سه پیغمبر در بچگی پیغمبر شدند. حضرت سلیمان، حضرت عیسی و حضرت یحیی (علی نبینا و آله و علیهم السلام). قرآن هم راجع به یکی اشاره میکند و میفرماید: «وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» (مریم/12).
این سه پیغمبر در بچگی پیغمبر شدند.
همچنین سه امام در بچگی امام شدند. امام جواد، امام هادی، امام زمان علیهم السلام.
گاهی وقتها یک دوربین موبایل عکسی میگیرد که یک دوربین ده، بیست کیلویی، سیکیلویی، همان عکس را میگیرد. یعنی دوربین لازم نیست که بزرگ باشد، تا عکسش خوب باشد. گاهی دوربینهای کوچک عکسهای خوبی میگیرند.
حدیث داریم «یَتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا عَنْ أَکَابِرِنَا» (کافی/ج1/ص320) کوچک ما فتوکپی بزرگ ما است. یعنی اینطور نیست که حالا که کوچولو است، علمش هم کم باشد. چون علم اینها به خاطر اتصال به علم خداست. مثل برق، لامپ کوچک یا لامپ بزرگ وقتی وصل به برق شد برق را جذب میکند. چه کوچک باشد و چه بزرگ.
شما فلش کامپیوتر را دیدید چقدر است. اندازهی یک تخمهی کدو است. این فلش کامپیوتر را به کامپیوتر میزنی بعد از چند ثانیه همهی علوم از آن کامپیوتر وارد این میشود.
خوب چطور یک مهندس، یک انسان، چیزی ساخت که علوم از آن فلز به این فلز منتقل شد. خدای بشر نمیتواند علم امیرالم?منین علیه السلام را به بچهی دو ساله منتقل کند؟ یعنی بچهی دوساله از فلش کامپیوتر کمتر است؟ یا قدرت خدا از قدرت مهندس کمتر است؟ میلیونها از این مهندسها را خود خدا ساخته است. مهندسین ما روی جماد کار میکنند، خدا روی آب کار کرد. انسان از آب آفریده شده است.
وجود بخل در انسان باعث قطع رحم خواهد شد، چرا که شخص بخیل سعی می کند نه خودش به دیدن اقوام برود و نه دیگران به دیدن او آیند و به این ترتیب از سهیم شدن دیگران در نعمتهای زندگی اش جلوگیری میکند و همین رویه است که گاهی موجب ایجاد اختلاف بین زوجین میشود
تمام مهندسین ما زیر برق کار میکنند، خدا در تاریکیهای شکم مادر، روی آب نقاشی کرد. این هم چه ساخت! انسان ساخت. این هم با چند دستگاه، قلب، کلیه، ریه، بینایی، شنوایی، یعنی 40، 50 تا دستگاه را متناسب، متمرکز، همه با هم هماهنگ در یک بدن.
یک زنبور عسل سه تا کارخانه را با خودش حمل میکند. زنبور عسل چقدر میارزد؟ در بدن این هم کارخانهی عسلسازی است، هم کارخانهی زهرسازی است، هم کارخانهی موم سازی. یعنی یک زنبور که حرکت میکند سه تا کارخانه دارد بالای سر شما میرود.
امام جواد علیه السلام بچه بود یک کسی اسباب بازی برایش آورد، فرمود: «مَا لِهَذَا خَلَقَنِی اللَّه» (بحارالانوار/ج50/ص58) درست است سن من کم است اما خدا من را برای بازی خلق نکرده است. «مَا أَنَا وَ اللَّعِب» مرا چه کار به بازی؟!
یکبار امام جواد علیه السلام، از شب تا صبح فقط می فرمود: «اللَّهُمَّ قِنِی شُحَّ نَفْسِی»(بحارالانوار/ج70/ص301) خدایا مرا از بخل حفظ کن، مرا از بخل حفظ کن.
گفتند: آقا از سر شب تا صبح یک دعا کردی.
فرمود: نمیدانید بخل چیست!
بزرگترین بخیلها الآن آمریکا است. غیر از اینکه انرژی هستهایاش را یاد کشورهای دیگر نمیدهد، بخل هم دارد که خودتان چرا فهمیدهاید. میگوید: شما نباید بفهمید، من باید بفهمم. شما نباید داشته باشید. فلسطین نباید اسلحه داشته باشد. اسرائیل هرچه میخواهد اسلحه داشته باشد. بزرگترین بخل است.
خانم حقوق دارد، ولو مالک است حق دارد به شوهرش ندهد. این حق خانم است که حقوق خودش برای خودش باشد. اما حالا اگر شوهرش نیاز دارد به او بدهد: نه! وظیفهی من نیست. خودش برود کار کند.
چقدر سرمایهها در بانک خوابیده و چقدر جوانها اگر یک مبلغی داشته باشند به کار وادار میشوند. و این آقایی که پولش در بانکها خوابیده بخل میکند.
