فرات
حالی به داغ تازهی خود گریه میکنی تا میرسی به
مرقد عباس، یا فرات
از بس که تیر بود و سنان بود و نیزه بود هفتاد حجله
بسته شد از خیمه تا فرات
از طفل آب، خجلت بسیار میکشم آن یوسفم که ناز
خریدار میکشم
در مشک تشنه، جرعهی آبی هنوز هست اما به خیمهها برسد با
کدام دست؟
برخاست با تلاوت خون، بانگ یا اخا وقتی «کنار درک
تو، کوه از کمر شکست»
تیری زدند و ساقی مستان ز دست رفت سنگی زدند و کوزهی لب
تشنگان شکست!
شد شعلههای العطش تشنگان، بلند باران تیر آمد و بر
چشمها نشست
میخواهم از خشکیدن دریا بگویم از تشنه کامیهای
ماهیها بگویم
روزی که آب از شرم و خجلت آب میشد از داغ آن آلالهها بی تاب
میشد
من حرفها از ظهر بی خورشید دارم من شکوهها از ماه،
از ناهید دارم
ای کاش آن روز آسمان خون گریه میکرد هم ابر، هم رنگین
کمان، خون گریه میکرد
مگر آن دست چه بخشید به آغوش فرات که از آن بوی علمدار تو بر
میخیزد
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر
بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه
کنم
عالم همه قطرهاند و دریاست حسین خوبان همه بندهاند و
مولاست حسین
این زمین، کربُ بلاست، کعبه قالوا بلی است قتلگاه من صفا،
مروهام طشت طلاست
هر کجا ملک خدا هست حسینیه توست هر که را مینگرم شور
محرم دارد
نه محرم نه صفر بلکه همه دوره سال کعبه با یاد غمت
جامه ماتم دارد
روضه خوان تو خدا، گریه کن تو آدم اشک ارثی است
که ذریه آدم دارد
دشمنت کشت ولى نور تو خاموش نگشت آرى آن جلوه که فانى نشود
نور خداست
التماس دعا
چگونه مقالات word را به صورت pdf ذخیره کنیم؟
برای ذخیره
مقالات و یا عکس ها و… با فرمت PDF می توانید از برنامه
رایگان و بسیار خوب BullZip PDF Printer استفاده کنید. با
Printer های مجازی نمی دانم آشنا هستید یا نه، اما موضوع
از این قرار است که بعضی از نرم افزار ها یک پرینتز مجازی
به ویندوز شما اضافه می کنند که شما می توانید عکس یا
مقاله را از طریق آن پرینتز مجازی به آن برنامه بفرستید.
اگر زیاد واضح نیست بگذارید این جوری بگم
وقتی شما یک
پرینتز، یک چاپ گر واقعی می خرید و نصب می کنید اسم آن در
پنجره پرینت دیده می شود و شما آن را انتخاب می کنید و
کلیک می کنید روی Ok، درست؟ در این حال عکس یا مقاله مورد
نظر شما به پرینتر فرستاده می شود و پرینتر آن را روی کاغذ
پرینت می کند.
پرینتر مجازی هم همین طور، اما به جای اینکه آن محتویات را
روی کاغذ پرینت کند وارد آن برنامه مخصوص می کند. پس فکر
می کنم حالا اسم BullZip PDF Printer بیشتر معنی بدهد.
بعد از نصب
این برنامه در پنجره پرینت هر برنامه ای که بروید یک
پرینتر جدید اضافه شده که اگر آن را انتخاب کنید و روی
پرینت کلیک کنید می توانید آن مطلب یا عکس و… را به صورت
PDF ذخیره کنید.
مثلآ فرض کنید من یک مقاله در Microsoft Word نوشته ام و
می خواهم آن را به صورت PDF ذخیره کنم،
Control + P را می زنم و از صفحه باز شده BullZip PDF
Printer را انتخاب می کنم و روی Ok کلیک می کنم.
در پنجره
باز شده می توانید یک سری تنظیمات عمومی را انتخاب کنید.
در ضمن می توانید فایل را با فرمت های دیگه مثل JPG یا BMP
و… هم ذخیره کنید یا روی تمام صفحات Watermark بزنید.
یک قابلیت
جالب دیگه هم اینه که می توانید فایلی که به Bullzip
فرستادید را از قسمت Merge به آخر یک فایل PDF دیگر که
دارید اضافه کنید. در ضمن این برنامه به زبان فارسی هم
ترجمه شده است.
