چگونه خود را از وسوسههای شیطان برهانیم؟
ابلیس دشمنی بیرونی است و تا پایگاهی در درون نداشته باشد،
نمیتواند به انسان ضربه بزند.
کار شیطان صدور «سم» به درون انسان است. اگر کسی که میخواهد دیگری را با سم از
پای درآورد، آن را در جیب شخص بگذارد، تأثیری در وی ندارد یا اگر سم را به او
بخوراند و او بالا بیاورد، باز هم اثری ندارد. دستگاه گوارش باید سم را بپذیرد و آن
را جذب کند تا پس از ورود به خون، اثر زیانبار خود را به جای بگذارد.
وسوسهها نیز چنین است: هوا، هوس و شهوت رانیهای گوناگون که رقیقترین و
سبکترین آن در جوان ها و سنگینترین آن در سالمندان، بهصورت حبّ جاه و مقام
مشاهده میشود، نشانه تأثیر سم است.
واپسین عقبهای که بزرگان سیر و سلوک از آن نجات مییابند، «مقام خواهی» یا همین
بازیهایی است که بسیاری به آن گرفتارند.
اگر کسی از تعاریف و القابی که به او میدهند، لذت ببرد، معلوم میشود که سم در
او اثر کرده است. وجود مبارک امیرمومنان علیهالسلام در عهدنامه مالک اشتر فرمود:
شیطان همواره در پی حلمه است؛ وقتی کسی از تو تعریف میکند،
باید مواظب باشی، چون در خط مقدم آتش شیطان قرار گرفتهای. (1)
کسی که با آبروی مسلمانی معامله میکند، از درون آتش میگیرد، نه از بیرون. این
شخص دیگر شبها خواب ندارد. هر چه قرص خواب بخورد، باز هم به خواب نمیرود. هر چه
بستر نرم فراهم کند، باز هم خواب ندارد. زمانی انسان بر تشک نرم میخوابد، و زمانی
این تشک پر از تیغ است. انسان بر روی این تشک به هر طرف بغلتد، تیغ میخورد. تیغی
که از درون انسان بر میخیزد، با قرص خواب بر طرف نمیشود.
چه آساید به هر پهلو که گردد کسی کز خار سازد او نهالین (2)
1- «ایاک و الاعجاب بنفسک و الثقة بما یعجبک منها و حبّ الاطراء فان ذلک من اوثق
فرص الشیطان»؛ نهجالبلاغه، نامه 53
2- دیوان شمس، ص 707، ش 1898