سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
سروش دل
 
 
اندیشه مایه عبرت گرفتن است و از لغزش ایمن می سازد و پشت گرمی می آورد . [امام علی علیه السلام] 




»» در باره تاسوعا وعاشورا

 

عاشورا

عاشورا را به دهمین و دهمین روز و تاسوعا به معنای نهمین است. عاشورا از ریشة عشر به معنای ده تاسوعا هم از ریشة تسع که به معنای نه است. در عبری روز دهم اولین ماه سال تشرین عاشورا گفته می‌‌ شد که برابر است با اولین ماه سال قمری. و به همین جهت دهمین روز محرم را عاشورا گویند. اگر چه این لفظ می تواند بر نهمین و دهمین روز هر ماه اطلاق شود، اما فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است.

در تاریخ جاهلیت عاشورا از روزهای عید رسمی و ملی بوده و در آن روزگار در چنین روزی روزه می‏گرفتند، لباس فاخر می‏پوشیدند و چراغانی و خضاب می‏کردند. در اسلام با تشریع روزه رمضان آن روزه فسخ شد.

عاشورا: روز تکریم انبیاء
گفته‏اند علت نام گذاری روز دهم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران با ده کرامت در این روز مورد تکریم الهی قرار گرفتند.
روز دهم محرم هم یاد آور و اقعه شهادت امام (ع) و یارانش می‏باشد. این روز از عظیم‏ترین روزهای سوگواری به حساب می‏آید. می‏توان گفت عاشورا همان دهم محرم است، چون پیامبران برای حادثه‏ای‏ که در این روز واقع می‏شود گریسته‏اند، در فرهنگ دینی هم چنان باقی مانده است.

عاشورا: روزه یهود
از سوی دیگر روز غلبه موسی بن عمران بر فرعون است، لذا همواره یهودی‏ها روزه می‏گرفته‏اند و پیامبر وقتی مدینه مشرف شدند به ایشان خبر دادند که یهودی‏ها امروز روزه‏اند، زیرا معتقدند که روز غلبه موسی بر فرعون است. از این رو حضرت موسی فرمود به شکرانه این پیروزی روزه بگیرید، پیامبر تا شنید فرمود: "انّا احق باحیاء سنّت اخی موسی". من دستور می‏دهم روز تاسوعا را هم روزه بگیرید، زیرا مقدمه و طرح پیروزی در آن روز ریخته شده است، ولی اکنون روزه گرفتن مکروه است.
در فرهنگ شیعی،‌ به خاطر شهادت امام حسین(ع) در این روز، عظیم ترین روز سوگواری و ماتم به حساب می آید، زیرا بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر انجام گرفته است؛ از این رو امام صادق(ع) فرمود: "و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین(ع) ضریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛ عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند".
شیعیان امام حسین(ع) در ایام محرم، به ویژه روز عاشورا عزاداری نموده و یاد و خاطرة آن روز را زنده نگه داشته اند، از این رو این روز به نام عاشورای حسینی شهرت یافت. البته امویان بعد از شهادت امام حسین (ع) در این روز شادی می کردند. از این رو در زیارت عاشورا آمده است: "اللّهم هذا یوم تبرّکت به بنو امیّة وابن آکلة الاکباد"

تاسوعا:
همچنانکه گفتیم پیامبر به عنوان مقدمه و طرح پیروزی، روز تاسوعا به روزه گرفتن سفارش نمود. ولی اکنون روزه گرفتن مکروه است.
در فرهنگ شیعی، روز نهم محرم روزی است که امام حسین(ع) و یارانش در محاصره نیرهای کوفه قرار گرفتند. روزی که آب را به روی اهل بیت بستند، و عصر آن روز عمر بن سعد با دستوری که از ابن زیاد دریافت کرد، آماده جنگ با حسین(ع) شد. اما به دستور امام(ع) آن شب را مهلت خواستند، تا به عبادت و راز و نیاز بپردازند.
این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبت بر خاندان پیامبر بود، تاسوعای حسینی نام گرفت. امام صادق(ع) فرمود: "تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد".
در روایتی می خوانیم : حضرت موسی بن عمران 7در مناجات خود عرضه داشت : بار خدایا! چرا امت حضرت محمّد را بر دیگر امت ها برتری دادی ؟ خطاب آمد: به خاطر ده چیز. حضرت موسی عرض کرد: آن ده چیز کدام است تا به بنی اسرائیل بگویم عمل کنند؟ فرمود: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قرآن، علم و عاشورا. حضرت موسی عرض کرد: عاشورا چیست ؟ خطاب رسید: عاشورا عبارت است از گریستن یا حالت گریه به خود گرفتن و نوحه و مرثیه خواندن در عزای سبط رسول خدا6
ای موسی ! هیچ بنده ای از بندگانم بر حسین و مظلومیت او گریه و ناله نمی کند مگر این که اهل بهشت خواهد بود. 
ازحدیثی از حضرت رضا(ع) فهمیده می شود کار کردن تنها در روز عاشورا منع شده است , نه تاسوعا; وانگهی کار در روزعاشورا حرام نیست ; مکروه است چون خیر و برکت و یمن ندارد.
شاید علّت کراهتش این باشد که وقتی امام حسین 7با آن عظمتش برای حفظ اسلام و ناموس و شرف وانسانیت , جان خود و فرزندان و بستگان و در یک کلمه همه چیز را در راه خدا داده و با بدن چاک چاک و عریان روی خاک تقتیدهء کربلا افتاده است , شایسته نیست انسان در چنین روزی برای زندگی دنیوی ذخیره ای تهیه نماید,بلکه بسیار به جا است در تکایا و مساجد و مجالس عزا شرکت کرده و برای امام 7و خاندانش گریه نموده و حالت حزن و اندوه بگیرد .