مدت زیادی از تولد برادر ساکی کوچولو نگذشته بود . ساکی مدام اصرار می کرد به پدر و مادرش که با نوزاد جدید تنهایش بگذارند
پدر و مادر می ترسیدند ساکی هم مثل بیشتر بچه های چهار پنج ساله به برادرش حسودی کند و بخواهد به او آسیبی برساند . این بود که جوابشان همیشه نه بود . اما در رفتار ساکی هیچ نشانی از حسادت دیده نمی شد ، با نوزاد مهربان بود و اصرارش هم برای تنها ماندن با او روز به روز بیشتر می شد ، بالاخره پدر و مادرش تصمیم گرفتند موافقت کنند .
ساکی با خوشحالی به اتاق نوزاد رفت و در را پشت سرش بست . امالای در باز مانده بود و پدر و مادر کنجکاوش می توانستند مخفیانه نگاه کنند و بشنوند . آنها ساکی کوچولو را دیدند که آهسته به طرف برادر کوچکترش رفت. صورتش را روی صورت او گذاشت و به آرامی گفت : نی نی کوچولو ، به من بگو خدا چه جوریه ؟ من داره یادم میره
در ادبیات و فرهنگ سیاسی متعارف جهان امروز همواره پدران حیات نوین کشورها از
احترام عمومی میان مردم،جریانهای سیاسی،احزاب و قاطبه سیاستمداران برخوردارند.با
تغییر دولتها،سیاستمداران و دست به دست شدن قدرت میان نخبگان اگرچه فروع و برنامه
های اجرایی تغییر می کنند اما اصول و موازینی ثابت می مانند که یکی از این اصول
احترام و جایگاه ویژه برای افرادی است که نقش اساسی در ایجاد حیات نوین کشور و
مردم دارند.این امر نشانگر تفاهم و وفاداری گروهها و فعالان سیاسی به آرمانها و
ارزشهایی است که خانواده بزرگ ملت را به پیوند می زند .
با تغییر دولتها،سیاستمداران و دست به دست شدن قدرت میان نخبگان
اگرچه فروع و برنامه های اجرایی تغییر می کنند اما اصول و موازینی ثابت می مانند که
یکی از این اصول احترام و جایگاه ویژه برای افرادی است که نقش اساسی در ایجاد حیات
نوین کشور و مردم دارند
جایگاه امام خمینی(ره) در تاریخ معاصر ایران فراتر از یک ناجی سیاسی و اجتماعی
برای ملت بوده است.بدین معنا که اگرچه حضرت امام خمینی با نقش بی بدیل خود انقلاب
اسلامی را رهبری کرده و نظام استبدادی شاهنشاهی را سرگون کرد و فصل جدیدی در زندگی
سیاسی ایرانیان و مسلمانان جهان آغاز کرد اما نقش ایشان به رهبری سیاسی محدود نمی
شود.امام خمینی اگرچه پدر حیات نوین سیاسی ما ایرانیان است و همین امر و جایگاه
برای ایشان وجوب احترام و تکریم را به دنبال دارد ،اما شخصیت ایشان و اهمیت آن
افزون تر از این نگاه است.حضرت روح الله برای ما الهام بخش زندگی معنوی روح بخشی
است که انبیا و اولیا به آن وعده داده بودند.حضرت روح الله برای ما تجلی اراده الهی
برای چشاندن شمه ای از جامعه مهدوی بود .
جایگاه امام خمینی(ره) در تاریخ معاصر ایران فراتر از یک ناجی
سیاسی و اجتماعی برای ملت بوده است.
نگاه امام حتی پس از سالها برای ما الهام بخش است و صدای ملکوتی اش قلبهایمان
را به تپش وامی دارد.امام برای ما یک نماد است که زندگی سیاسی ما،بینش اخلاقی ما و
حتی زیبایی شناسی ما را به هم گره می زند.
متاسفانه اما پس از مدتی نه چندان طولانی از رحلتش خبری به گوشمان رسید که
جانگداز و سوزناک بود.خبر توهین و
اهانت به ساحت مقدس امام خمینی برای خانواده بزرگ تبیان آن چنان مشمئز کننده و
ناگوار بود که خون غیرت در رگهایمان به جوش آمد. بنا بر آموزه های این مرد بزرگوار
در چنین شرایطی باید چشممان و گوشمان به فرموده فقیهی باشد شجاع،عادل،مدیر و مدبر
که خلف صالحش مقام معظم رهبری امروز آن شان و جایگاه را برای ما دارد. ولی امری که
رایش صواب است و کلامش فصل الخطاب.بنا بر این برنامه عملمان نیز به تاسی از حضرت
روح الله بر پایه ولایت فقیه خواهد بود.
