سلام .چند روزی را بخاطر الودگی هوای تهران فرار کردیم سمت شمال .

هر چند که خیلی ها مثل ما بودند ودر جایی که ما بودیم تهرانیها انجا را هم شلوغ کرده بودند .

اینها همش برای درامد زایی اکثر کسانیکه از راه جذب مسافر گذران زندگی میکنند خیلی خوبه اما در خلال این مسافرتها

بعضا شاهد رفتارهایی هستیم که خیلی جالب نیست وبنوعی خودخواهی محسوب میشه

که ما شاهد یکی از این رفتارهای نچندان عاقلانه ودرست بودیم.فعلا حرفم روی الوده کردن محیط زیست وگوشه کنار شهرهای شمال کشور نیست هر چند که حرف برای این موضوع زدن هم بسیار است

صبح بعد از صبحانه   همین دو روز پیش همه همراهان تمایل داشتند حالا که هوا مثل بهار است ودریا ارام بهتره که بریم ساحل

از مناظر زیبای ان لذت ببریم

طبیعیه که این پیشنهاد با توافق اکثریت پذیرفته وهمگی رفتیم کنار دریا

جاتون خالی حقیقتا رنگ آبی دریا با رنگ آسمان یکی بود وتکه ابرهای سفید در اسمان به زیبایی خودنمایی میکردند منظره بسیار زیبا وفریبنده ای بود

موج های کوچک وگاهی کمی بزرگتر که به ساحل وسنگهای ان میخورد موسیقی بسیار دلنوازیی را ایجاد میکرد که گوش هر ره گذری را با لطافت خاصی مینواخت

وارامشی را به جانها تزریق میکرد که گویی در رویا بسر میبری

تمام اینها خوب وقشنگ وزیبا بود اما با دیدن صحنه ای کمی حالمان گرفته شد

خانواده ای تقریبا جوان را در نزدیک یکی از خانه ها توجه ما را بخودش جلب کرد که داشتند بشدت درخت پرتقال ان خانه را که همجوار با ساحل بود ودیوار کوتاهی ان را

از ساحل جدا میکرد ,را تکان میدادند

بقدری شدید بود که درخت که مشخص بود درخت جوانیست به اطراف بشدت خم راست میشد انهم بخاطر یک پرتقالی که در بالای شاخه بود ودر دسترس نبود

پدر گفت که من از ابتدا شاهد بودم که تمام میوه ها را که دستشان میرسید چیدند ومدتیست که درخت را تکان تکان میدهند که ان یک پرتقال باقی مانده را هم از درخت جدا کنند اما گویا پرتقال اصلا دلش نمیخواست از درخت جدا شود

یکی از همراهان ما از پرتقال ونارنگیهایی که از حیاط ویلا کنده بود وبا خود اورده بود  برداشته ودوان دوان بطرف انها رفت وگفت که شما را بخدا به این درخت رحم کنید

این میوه ها را هنوز یک ساعت هم نشده چیده ایم بگیرید واز شکستن درخت دست بردارید

یکی از ان اقایون که ماشالله مثل یک پهلوان هیکل داشت گفت :نه داداش اینجوری که خوردن پرتقال حال نمیده

خلاصه با تلاش زیاد راضیشون کردند که از صدمه زدن به درخت دست بردارند وبه میوه هایی که چیده اند به اضافه میوه هایی که همراه ما داده بودند رضایت بدهند

جدا این چه رفتاری هست که برخی از مسافرها از خود نشان میدهند ؟

چون مسافرند به خودشان این حق را میدهند که به اموال مردم واموال ان شهر لطمه بزنند ؟

ایا اگر مسافری به شهر انها بیاید وبا اموال انها اینکار را انجام بدهد ,ناراحت نمیشوند ؟

جدا از شرع مقدس ورضایت صاحبخانه ,اخلاقا هم صدمه زدن به اموال مردم درست نیست

چه خوب است هر کدام از ما به هر نقطه از کشورمان مسافرت میکنیم فکر کنیم که در خانه خودمان هستیم وباید در حفظ سرمایه های

خودمان ومردم  وشهرمان تلاش کنیم

به امید ان روز