 

 

تاسوعا:

تاسوعا
سخن از قیام پیامبران، امامان و مصلحان بزرگ تاریخ بسیار است که در این میان حسین(ع) جایگاه ویژه ای دارد. او شاهد و وارث تاریخی است که در آن جنایت و بیداد و نیرنگ و فریب به نهایت رسیده است. او می بیند که اگر ساکت بماند همه چیز پایمال می شود. این است که مراسم حج را نیمه کاره می گذارد و به سوی شهادت می رود. «تا به بشریت و به تاریخ بفهماند که در حاکمیت جور، حج مفهومی ندارد. تا شعار عدالت اجتماعی و قیام مردم به قسط به اجرا در نیاید، تا استعدادهای خدایی انسان مجالی برای شکوفایی پیدا نکنند»، اسلام که خود برای نجات انسان از اسارت و بردگی است وسیله ای می شود برای توجیه استبداد و استثمار و می بینیم که در عاشورای سال 61 هجری جبهه باطل نه به نام دفاع از ارزش های بی ارزش خویش که به نام دفاع از اسلام، با همه نیرو و توان خود در مقابل حسین(ع) صف آرایی کرد. و یک بار دیگر سایه های شوم ابلیس، زر و زور و تزویر آشکارا با هم، هم پیمان شدند و فرزند پاک محمد(ص) ،علی(ع) و فاطمه(ع) را به عنوان کسی که از دین خارج شده است محکوم و قتل او را توجیه شرعی می کنند. حسین(ع) در صحرای نینوا مردانه می ایستد و با خون خویش نهال آزادی و رهایی انسان و اسلام را آبیاری می کند و سپاه کفر به شکرانه این پیروزی جشن می گیرد، خیمه های حسین(ع) را به آتش می کشد و زنان و فرزندانش را به اسارت می برد.

برای بزرگداشت آن حماسه، مسلمانان و آزادگان در سالگرد حماسه سازان عاشورا به سوگ می نشینند.



روز تاسوعا

روز نهم ماه محرم که معروف به تاسوعا است، آخرین روزى بود که امام حسین علیه السلام و یارانش شبانگاه آن را درک کرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد. بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت علیهم السلام از اهمیت بالایى برخوردار است . مسلمانان تاریخ ساز ایران اسلامى همچون بسیاری از مسلمانان سراسر گیتی، این روز را منتسب به غیرت ا... و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) میدانند، بسان روز عاشورا گرامى داشته و به سوگوارى مى پردازند.

تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار و ادب و دلاوری و وفا و حقگزاری عباس بن علی(ع) است و با گذشت بیش از هزار و سیصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است.

آن سردار فداکار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت که او آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و کودکان تشنه کام باشند. لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به کودکان برساند.

خود از آب ننوشید و فرات را تشنه لبهای خویش نهاد و برگشت و دستِ عطش فرات، دیگر هرگز به دامن وفای عباس نرسید. این ایثار را کجا می‏توان یافت و این همه فداکاری مگر در واژه میگنجد و با کلام قابل بیان است؟

دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی بدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد. و چه به حق او را غیرت ا... العظمیم نامیده اند.



در این روز مهم ، چند رویداد سرنوشت ساز در سرزمین کربلا واقع گردید که به آن ها اشاره مى کنیم:
1- ورود شمر به کربلا

شمر بن ذى الجوشن که در دشمنى به اهل بیت علیهم السلام پیش قدم تر از دیگران بود و با حرارت ویژه اى در واقعه کربلا حضور بهم رسانید، نامه شدید اللحن عبیدالله را در روز نهم ماه محرم به دست عمر بن سعد رسانید و او را از منظور عبیدالله باخبر گردانید.

پسر سعد که نسبت به صلح با امام حسین علیه السلام خوشبین بود و در این راه تلاش زیادى به عمل آورده بود، یک باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزى براى خود نیافت. او على رغم میلش یا با امام حسین علیه السلام مى بایست نبرد مى کرد و یا فرماندهى را از دست مى داد و براى همیشه از دست یابى به حکومت رى محروم مى شد.

پذیرفتن هر یک از این دو راه براى او دشوار بود، ولى حب ریاست و هواى نفس ، چنان بر وى غلبه یافته بود که بدون در نظر گرفتن قیامت و موقعیت دینى و اجتماعى امام حسین علیه السلام و قرابت وى با پیامبر صلى الله علیه و آله ، راه نخست را انتخاب کرد و با این نیت که مى توان امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانید ولى پس از آن ، توبه کرد و در پیش ‍ گاه جدش محمد مصطفى صلى الله علیه و آله درخواست بخشش نمود؛ ولى اگر حکومت رى را از دست بدهد، هرگز به آن نخواهد رسید، تصمیم گرفت که فرمان عبیدالله را اجرا کند و با امام حسین علیه السلام به نبرد بپردازد. به همین جهت سپاهیانش را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.



