اولش همه شکل هم هستیم کوچولو و کچل.....حتی صداهامون هم شبیه همدیگه هست.....با اولین گریه بازی شروع می شه....هی بزرگ می شیم، بزرگ و بزرگتر....اونقدر بزرگ که یادمون میره یه روز کوچولو بودیم... دیگه هیچ چیزمون شبیه به هم نیست....حتی صداهامون. گاهی باهم می خندیم ، گاهی به هم... اینجا دیگه بازی به نیمه رسیده. واسه بردن بازی روی نیمه دوم نمیشه خیلی حساب کرد. گاهی باید برای بردن بازی ، بین دو نیمه دوباره متولد شد
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 87/5/20 :: ساعت 9:0 صبح )
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786] نویسندگان وبلاگ : dr shohre khanom[154]mastane_j[492] iman_karami[197]ehsan[50]بی نام ونشون ...[263]mohsen_f[201]دکتر بیگدلی[404] دکتر سلیمی راد[350]
پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....