سلام دوستان
دیروز با حضور اقای دکتر بیگدلی وخانم دکتر شهره وخانم دکتر سارا در محل کافی شاپ بیمارستان یک نشستی داشتیم
موضوع چی بود ؟
بنام خدا
موضوع تغییر وتحولی در ارسال مطالب وبلاگ سروش دل
نتیجه چی شد ؟
در این میزگرد نیم ساعته خانم دکتر سارا را راضی کردیم که گاهی اوقات از تجربیاتمان در محل کار وبیماران بنویسیم
همگی قبول کردیم که مطالب ما فقط خبر رسانی شده وحال وهوای وبلاگ را اگر خانم مستانه وهمسر گرانقدرشان آقا ایمان ودوست
عزیزمان آقا محسن با مطالب خوبشان عوض نکنند حسابی خشک وبی روح خواهد بود لذا بر آن شدیم که ما هم کمی در نحوه ارسال مطالب تغییری بدیم و
وبلاگ را با خاطره نویسی از اتفاقاتی که در محل کارمان یعنی بیمارستان رخ میدهد به محیطی جذاب تبدیل کنیم
صد البته من میدونم که خانم دکتر شهره خیلی نمیتونه کمک کند چون ایشان بقدری در نوشتن تنبل تشریف دارند که برای نوشتن شرح حال مریض
هم همیشه به پرستاری که با ایشان هستند ازشون کمک میگیره درست مثل خانم معلمها دیکته میکنه وپرستار همراهشان هم مینویسند فقط خانم دکتر شهره زحمت میکشند وگزارش را خوانده وامضا میکنند
این از خانم دکتر شهره
اما آقای دکتر بیگدلی
قول دادند اما من که چشمم ازش آب نمیخوره ولی ناامید هم نیستم
خانم دکتر سارا اول قبول نمیکردند ومعتقد بودند که نباید اتفاقات محل کار را وبلاگیش کرد اما سه رای ما در مقابل رای منفی خانم دکتر کار خودش را کرد وبناچار قبول کرد
حالا باید شما بازدیدکننده های عزیز منتظر باشید تا هر از گاهی یکبار جریاناتی را تعریف کنیم واز اتفاقاتی بنویسیم خواه شیرین خواه گاهی تلخ
امیدوارم این انتظار شما زیاد طول نکشه