2 – امان نامه براى ابوالفضل العباس علیه السلام

شمر، که فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر کلیدى و پلید واقعه کربلا بود، در عصر روز تاسوعا، امان نامه اى از عمر بن سعد براى چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین علیهاالسلام یعنى عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان از برادران پدرى امام حسین علیه السلام آورد تا آنان را از سپاه خداجوى و حقیقت طلب امام حسین علیه السلام جدا سازد.

ام البنین ، همسر حضرت على علیه السلام داراى چهار فرزند دلاور و فداکار بود که همگى در رکاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا حاضر بودند.
حضرت عباس علیه السلام که بزرگترین آنان است ، از شهرت به سزایى برخوردار بود. وى به خاطر جمال زیبا، قامت موزون ، دلاورى ، غیرت و شجاعت بى مانندش ، به (( قمر بنى هاشم )) معروف شده بود.

ام البنین از قبیله بنى کلاب بود که شمر بن ذى الجوشن نیز به همین تبار انتساب پیدا مى کرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیکى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: خواهرزادگانم کجایند؟

امام حسین علیه السلام که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیکن با شما قرابت و خویشى دارد.

حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در نزد شمر حاضر شدند و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ شمر گفت : شما خواهرزادگان منید. بدانید تا ساعتى دیگر شعله هاى جنگ برافروخته مى گردد و از یاران حسین بن على علیه السلام زنده نمى ماند. من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این که دست از یارى برادرتان حسین علیه السلام بردارید و سپاهیانش را ترک کنید.

حضرت عباس علیه السلام که کانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى که از یاران برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم . آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست؟

شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان ام البنین ، خشمناک شد و به خیمه گاه خویش برگشت . هم چنین روایت شده است : در میان سپاه عمر بن سعد، فردى بود به نام ((عبدالله بن ابى محل بن حزام )) که برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وى هنگامى که با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بن سعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش ((کزمان )) براى آنان ارسال کرد. او ، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را امان نامه پسر دایى شان باخبر گردانید. حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دایى ما سلام برسان و بگو که ما نیازى به امان نامه شما نیست . امان خدا، بهتر است از امان شما.

3- فرمان حمله عمومى 

عمر بن سعد، پس از دریافت نامه عبیدالله بن زیاد، احساس کرد، اگر در مبارزه با امام حسین علیه السلام تعلل بورزد، موقعیت خویش را از دست خواهد داد و شمر به جاى او به فرماندهى سپاه خواهد رسید. بدین جهت در عصر تاسوعا بدون هیچ گونه اخطار قبلى و با دست پاچگى تمام فرمان حمله عمومى به سوى خیمه هاى امام حسین علیه السلام را صادر کرد.

وى با گفتن (( یا خیل الله ارکبى و بالجنة ابشرى )) تلاش ‍ نمود تا کردار خویش را بایسته جلوه دهد و روحیات متزلزل سپاهیان خویش را تقویت کند، تا مبادا در نبرد با فرزند زاده رسول خدا صلى الله علیه و آله دچار سردرگمى و سستى و پراکندگى گردند. سپاه کفر پیشه عمر بن سعد، یک پارچه به حرکت درآمده و به سوى خیمه هاى امام حسین علیه السلام هجوم آوردند.

امام حسین علیه السلام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروى خیمه هاى خود مشاهده نمود.

آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس ین على علیه السلام را طلبید و وى را به همراه بیست تن از یاران فداکارش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوى سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات کرده و علت آتش افروزى هاى بى حاصل آنان را جویا گردند. حضرت عباس علیه السلام به همراه یاران امام حسین علیه السلام به سپاهیان دشمن نزدیک شد و از سرکردگان آنان پرسید:

منظور شما از این حرکت بى جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن زیاد فرمان آمده است که باید بر شما عرضه کنیم و آن این است که یا در طاعت او درآیید و با وى بیعت کنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید!

حضرت عباس علیه السلام فرمود: پس قدرى تامل کنید تا من این گزارش را به سرورم حسین علیه السلام برسانم .

حضرت عباس علیه السلام ، پیام دشمن را به امام علیه السلام رسانید. امام حسین علیه السلام به وى فرمود: به سوى ایشان برو و از آنان مهلت بخواه که امشب را صبر کنند و کار نبرد را به فردا واگذار کنند. چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقدارى بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا مى داند که من به راز و نیاز با وى و نیایش در درگاهش چه قدر علاقمندم .

حضرت عباس علیه السلام مجددا پیام امام حسین علیه السلام را به دشمن رسانید. عمر بن سعد که مظنون به مسامحه کارى شده بود و شمر را رقیب خود مى دید، از درخواست امام حسین علیه السلام سرباز زد و گفت: براى حسین ، دیگر مهلتى نیست !

