«پلیس خوب»، «پلیس بد» | |
|
|
در حالی که هفته گذشته عبدالعزیز حکیم رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق توافقنامه ای را با مقتدی صدر رهبر ارتش مهدی امضا کرد، که بر اساس آن، دو طرف متعهد شده اند نیروهای آنها هیچ شهروند عراقی را هدف قرار ندهند و برای حفظ منافع ملی و اسلامی فعالیت های رسانه ای و فرهنگی خود را تحت نظارت یک هیأت مشترک هماهنگ سازند، آمریکا تلاش می کند تا در میان شیعیان عراق، گروهها و افرادی را یافته و با پرداخت پول وایفای نقش پلیس خوب، آنها را در راستای منافع خود و تفرقه افکنی میان شیعیان به کار گیرد.
به گزارش رجانیوز، هفته نامه تایم، قدیمى ترین و پرتیراژترین هفته نامه آمریکا در شماره اخیر خود گزارشی را از "دارین مورتنسون" خبرنگار تایم در بغداد منتشر کرده که به همراه یک افسر آمریکایی راهی مناطق شیعه شده و گزارشی از تلاش سردسته نظامیان امریکایی مستقر در منطقه برای تغییر نگاه عراقیها به اشغالگران منتشر کرده است.
گزارشگر این مجله نوشته است: تنها در یک مایلی محلی که یکی از سردسته های ارتش آمریکا، اخیراً توسط یک بمب قوی که در کنار جاده کار گذشته شده بود، به قتل رسیده بود، ستوان یکم "جیمز ونسنت" به همراه مترجم خود از خودروی نظامی پیاده و به سمت خیابان اصلی شهر "مصیب" که شهری شیعه نشین در 65 کیلومتری جنوب بغداد است به راه افتاد.
ونسنت به سمت نزدیک ترین گروه از مردانی حرکت کرد که در کنار خیابان گردهم آمده بودند و با آنها سلام و علیک کرد.
او و سربازانش با گشت زنی پیاده در خیابان های مصیب خود را به خطر می اندازند تا بتوانند برای برنامه اخیر ارتش آمریکا که جذب نیروهای داوطلب از شهرها و روستاهای اطراف برای عضویت در یک گروه شبه نظامی است، حمایت عمومی را جلب کنند.
این برنامه مورد حمایت ارتش آمریکا است و حقوق داوطلبان را نیز ارتش آمریکا پرداخت خواهد کرد.
وقتی او از مردان عراقی پرسید، امنیت در این شهر به چه صورت است، آنها با لبخند گفتند خوب است. صالح ابراهیم50 ساله که معلم هنر است و انگلیسی را با دشواری زیادی صحبت می کند، گفت در یکی از مناطق شرقی این شهر هنوز اعضای ارتش مهدی به رهبری مقتدا صدر حضور دارند.
ابراهیم و دیگران به این موضوع که آمریکایی ها دائماً منطقه شهر آنها را خمپاره باران می کنند، اعتراض داشتند. این حملات برای برخی از آنان یاد آور وحشت های جنگ ایران و عراق در دهه1980 است.
بمب های آمریکایی نقش "پلیس بد" را بازی می کنند ولی ونسنت در این شهر ایفاگر نقش "پلیس خوب" است. او به آنها می گوید آمریکایی ها به این علت منطقه را بمباران می کنند که هنوز برخی از اعضای ارتش مهدی از این منطقه برای شلیک موشک علیه پایگاه نظامیان آمریکا که در نزدیکی این منطقه است، استفاده می کنند.
او معتقد است تنها عراقی های این منطقه می توانند باعث خروج اعضای ارتش مهدی از منطقه شوند و به همین علت به آنها می گوید: وقتی شیخ ها از برنامه داوطلبانه برای منطقه ابوجاسم (که تحت کنترل نیروهای آمریکایی نیست) حمایت کنند، ما خواهیم توانست بمباران را متوقف کنیم، شما به شیخ ها بگویید، چه می خواهید.
سرگرد "کریگ وایتساید" افسر اجراییات گردان آمریکا نیز با اشاره به موفقیت شبه نظامیان سنی علیه نیروهای القاعده و ارتش مهدی در بخش غربی رود فرات گفته است، این امر باعث شده تا توجهات به تندروهای شیعه که در شرق این رودخانه مستقرند، معطوف گردد.
این برنامه به گروه های داوطلبانه شیعه یک فرصت خواهد داد تا کنترل جوامع خود را به دست گیرند. بخصوص که این برنامه باعث محدود شدن فعالیت های ارتش مهدی خواهد شد.
یکی از چالش های ونسنت در بخش بازار شلوغ مصیب، متقاعد کردن مردم برای بیرون کردن نیروهای ارتش مهدی است که برای انجام آن به گشت زنی شهروندان احتیاج دارد. این درحالیست که ارتش مهدی ساکنان این شهر را تهدید کرده و حتی تمامی اعضای یک خانواده را که با آمریکایی ها در این منطقه همکاری کرده بودند، به قتل رسانده است.
هرچند شجاعت در برابر چنین تهدیدی بسیار دشوار است، ولی رهبران نظامی آمریکا معتقدند هرگونه پیشرفتی که صورت گیرد پیشرفتی برای عراقی ها است و آنها تنها کسانی هستند که قادر به پیروزی در این نبرد و حفظ اوضاع هستند.
ونسنت می گوید: ما در حقیقت به آنها پول می دهیم تا به ما تیراندازی نکنند. طی چند ساعتی که این گشت زنی به طول انجامید ونسنت با دهها تن از مردان این منطقه گفت وگو کرد و همه آنها در مورد این مساله اتفاق نظر داشتند که طرح تشکیل گروه های داوطلبانه محلی به نتیجه رسیده است بخصوص که هیچ کدام از آنها به کشته شدن 3 تن از داوطلبان اشاره ای نکردند.
ونسنت می گوید نمی داند دقیقا چند نفر در چهارمین و آخرین گروهی که او برای سازماندهی آن تلاش می کند شرکت خواهند کرد. این گروهها قرار است کار گشت زنی در یک مسیر پشتیبانی بسیار حساس را بر عهده گیرد. ونسنت همچنین نمی داند چه تعداد از شهروندان این منطقه به او چیزهایی را می گویند که او می خواهد بشنود.