با سلام
آیا تا کنون به این ضرب المثل فکر کرده اید؟ آیا واقعا مرغ همسایه غاز است؟ چقدر آن را قبول دارید؟ حتما گمان کرده اید که می خواهم معنا و مفهوم و کاربرد ضرب المثل فوق را بیان کنم ولی هدف چیز دیگری ست. چون همه ی شما معنا و کاربرد روزانه ی این ضرب المثل را در جامعه می دانید . من قصد دارم به بیان یکی از عمیق ترین نوع کاربرد این ضرب المثل در میان هموطنان -البته برخی- بپردازم .
امروزه با پیشرفت فناوری ماهواره ای و اینترنتی ، نشر اخبار اقصی نقاط کره زمین در سرتاسر آن بسرعت روی می دهد. با اینکه در فلان کشور مردم به دلیل عدم رعایت حقوقشان توسط دولت اعتراض کردند و یا در فلان کشور به مردم خدمات درمانی با قیمت بسیار مناسب ارائه می شود و یا فلان کشور به مغز های خود بهای زیادی می دهد و شرایطی را بوجود می آورد که آنان هرگز فیلشان یاد هندوستان نکند و هزاران خبر دیگر که به سرعت درمیان مردم جهان رد و بدل می شود و هر کسی(ملتی) بر حسب تفکر،شعور و سلیقه این اخبار را تفسیر می کنند. این مسئله در کشور ما رنگ و بوی خاصی دارد. دشمنان کشور عزیزمان،با بوجود آوردن شبکه های مختلف تلوزیونی و سانسور خبرهای مختلف قصد بوجود آوردن اختلافات داخلی را دارند. متاسفانه برخی از هموطنان که تعدادشان نیز رو به افزایش است،به این هدف سوء دشمنان توجهی ندارند و بیشتر به این مسائل دامن می زنند.من قبول دارم که دولت در اجرای قوانین و رعایت عدالت اجتماعی ضعف دارند و مشکلاتی در کشور وجود دارد که همت،دلسوزی،دانش،ایمان و تقوای برخی از مسئولین را می طلبد.یا اینکه اگر تعدادی از خادمین واقعی ملت نبودند،رهبر عزیز و فرزانه ی ما در اجرای احکام دینی در جامعه غریب بود.اصلا مگر می شود جامعه ای را یافت که در آن معضل یا معضلاتی وجود نداشته باشد اما این گونه به مسائل نگاه کردن و مانند بچه ها با هم مشکلی فریاد زدن هم درست نیست.باید قبول کرد که ما مردم جامعه نیز در بوجود آمدن این مشکلات بی تقصیر نیستیم.وقتی ما از کوچکترین نقش های خود در جامعه برای منفعت شخصی استفاده می کنیم و دید جامع و مردمی نداریم،وقتی سعی در انتخاب فردی داریم که علی رغم بی دانشی،بی تجربگی و یا عدم تناسب تحصیلات با منصب مورد نظر،بعد ها برای ما مفید واقع شود(یعنی پارتی ما باشد)وقتی با دست خودمان برخی از انسانهای بی لیاقت،بی دین و فاسد را مسئول امور جامعه می کنیم چگونه انتظار رعایت عدالت و خدمت به خلق را داریم؟! چگونه از بی قانونی به ستوه می آییم درحالی که خود نیزسعی در نقض قانون به شکل های مختلف را داریم؟ با وجود داشتن این همه کاستی،اهمال و عدم تفکر در امورات شخصی،کشور های دیگر را مانند پتک بر سر حکومت می کوبیم و معتقدیم که کشور های دیگر(خصوصا آمریکا و برخی از کشور های اروپایی)بهترین شرایط را برای مردمشان بوجود آورده اند.البته من منکر مدیریت و برنامه ریزی صحیح کشورهای مورد نظر نیستم اما آیا به رفتار اکثریت مردم آن کشور ها توجه کرده اید؟آیا زندگی آنان را دیده اید؟در همین قضیه ی بحران اقتصادی که بسیاری از کشور ها ازجمله کشورهای مذکور را به ستوه آورده بود،بسیاری از مردم در آمریکا،کانادا و اروپا بی خانمان شدند و شغل خود را از دست داده اند و خوراک و پوشاک آنان نیز کاهش یافت ولی با این وجود مردم اعتراضی نداشتند و ئدر حل این بحران به دولتشان کمک کردند و راه صبر را در پیش گرفتند.حال اگر بحران تا این حد کشور ما را تحت الشعاع قرار می داد،ما چه رفتاری داشتیم؟!
آری ما به بدترین شکل ممکن ضرب المثل((مرغ همسایه غازه))را در جامعه بکار بردیم،حتی می ترسم به زودی مرغ کشور های اروپایی و غربی برای ما گاوی،گوسفندی،شتری،چیزی شود.من فکر می کنم که این ضرب المثل حسب حال افرادی ست که دائما به دنبال بهانه و انداختن تقصیر به گردن دیگران هستند و هیچ توجهی به داشته های خود و نداشته های دیگران ندارند به نظر من مرغ همسایه هیچ وقت غاز نیست بلکه مرغی ست با رنگی دیگر.این ما هستیم که بصیرت لازم را برای درک این تفاوت ظاهری شباهت باطنی نداریم.
منبع : وبلاگ نگاه نو