لیکن برخى از فرماندهان سپاه ، از جمله قیس بن اشعث و عمر بن حجاج بر او اعتراض کرده و گفتند: اگر سپاهیان کفر و شرک از ما مهلت مى خواستند، ما دریغ نمى کردیم ولى مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا صلى الله علیه و آله دریغ مى ورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست امام حسین علیه السلام را پذیرفت و پیام داد که یک شب را به شما مهلت دادم ولى بامدادان فردا اگر بر فرمان امیر، سر طاعت فرود نیاورید، فیصله کار را به شمشیر مى سپاریم . در این هنگام ، آرامش نسبى حاکم گردید و هر دو سپاه به خیمه گاه خویش برگشته و منتظر فرا رسیدن روز بعد شدند.



برای بهره مند شدن هر چه بیشتر از کرامات آن حضرت و توسل به باب الحوائج عباس بن علی علیهم السلام به لینک زیر مراجعه نمائید:


عاشورا:

روزها رازهایی درسینه دارند که تقدیم روشن بینان می شود . آنهایی که چشم های خود را به روشنایی می بندند توانایی نگریستن به خورشید بر آمده روز را ندارند. رازدانان روزها از حادثه ها عبرت می آموزند و بر واقعه ها با دیده تعبیر می نگرند، آیات نیک را شاکرند و بر نشانه های هیبت و عسرت صابر. زیرا شکر به فراخی و صبر به تنگی نشان خردمندی است.

عاشورا ، دهم ماه محرم ، روزپیروزی خون برشمشیر است. غلبه فریاد مظلوم بر عربده کشی ظالم تا بن دندان مسلح پیروزی و نصرتی که هلهله کنان کوفی و شامی آن را با چشمان بسته به آفتاب خود ندیدندو از بالای نیزه بردن آفتاب شادمان و خرسند شدند، درحالی که نمی دانستند باخود رایت پیروزی حسین شهید (ع) را به دوش می کشند و با هلهله خویش کوس رسوایی خود رابر کوی و برزن می زنند.

امروز ، تاریخ پیروزی حسین بن علی (ع) را به گواهی نشسته است، پیروزیی که از بستر جهاد و متن خون شکوفا شد و آرمانهای والای اورا با جریان تاریخ نسل به نسل بشری واگویه کرد.

حماسه‌ی عاشورا سر فصل عشق و شور و عرفان بزرگ مردان الهی و نشان آفرینش عزت و اقتدار و آرمان گرایی بزرگ زنانی است که حیات اسلام ناب محمدی (ص) و آزادگی و آزادی را امداد جاودانه پایمردی و استقامت خود ساخته اند، نهضت حسینی و انقلاب فیاض و جوشان عاشورا یک بعثت بدون وحی و شکفتن گلبانگ توحید در چکاچک شمشیر بر بلندای سر نیزه هاست،‌کربلا عرصه انفجار نور و ظهور حماسه از یک سو و تبلور قساوت و حد اعلای فاجعه از طرف دیگر است و نینوا سرزمینی بی مانند برای نمایش تمامی عشق بر پرده هستی است،‌ واضح است که دایره آفرینش را بی کربلا وجودی نیست منظومه معارف عارفان و سیر سالکان الی الله و جهاد مجاهدین فی الله و مجاهده عالمان فی سبیل الله را بی حسین (ع) و زینب در باغ خاطر نمی توان گذراند. به راستی اگر معمار ازل در خزانه خارج از وصف آفرینش، گوهری چون حسین (ع) و مرواریدی چون زینب (س) نداشت، کار کدامین نبی به کمال می رسید و راه کدامین رسول به نهایت پیوند می خورد؟ حسین و عاشورا و زینب ناموس دهر و باعث بقای هستی و تداوم راه پاکان و صالحان برای همیشه تاریخ بشر هستند، از پیامبران اولوالعزم تا مردمان عادی همه در جستجو و رهپوی مردان و زنان روزگار و سرزمینی هستند که پرچم هدایتشان در دستهای استوار زینب (س) و نهال آرزویشان در چشمه سار همیشه جوشان حسین (ع) استقرار یافته و نور خود را در چهره‌ی گلگون عاشورا به نظاره می نشینند.

کاروان اسرا

مورخان اسلامى نوشته‏ اند که اسیران آل محمد(ص) را روز دوازدهم محرم وارد کوفه کردند. کوفه براى خاندان وحى شهرى آشنا بود، برخى از بانوان کاروان اسیران همچون زینب(س) روزگارى نه چندان دور، خود بانوى گرانقدر این شهر بود. این شهر مدتى مرکز حکومت امام على(ع) بود و مردم این شهر خاندان على(ع) را از یاد نبرده بودند. على ‏بن ‏الحسین ، زینب (س) دخت گرامی علی (ع) و دیگر اهل بیت پیامبر اکرم (ص) را.

