من ندیدم که کریمی، به کَرَم فکر کند
به چه مقدار به زائر بدهم؟ فکر کند
از شما خواستن؛ عشق است؛ ضرر خواهد کرد
هرکه در وقت گدایی؛ به رقم فکر کند
بهتر آن است که زائر؛ اگر آمد به حرم
سه قدم عشق بورزد، دو قدم فکر کند
فعل مـــرا دیدی ولـی چیزی نگفتی
بنده همان بنــده، خــــدا مثل همیشه
از ما توسل، از تو لطف و دستگیری
آقا همــــان آقا، گـــدا مثــــل همیشه
ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی
مثل همیشــــــه باز هـــم ستار بودی
چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد
ممنــــون از اینکه باز بــا مــا یـــار بودی
با ایـــن گناهانی که مــن انجام دادم
باور نمیکـــــردم که دســتم را بگیری
تو آن قدر لطف و کرامت پیشهای که
روزی هـــــــزاران بار توبــــه میپذیری
جا مانده بودم تو مـــرا اینجا رساندی
من خـــواب بــــودم تو مــرا بیدار کردی
وقتی سحــــرهای مناجـــاتت نبودم
آن شب به جای من، تو استغفار کردی
هــر چند از دست خودم دل گیرم اما
احساس دلتنگی در این شبها نکردم
سـوگند بر سجادهی خانم رقیه (س)
من مهـــــربانتر از خودت پیــــدا نکردم
در را به روی ما گنـــــهکاران نبندیـــد
ما هــــم دلی داریم گـرچه رو سیاهیم
گفتند اینجا بار عصــــــیان میپذیرند
دیدیـــم بیش از عالمی غــرق گناهیم
خدایا؛ برای گفتن «معذرت میخواهم»، دنبال زمان خاصی برای عذرخواهی بودم. از تو سپاسگزارم که شبهای قدر را قرار دادی تا راه بازگشتی برای من باشد. شبهای قدر، بهانه خوبی است برای آشتی با تو.
خدایا؛ دستهایم را که ضجّه میزنند، به سمت تو دراز کردهام؛ پاسخ دستهایم را بده؛ آنها را در دستان سبزت بگیر و راه سعادت را نشانشان بده.
ترجمهی آیات سوره قدر: