وقتی با خود خلوت می کنم به یاد تو می افتم ... دلم می خواهد حضور تو را در قلبم به خورشید "ماه "ستاره ها "جنگل " پرستو ها و گلهای شکفته بشارت دهم . در لحظه لحظه عمرم تو را کنار خود احساس می کنم . می دانم که راستین ترین همدم تویی .می دانم که غریبانه و تنها گریستن سخت است . اما وقتی وجود تو را در قلبم حس می کنم تنها گریستن هم شیرین می شود ...
تو تنها کسی هستی که عاشقت شدن گناه نیست ...
دلم در حسرت دیدار توست و می دانم که انسان در پرتو عشق زنده است ... عشق به تو حسرت دیدارت را افزون می کند وقتی توفیق دیدارت را پیدا کردم وجودم لبریز از شوق بود ... عشق را با تمام وجود احساس می کردم ... باور نمی کردم دوباره روزی تو را ببینم