اهـل بـیـت رسـول خـدا(ص ) را هـمـانـنـد اسـیـران وارد کوفه کردند امام سجاد(ص ) از شدت بیمارى رنجور شده بود، ولى با این حال او را در غل و زنجیر کرده بودند.
مـردم کـوفـه با دیدن کاروان اسیران شیون و زارى سر دادند. زینب کبرى (س) دختر امیرالمؤمنین به مـردم اشـاره کـرد کـه خاموش باشید! یکباره نفس ها بند آمد و زنگها از صدا افتاد و زینب (س) زبان به سخن گشود:
سپاس خدا را و درود بر محمد و خاندان پاکش باد. اى اهـل کـوفـه! اى مـردم مکار حیله باز! آیا گریه مى کنید؟
اشکتان خشک مباد، ناله هایتان آرام نـگـیرد. شما در مثل مانند زنى هستید که رشته خود را محکم تافته، سپس تارتار از هم مى گسلد. سـوگـندهایتان رادست آویز فساد کرده اید، آیا جز لاف و تکبر و فساد و چاپلوسى کنیزان و سخن چینى دشمنانه چیزى دیگرى در شما هست؟
شما به سبزه خاکروبه و نقره بر قبر اندوده مى مانید، براى خود توشه اى پیش فرستادید که خشم خدا را برانگیخت و در عذاب، جاودانه شدید. آیا گریه و زارى مى کنید؟
آرى! بـه خدا شایسته گریه اید، بسیار بگریید و کم بخندید که نصیبتان ننگ و عار شد، ننگى که تا ابـد پـاک نشود چگونه مى توانید این ننگ را از دامن خود بشویید که فرزند خاتم انبیا، سید جوانان بـهـشتى را کشته اید، آنکه در سرگردانى ها مرجع و در سختى ها پناه شما بود، آنکه دلیل روشن و زبـان گـویـاى شـمـا بـود چه بار گناهى را بر دوش گرفتید، دور باشید از رحمت خدا و نابودى نـصـیـبـتـان بـاد، سـعـیتان به نومیدى انجامید، دست ها بریده شد، سوداى پر زیانى کردید، خشم پروردگار را براى خود خریدید و خوارى ذلت بر شما حتمى شد.
واى بـر شـمـا! مـى دانـیـد چـه جگرى از رسول خدا شکافتید و چه پرده نشینى را از پرده بیرون کشیدید و چه خونى ریختید و چه حرمتى را شکستید، کار بسیار زشتى مرتکب شدید، چیزى نمانده کـه آسـمـان و زمین شکاف بردارد و کوهها ویران شوند. آنچه کردید بزرگ، دشوار، بد، کژ، زشت و شوم است و چنان بزرگ که زمین و آسمانها را پر کرده، آیا شگفت دارید اگر از آسمان خون ببارد و همانا عذاب آخرت خوارکننده تر است و شما را در آن روز یاورى نیست.
مـهـلـت شـمـا را مـغـرور نـسازد که خداى تعالى از شتابکارى به دور است و همیشه براى انتقام فرصت دارد و در کمین گاه است.

حال وظیفه امام سجاد(ع) بود که آرمان کربلائیان را در لباس جهاد اسارت و در قالب جدال و مواعظ احسن به گوش همگان برساند. و مردمان مقهور سیاست جهالت پرورى امویان را به اسلام راستین، اسلام محمد و على(ع) و اسلام قرآن رهنمون گردد. مسؤولیت سترگ پیام ‏رسانى عاشورائیان بر شانه ‏هاى امام ساجدان و عارفان سنگینى مى ‏کرد. او مى ‏بایست در عصر نومیدى از پیروزى حرکت مسلحانه به روش دیگر به بیان مسأله رهبرى و امامت، لزوم شناخت امام عادل و نشانه‏ هاى امام عدل و نشانه‏ هاى رهبران فاسد و ستم پیشه بپردازد. و مردم غافل و به جهل واداشته را به وظایف شان در برابر رهبر عادل و همت براى اصلاح جامعه بیدار سازد. تفکر اصیل اسلامى را براى جامعه تبیین نماید تا امید به ایجاد حکومت اسلامى توسط خاندان وحى را در دل همگان احیا سازد. از سوى دیگر او خود شاهد واقعه کربلا بود و همت گمارد؛ تا یاد و خاطره حماسه‏سازان عاشورا را در نهاد جامعه اسلامى بارور سازد. دشمن نیز همچون تمامى عصرها این نکته را دریافته بود که مرکز اصلى انقلاب‏ها و مبارزات عدالت‏خواهانه مردم، ولایت و امامت است. هدف قطعنامه عبیداللَّه ‏بن ‏زیاد که نوشته بود: «مردى از خاندان حسین(ع) را زنده مگذارید». حتى نوشته ‏اند عبیدالله براى دستگیرى و تحویل امام زین‏ العابدین و تحویل او به مأموران پسر زیاد، جایزه قرار داد.

على‏ بن‏ الحسین(ع) در سرزنش مردم شهر کوفه چنین فرمود:

مردم، آنکه مرا مى‏ شناسد، مى ‏شناسد. آنکه مرا نمى ‏شناسد خود را به او مى ‏شناسانم. من على، فرزند حسین، فرزند على‏ بن ‏ابیطالبم. من پسر آنم که حرمتش را در هم شکستند و نعمت و مال او را به غارت بردند و خاندان وى را اسیر کردند. من پسر آنم که در کنار نهر فرات سر بریدند، در حالى که نه به کسى ستم کرده و نه با کسى مکرى به کاربرده بود. من پسر آنم که او را از قفا سر بریدند و این مرا فخرى بزرگ است.