بنا براین از طرف خانواده بزرگ تبیان این اهانت وقیحانه را به شدت محکوم می کنیم
و خواستار مجازات مسببان،عاملان و مهیا کنندگان زمینه این جسارت هستیم و در این
چارچوب خواهان تحقق موارد ذیل از سوی جریانهای سیاسی ،مخاطبان،مردم و مسوولین ذی
ربط می باشیم:
2-اگرچه موج انزجار میان مردم فهیم ایران از این اقدام ناشایست شدت
گرفته است اما بنا به فرموده معظم له همه باید آرامش خود را حفظ کنند و بدانند
کسانی که در مقابل ملت قرار گرفته اند، بی ریشه هستند و در برابر عظمت ملت ایران و
انقلاب اسلامی توانایی ماندن نخواهند داشت. این بدان معنا است که حرکتهای احساسی و
بی هماهنگی به ضرر نظام و انقلاب می باشد.
4-عموم اقشار جامعه باید بدانند که از نسبت دادن این
اهانت به جنبش دانشجویی اجتناب باید کرد وحساب عده ای عنصرمشکوک را از قاطبه
دانشجویان جدا باید کرد چرا که مقام معظم رهبری فرمودند: دانشجویان، امروز از لحاظ
علمی و معنوی جزو برترین دانشجویان هستند و همواره هوشیارانه در صحنه حضور دارند و
در قضایای اخیر هم بارها امتحان خوبی داده اند
5-سخن آخر ما نیز خطاب به برخی جریانهای سیاسی و برادران سابق
ماست:اگرچه دیر شده است اما تا هنوز کورسوی امیدی هست زاویه خود را با ضد انقلاب و
گروه ها و جریانهای خودی روشن کنید.فضایی که به نام شما در کشور ایجاد شده زمینه را
برای توهین و جسارت به امام فراهم کرده و بی قانونی و عدم تمکین به قانون از سوی
شما امنیت ملی را به خطر و دشمنان را شادمان ساخته است.نمی توان ادعای نزدیکی به
خط امام داشت و از سیره این مرد الهی فاصله گرفت...به خود آیید...
بنقل از سایت مردمی تبیان
وبلاگ سروش دل انزجار خود را از این توهین وهتک حرمت نسبت به ساحت مقدس رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) اعلام میدارد وخواستار محکومیت واشد مجازات توهین کنندگان وحامیان انها میباشد
روزی مردی به خونه اومد و دید که دختر سه ساله اش قشنگترین و گرونترین کاغذ کادوی موجود در کمد اون رو تیکه تیکه کرده و با اون یه جعبه کفش قدیمی رو تزیین کرده !!! مرد دخترک رو بخاطر اینکار تنبیه کرد و دختر کوچولو اون شب با گریه به رختخواب رفت و خوابید. فردا صبح وقتی مرد از خواب بیدار شد و چشاش رو باز کرد ، دید که دخترک بالای سرش نشسته و جعبه تزیین شده رو به طرف اون دراز کرده!! مرد تازه یادش اومد که امروز ، روز تولدشه و دختر کوچولوش اون کاغذ رو برای تزیین کادوی تولد اون استفاده کرده. با شرمندگی دخترش رو بوسید و جعبه رو از اون گرفت و درش رو باز کرد. اما در کمال تعجب دید که جعبه خالیه !!! مرد دوباره به دخترش پرخاش کرد که : « جعبه خالی که هدیه نمیشه!! باید توش یه چیزی میذاشتی !!!». دخترک با تعجب به صورت پدرش خیره شد و گفت : « اما این جعبه خالی نیست. من دیشب هزار تا بوس توش گذاشتم تا هروقت دلت برام تنگ شد یکی از اونا رو برداری و استفاده کنی از اون روز به بعد ، پدر همیشه اون جعبه رو همراه خودش داشت و هروقت دلتنگ دخترش می شد در اون رو باز می کرد و با برداشتن یه بوسه آروم می گرفت. هدیه کار خودش رو کرده بود...