بهشتی هستی یا جهنمی
اثبات عالم برزخ از زبان آیات و روایات
در تفسیر نعمانی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که حضرت
فرمودند:
«أمّا الردُّ علی من أنکر الثوابَ و العقابَ فی الدنیا بعد الموتِ قبلَ القیامةِ
بقولِ اللهِ عزَّ و جلَّ:
یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ
سَعیدٌ .فَأَمَّا الَّذینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فیها زَفیرٌ وَ شَهیقٌ
خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ
رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُریدُ وَ أَمَّا الَّذینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ
خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً
غَیْرَ مَجْذُوذٍ 1
«ومِن ورائهم برزخٌ إلی یومِ یُبعَثون»2
افرادی که در آستانهی مرگ قرار گرفتند عالمی که متوسط بین دنیا و آخرت است در
پیش روی خود دارند و این انتقال جز با تجرّد روح قابل توجیه نیست؛ زیرا هر فردی در
هر حالتی بمیرد خواه چیزی از ذرّات پیکرش بماند یا نماند به جهان برزخ خواهد رفت و
برزخ که از آن به "قبر" تعبیر میشود زندگی متوسّط بین دنیا و آخرت است؛ یعنی مرگ
،مرز عدمی بین دنیا و آخرت نیست؛ که انسان با مردن معدوم و سپس در معاد و قیامت
دوباره زنده گردد، بلکه همواره زنده است و از نشئهای به نشئه دیگر منتقل میشود.
3
این کریمه با ذکر کلمه «برزخ» که به معنای امر حائل میان دو چیز است به ثواب و
عقاب بین دنیا و آخرت اشاره میکند.
«حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ النَّارُ
یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ
أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذاب»4
صبحگاهان و شامگاهان برآتش عرضه میشوند . با ذکر کلمه «غدو و عشی»
به معنای صبح و غروب به عالمی غیر از عالم آخرت اشاره میکند. زیرا در آخرت و قیامت
که سرای خلود و جاودانگی است صبح و غروب وجود ندارد و این دو مربوط به دنیا هستند.
در اینجا آتش فقط به آنها عرضه میشود اما روز قیامت داخل در شدیدترین عذابها
میشوند. نظیر این تعبیر در روایات نیز آمده است که از عذاب قبر به باز شدن دری از
درهای جهنّم و عذاب و داخل شدن شرارههای آتش از میان تعبیر شده است. پس عذاب برزخ
مثالِ عذاب و آتش آن مثال آتش است. در نتیجه در کریمه «امّا الذین شَقُوا ففی
النار» مقصود از «نار» آتش برزخ است همانگونه که این آیه ی کریمه اشاره میکند:
«إِذِ الْأَغْلالُ فی أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یُسْحَبُونَ
فِی الْحَمیمِ ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ»5
چون گردنهاشان به غل و زنجیر کشیده شود و در حمیم افکنده شوند و سپس در آتش
افروخته کردند. پس حمیم یعنی آب داغ و جوشان مقدمه افروخته شدن در آتش است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هرگاه یکی از شما از دنیا برود،
اگر از اهل بهشت باشد از جانب بهشت، و اگر از اهل آتش باشد ازجانب جهنّم، هر صبح و
شام جایگاهش به او عرضه میشود؛ و به او گفته میشود: این موقف معین، جایگاه توست
وقتی در قیامت خداوند تو را مبعوث کرد، به این جا منتقل میشوی.6
امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر آیه مزبور فرمودهاند: این رخداد پیش از قیامت
است؛ زیرا در قیامت صبح و شام نیست. پس اگر کافران هر صبح و شام معذّب میشوند
معلوم میشود در برزخ و پیش از قیامت است.7
خداوند متعالی درباره ی اهل بهشت میفرمایند: «لهم رِزقُهم فیها بُکرةً و
عَشیاً»8 آنها در بهشت صبحگاهان و هنگام غروب روزی دارند. واضح
است که صبح و غروب از خصوصیات شب و روز است و شب وروز مربوط به حیات قبل از قیامت
است. قیامت روزی است غیر از روزهای دیگر، روزی است که صبح و غروب ندارد و آیات
بسیاری به این حقیقت قرآنی اشاره میکنند. 9
جهل به این حیاة بعد از مرگ در اواسط عهد رسول خدا امری شایع بود. آنچه که صریح
قرآن و غیرقابل تاویل است حیات و برانگیخته شدن در قیامت میباشد. اما ما بین دنیا
و قیامت یعنی حیات برزخی، گرچه جزء معارف حقّهای است که قرآن کریم بیان کرده است
ولی از ضروریات قرآن نیست و تمامی مسلمین آن را قبول ندارند. به همین دلیل خداوند
در آیه ی زیر به زنده بودن شهدا، اشاره میکند گرچه در جای دیگر حیات بعد از مرگ
کافران را هلاک و بوار مینامد. «وأحَلّوا قومَهم
دارَالبوارِ»10 پس حیات واقعی، حیات سعادتمندانه بوده و مخصوص
مؤمنان است.11
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ
أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ»12 ؛ کسی را که در راه خدا
کشته شد مرده نپندارید، بلکه او زندهی ابدی است، لیکن شما این حقیقت را در
نمییابید. مفسران این حیات را، برزخی دانسته اند؛ گرچه اختصاصی به آن ندارد»
"و لا تحسبنّ الّذین قُتلوا فی سبیل اللّه أمواتاً بل أحیاءٌ عندَ ربّهم
یُرزَقون" یعنی شهدا هم در برزخ زنده اند و هم از نعمتهای پروردگار مرزوق
هستند . 13
از آنجا که حواس اشخاص فقط متوجّه درک خواص مادی و دنیوی است و ماوراء مادّه را
درک نمیکنند، آنرا فنا و نابودی میپندارند و این توهّم بین کفّار و مؤمنین در
دنیا مشترک است.
به همین دلیل آیه ی کریمه ی میفرماید: شهدا زندهاند ولی شما با حواس خود این
حقیقت را درک نمیکنید. در جای دیگر میفرماید حیات آخرت، حیاتی زنده است اگر آنها
میفهمیدند. و نیز میفرماید: اگر یقین داشته باشید جهنّم را مشاهده میکنید.
«کلاّ لو تعلمون علمَ الیقین لترونَّ
الجحیم»14
آیه شریفه بیان میکند: به کسی که در راه خدا کشته شده، مرده
نگویید. و خیال نکنید که آنها فانی شده و باطل گشتهاند آن گونه که کلمه ی مرگ در
ذهن شما این توهّم را ایجاد میکند و خیال میکنید که مرگ در مقابل زندگی و حیات
است و حواس شما نیز این توهّم را تقویت میکند. آنها مرده به معنای باطل و نیست
شده، نیستند بلکه زندهاند و حواس شما این مطلب را درک نمیکند.15
1-سوره ی هود آیه 108
2-سوره ی مومنون: 100
3-معاد در قرآن:ج1/ص172
4- غافر:45- 46
5-سوره ی غافر: 72 -73
6-بحار، ج 6، ص 275؛ مجمع البیان، ج 8، ص 818.
7-مجمع البیان، ج 8، ص 818.
8-سوره ی مریم: آیه ی 62
9-الانسان: ص 74 و 75
10-ابراهیم: 28
11-المیزان: ج 1 ص 342
12-سورهی بقره، آیهی 154.
13-آل عمران: 169
14-تکاثر: 6
15-المیزان: ج 1، ص 342