مردم آیا شما به پدرم نامه ننوشتید؟ و با او بیعت نکردید؟ و پیمان نبستید؟ و فریبش ندادید؟ و به پیکار او برنخاستید؟ چه زشت‏کارانید و چه بداندیشه و کردارید. اگر رسول خدا به شما بگوید: فرزندان من را کشتید! و حرمت مرا در هم شکستید! شما از امت من نیستید، به چه رویى به او خواهید نگریست؟

سخنان امام سجاد(ع) تحولى شگفت در کوفیان ایجاد کرد و از هر سو بانگ گریه برخاست. مردم یکدیگر را سرزنش کردند. سپس على ‏بن‏ الحسین(ع) بر این نکته تأکید کرد که سیرت ما باید چون سیرت رسول خدا باشد که نیکوترین سیرت است. مردم کوفه که مجذوب سخنان حماسى و مخلصانه سید ساجدان قرار گرفته بودند، فریاد برآوردند که ما فرمانبردار توایم و از تو نمى ‏بریم و با هر کس که گویى پیکار مى ‏کنیم و با آنکه خواهى در آشتى به سر مى ‏بریم! یزید را مى ‏گیریم و از ستمکاران بر تو بیزاریم.

امام على ‏بن ‏الحسین(ع) از موضع سست کوفیان آشنا بود فرمود:

هیهات! اى فریبکاران دغل باز، اى اسیران ******** و آز. مى ‏خواهید با من هم کارى کنید که با پدرانم کردید؟ نه به خدا. هنوز زخمى که زده‏ اید خون فشان است و سینه از داغ مرگ پدر و برادرانم سوزان است. تلخى این غمها گلوگیر و اندوه من تسکین‏ ناپذیر است. از شما مى‏ خواهم نه با ما باشید نه بر ما.

اولین رویارویى و برخورد زین ‏العابدین(ع) با حاکمان اموى پس از واقعه کربلا، برخورد و گفتگوى امام با پسر زیاد حاکم خیره سر کوفه بود. وقتى اسیران آل محمد(ص) را وارد کاخ ابن ‏زیاد نمودند، عبیدالله بن ‏زیاد از نام او پرسید. فرمود من على فرزند حسینم. ابن ‏زیاد گفت: مگر خداوند على ‏بن‏ الحسین را نکشت؟ امام على(ع) فرمود: برادرى داشتم که مردم او را کشتند. پس زیاد گفت: خداوند او کشت، امام(ع) فرمود: «اللَّه یتوفى الانفس حین موتها». استدلال امام(ع) اشاره به این بوده که آنها برادرش را کشتند و خداوند او را قبض روح کرد.

ابن ‏زیاد که مست غرور و کینه بود از این حرکت استدلالى سیّد عارفان درمانده گشت و سخت خشم گرفت و دستور داد تا او را بکشند. این منطق آنان بود که هر کس در مقابل آنان با شجاعت به افکار و پندارهاى نارواى آنان پاسخ گوید و نقد کند، تهدید به مرگ شود. ولى پسر مرجانه مى ‏بایست دریابد که على ‏بن ‏الحسین(ع) چونان بزدلان کوفى نبود که با یک خروش، خویش را ببازد. او با قاطعیت و شجاعت تمام در پاسخ ابن زیاد فرمود:

«أبالقتل تُهِدّدنى؟ أما علمت انّ القتلَ لَنا عادةً و کرامتنا الشَّهادة»؛

آیا من را از مرگ مى ‏ترسانى؟ مگر نمى ‏دانى شهادت میراث کرامت و افتخار ماست.

آنگاه ابن زیاد رو به حضرت زینب (س) کرده و گفت: سپاس خدا را که رسوایتان کرد، شما را کشت و ادعایتان را تکذیب کرد.
زیـنـب (س) فـرمـود: سـپاس خدا را که ما را به وسیله پیامبرش محمد(ص) گرامى داشت و از پلیدى پاک کرد، تنها فاسق است که رسوا مى شود و فاجر است که تکذیب مى شود.
گفت: چگونه دیدى کارى را که خدا با برادر و خاندانت کرد؟
حضرت فـرمـود: من جز زیبایى ندیدم، آنها کسانى بودند که خدا شهادت را برایشان مقدر کرده بود و آنها هم به قتلگاه خویش آمدند، به زودى خدا ترا با آنها در یک جا جمع خواهد کرد و به محاکمه خواهد کشید، ببین آنگاه پیروزى از آن کیست، مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه!
ابن زیاد از خشم شعله ور شد، چنانکه گویى قصد جانش را دارد. عمرو بن حریث گفت: اى امیر! این زن است به خاطر گفته هایش نباید مؤاخذه شود.
ابن زیاد گفت: با کشتن حسین و عاصیان متمرد خاندانت، خدا قلبم را شفا داد.
زیـنـب دلـش شـکـسـت و گـریـسـت فرمود: به جان خودم، بزرگم را کشتى، خاندانم را اسیر کردى، شاخه هایم را شکستى و ریشه ام را بریدى، آرى اگر شفاى تو در این است شفا گرفته اى.

