امیرالمومنین علیه السلام:
بترک ما لا یعنیک یتمّ لک العقل.
*با واگذاردن چیزى که به تو ربطى ندارد و به کارت نیاید عقل تو کامل گردد.*
.
.
.
ریشه های بیهوده گویی
1- کنجکاوی بیجا
اشتیاق به دانستن چیزی که برای شخص سودی ندارد یا کاوش در مسائل غیر مفید از عوامل مهم بیهوده گویی است البته این نباید با مساله کسب دانش و فهمیدن امور مفید و نیکو اشتباه شود مقصود از این عامل حرص به دانستن چیزهایی است که فقط سرگرم کننده ولی بی فایده اند.
2- علاقه فراوان و صمیمیت
شدت علاقه به دیگری موجب پیدایش میل فراوان به سخن گفتن با او می شود که این می تواند انسان را به بیهوده گویی و پرگویی وا دارد ،فرد در این حال آن قدر سرگرم سخن گفتن است که به مفید بودن یا نبودن گفتارش توجه ندارد.
3-وقت گذرانی
گاه گوینده به اشتباه گمان می کند که وقت اضافی دارد و با سخن گفتن می تواند این وقت را پر کند برای همین به سخن گفتن درباره هر چیزی پرداخته ،وقت خویش را هدر می دهد.
4-حب جاه(جلب توجه)
سخن گفتن گاه برای جای گرفتن در دل دیگران است که در این حال فرد با سخن گفتن می کوشد توجه دیگران را به خود جلب کند تا مردم به ارتباط با او تمایل نشان دهند.