نکته مهمى که در این گفتگوها به چشم مى ‏خورد، اولاً قاطعیت و شجاعت و روحیه شهادت‏ طلبى این دو بزرگوار است و دیگر آگاهى کامل امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) به نوع پشتوانه فکرى حکومت امویان در جوامع بشرى. حکومت‏ها هر اندازه که توانمند و مقتدر باشند، بى‏ شک نیازمند پشتوانه فلسفى و عقیدتى ‏اند تا تکیه گاه نظام سیاسى و اقتصادى آنان بوده و توجیه گر رفتار و مواضع آنها باشد. این پشتوانه فکرى بر حسب تفاوت جامعه ‏ها مختلف است. بنى ‏امیه نیز براى تخدیر افکار مردم و رام ساختن آنان شگردهاى زیادى داشتند که یکى از راهکارهاى اساسى آنان جبرگرایى بود. در برابر هر کارى تلقین مى‏ نمودند که این کار خدا بود که اینگونه شد و اگر مصلحت خدایى ایجاب نمى ‏کرد این گونه نمى ‏شد. و این خود یکى از حربه‏ هاى سیاسى آنان براى ظلم و جنایت بود.

امام على ‏بن ‏الحسین(ع) بهمراه عمه بزرگوار خود به عنوان پیام رسانان کربلای حسینی و با وقوف و آگاهى کامل به این نیرنگ سیاسى امویان، هم در کاخ ابن زیاد و هم در قصر یزید در شام، به مبارزه با این پندار فکرى امویان پرداختند و آن را نشانه رفتند و با استدلال به آیات قرآن آن را مورد حمله قرار دادند.
اسـیـران را بـراى مـدتى که در تاریخ ضبط نشده در کوفه نگه داشتند در این مدت به دستور ابن زیاد سرهاى شریف شهدا را گاهى بر درگاه کاخ نصب مى کردند و بر روى نى در کوچه هاى کوفه و قبایل اطراف مى چرخاندند.
سپس ابن زیاد ملعون درباره اسیران و سرهاى شهدا از یزید کسب تکلیف کرده بود و یزید به او دستور داده بود اهل بیت رسول خدا (ص) را به شام بفرستد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » dr shohre khanom ( پنج شنبه 94/7/30 :: ساعت 4:18 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سال جدید
سال نو مبارک
روز پزشک گرامیباد
رمضان...
میلاد نور مبارک.......
اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز
27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارک
اشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!
7 نکته درباره آلرژی
4 قانون در مصرف دارو
[عناوین آرشیوشده]
 

>> بازدید امروز: 549
>> بازدید دیروز: 274
>> مجموع بازدیدها: 3358881
» درباره من «

سروش دل
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786]
نویسندگان وبلاگ :
dr shohre  khanom
dr shohre khanom[154]
mastane_j[492]
iman_karami
iman_karami[197]
ehsan[50]
بی نام ونشون ...[263]
mohsen_f[201]
دکتر بیگدلی[404]
دکتر سلیمی راد
دکتر سلیمی راد[350]

پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....

» پیوندهای روزانه «

دستورات دارویی [73]
استار دانلود [88]
سراب بهاییت [48]
همنشین [24]
سایت امام علی (ع) [65]
سایت امام علی (ع) [29]
تالارهای گفتمان کشف الیقین [31]
وب سایت ختم قرآن مجید [24]
سایت پاسخ به سوالات و شبهات(ایت الله انصاریان) [56]
سایت امام رضا(ع) [94]
پزشکان بدون مرز [78]
احادیث وروایات [174]
لبیک [30]
وب سایت شهید اوینی [83]
وب سایت تبیان [124]
[آرشیو(18)]

» آرشیو مطالب «
نوشته های روزانه
اخبار
ایام شهادت مولای دوجهان
مناجات
ضرب المثل
حدیث
حکایت
اس ام اس
مطالب علمی_پزشکی
امام عصر جانم بفدایت
نوشته های مذهبی
دلنوشته ها
متفرقه
اشعار
دانستنیها
نکته ها
بسیج
طنز وشوخی
هنر
تابستان 1387
زمستان 1386
مهر 1387
پاییز 1386
دی 1387
بهمن 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
مرداد 1389
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
دی 90
آذر 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
مرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
تیر 92
خرداد 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا
EMOZIONANTE
عاشق آسمونی
خورشید تابنده عشق
لحظه های آبی
لــبــخــنــد قـــلـــم
در انتظار آفتاب
لنگه کفش
شین مثل شعور
upturn یعنی تغییر مطلوب
من وآینده من
عاشقان
عشق و شکوفه های زندگی
ترنم یاس
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
آیینه های ناگهان
***جزین***
همنشین
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختر بهار
موضوعات اقتصادی
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
سید علی خامنه ای
عشق سرخ من
قل هوالله احد
نگاهی به اسم او
نگاهی به اسم او
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
نظرمن
افســـــــــــونگــــر
یکتاز
جاده های مه آلود
hamidsportcars
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
منتظرظهور
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
بندیر
سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Darab University

سجاده ای پر از یاس
سرباز ولایت
شقایقهای کالپوش
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بچه مرشد!
سکوت ابدی
فتوبلاگ حسین کارگر
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه درویشی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خندون
هم نفس
صندلی داغ پارسی بلاگ
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
پر پرواز
آخرین روز دنیا
ورود ممنوع
.:: مرکز بهترین ها ::.
KING OF BLACK
در دوران بـــرزخی ...
►▌ استان قدس ▌ ◄
حنا، دختری با مقنعه
پرپر
نگارستان خیال
جبهه وبلاگی غدیر
مهر بر لب زده
SELENA MARIE GOMEZ
نغمه ی عاشقی
MNK Blog
هفت خط
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
کانون فرهنگی شهدا
پژواک
نزار تنها بمانم
شهرستان بجنورد
یک کلمه حرف حساب
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
بی سر و سامان
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
هیات محبان بقیه الله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
اتشنشانی بنادر کشور
web4life
صراط مستقیم
برترین عاشقانه ها و عکس ها
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
روانشناسی آیناز
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
خلوت من
نمایندگی دوربین های مداربسته
محب علی
۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩
کلبه عشق
نیمکت آخر
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خانه دار
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
اطلاعات عمومی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها
هستی تنهاااااا.....
سارا احمدی
معیار
امام زمان
ایساکو -فروشگاه برتر-مسیبیان
سکوتی پرازصدا
xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
تراوشات یک ذهن زیبا
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
زنبور درمانی در جهان
جاده مه گرفته
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
وب سایت روستای چشام (Chesham.ir)
جـــــــــــــــــــــــــذاب
.:: رمز موفقیت ::.
نرگس 1
اس ام اس جوک SMS jok
عکس سرا + جام جهانی 2010
O2H-SMS
منتظر مفرد مذکر غایب
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
محقق دانشگاه
فقط عاشق ها وارید شوند.................منامن
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
دوستدار علمدار
❤ღنیلوفرهای آبیღ❤
به امید او
هگمتانه
محمدمبین احسانی نیا
انسان جاری
زمزمه های تنهایی من...
برای اولین بار ...
حلقه منتظران
نمکستان
واقعه
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
خون شهدا
دلداده
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
«نجوای شبانه»
عشق آباد شهرمن
تازه ترین ها
بچه های خدایی
تولید ورمی کمپوست//شرکت نوآوران جوان آوان پارس دزفول
شبستان
دل شکسته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
تفریحی
welcome to my profile
یامهدی
دل نوشته
har an che az del barayad
آدمکها
خدا، یه کاری کن ...
اسطوره عشق مادر
دانلود هر چی بخوایی...
نور
S&N 0511
**عاشقانه ها**
اتاق آبی
پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب
الهگان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
یادداشت های من
توشه آخرت
✘ Heart Blaugrana
در غزل فلسفه ی چشم تو در زیر سوالم
ترخون
عشق پنهان
Manna
دریایی از غم
Deltangi
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گل یا پوچ؟2
کبوتر نامه بر
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
یه دختره تنها
غدیریه
ورزشهای رزمی
رونوشت /سرنوشت.زارچ/سرچشمه فضیلت ها/یادداشت های احمد ترابی زارچی
خنده بازار
گل همیشه نازم
گل خشک
گلهای یاس
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
بچه های باخرز
نت سرای الماس
ستاره طلایی
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
مردود
عمو همه چی دان
جایی برای خنده وشادی و تفریح
دهکده کوچک ما

جام جهان نما
خاطرات من و دکترم
نه/ دی/ هشتاد و هشت
behtarinamkhoda
فقط خدا
COMPUTER&NETWORK
سیرت پیشگان
دختر و پسرای ایرونی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
شاه تور
متین
هر چی تو فکرته
Note Heart
ستاره سهیل
غزلیات محسن نصیری(هامون)
ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
خط سوم
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
wanted
بهونه های بارونی
دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا....
همه چیز از همه جا
یه کم فکر کنیم...!
اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
این نیز بگذرد
دانلود کتاب
جواد قدرتی javadghodrati
شادِ شاد
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
ژئوماتیک
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
نجوای عاشقانه
وفا
کیمیا
اخراجیها
کشکول
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
شعر و شکر ...
عشق پاک
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
دل نوشته های مائده
روزهای عاشقی یک سیب
نمی دونم بخدا موندم
نیلوفر مرداب
حباب زندگی

» صفحات اختصاصی «
گاهی به نگاهت نگاه کن !
هیچ میدونی یکی هست که مراقبمونه ؟؟
خوشبختی یک سفر است
اس ام اس تبریک عید فطر
بهترین مفهوم زندگی = زیستن
تاثیر بچه دار شدن بر مردان
چطور چربی بیشتری بسوزانید ؟
فنون آرایش صحیح بابی بروان
۱۴ میان وعده ای که چاق کننده نیست
چگونه پوستمان را جوان نگه داریم ؟
راز شخصیت شما در چهره تان نهفته است :
روش برخورد با کسانی که خود را عقل کل می دانند !
خیر بیبینی این شب چله مادر !
بیست و یک جمله انرژی زا از آنتونی رابینز
با آگاهی زندگی کنید
خیر بیبینی این شب چله مادر !
روز مادر مبارک
دعای هر روز ماه مضان
22 بهمن مظهر ایستادگی وحضور همیشگی ملت ایران است

» لوگوی لینک دوستان «







» وضعیت من در یاهو «
یــــاهـو
» طراح قالب «

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.