اگر این بخل از جامعه برداشته شود همهی جوانهای بیکار ما سرمایهدار میشوند. یک وامی میگیرند و شروع به کار میکنند.
داریم میرویم فرد مسافری را هم میشناسیم خوب سوارش کنیم.
بخل علمی، چیزی بلد است به کسی یاد نمیدهد.
امام جواد علیه السلام از سر شب تا صبح دائم میگفت: بخل، بخل، بخل، خدایا بخل، بخل، بخل!
امام جواد علیه السلام بچه بود یک کسی اسباب بازی برایش آورد، فرمود: «مَا لِهَذَا خَلَقَنِی اللَّه» درست است سن من کم است اما خدا من را برای بازی خلق نکرده است. «مَا أَنَا وَ اللَّعِب» مرا چه کار به بازی؟!
وجود بخل در انسان باعث قطع رحم خواهد شد، چرا که شخص بخیل سعی می کند نه خودش به دیدن اقوام برود و نه دیگران به دیدن او آیند و به این ترتیب از سهیم شدن دیگران در نعمتهای زندگی اش جلوگیری میکند و همین رویه است که گاهی موجب ایجاد اختلاف بین زوجین میشود. البته عامل جدایی از اقوام منحصر در بخل هم نیست.
امام علیه السلام می فرمایند:« لَا یَطْمَعَنَّ ذُو الْکِبْرِ فِی الثَّنَاءِ الْحَسَنِ وَ الْخِبِّ فِی کَثْرَةِ الصَّدِیقِ وَ لَا السَّیِّئُ الْأَدَبِ فِی الشَّرَفِ وَ لَا البَخِیلُ فی صِلَةِ الرَحِم» [1] یعنی انسان بخیل به هیج وجه فکر و آرزوی صله رحم را نکند حتی طمعی برای صله رحم نداشته باشد، چرا که در مقام عمل او به هیچ وجه صله رحم نمیکند.
انسان بخیل« منّاع الخیر» است یعنی در موارد بسیاری از کار خیر جلوگیری می کند. قرآن کریم در آیه 12 از سوره قلم میفرماید:« مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرْ مُعْتَدٍ أَثِیم». این رفتار انسان ریشه در بخل او دارد زیرا که انسان بخیل است که از انجام بسیاری از کارها جلوگیری میکند.
انسان بخیل نمی تواند یک مومن کامل و واقعی باشد. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:« لَا یَجْتَمِعُ الشُّحُّ وَ الْإِیمَانُ فِی قَلْبِ عَبْدٍ أَبَدا» [2] یعنی بخل و ایمان به هیچ وجه در دل یک انسان جمع نمیشود.
چرا که با ورود بخل، ایمان از دل انسان رخت بر میبندد و آرام آرام با ضربه ای که به ایمان او وارد میکند مانع از انجام هر عمل نیکی مانند صلهی رحم و غیره می گردد.
در آمد و کسب انسان بخیل از غیر حلال است و انفاق او نیز در راه غیر حق. انسان بخیل به خاطر اهمیتی که دنیا در دید او دارد نه تنها انفاق و اعطا نمیکند بلکه برای کسب مال به راه های حرام نیز روی میآورد.
در حالی که اگر سخی بود چنانچه به راحتی انفاق می کرد، به را حتی نیز از کسب حرام خودداری می کرد.[6]
انسان بخیل حقی را در اموالش برای سائل قرار نمی دهد و به« حق معلومی» که در آیه شریفه 24 سوره معارج : « وَ الَّذینَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ» اشاره شده است اعتقادی ندارد. چنانچه در آیه 141 از سوره انعام که میفرماید:« إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» نیز به آن آمده است.
در آمد و کسب انسان بخیل از غیر حلال است و انفاق او نیز در راه غیر حق. انسان بخیل به خاطر اهمیتی که دنیا در دید او دارد نه تنها انفاق و اعطا نمیکند بلکه برای کسب مال به راه های حرام نیز روی میآورد
انسان بخیل طوری محصولات را درو میکند که سهمی برای کسی باقی نماند. شبانه به باغش رفته، میوه های آن را میچیند تا کسی از آن انتظار نداشته باشد.
امام جواد علیه السلام در جایی فرمود: «لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّى یُ?ْثِرَ دِینَهُ عَلَى شَهْوَتِهِ وَ لَنْ یَهْلِکَ حَتَّى یُ?ْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلَى دِینِهِ» (بحارالانوار/ج75/ص81) میگوید: اگر میخواهی ببینی دینت کامل است یا نه، ببین اگر امر دائر شد بین دین و نفس، اگر به خاطر دینت پا روی نفست گذاشتی دینت کامل است.
ببین در انتخابات چه میکنی؟ ماه رمضان شکم میگوید: بخور. خدا میگوید: نخور. سی روز با اینکه تشنه هستی آب نمیخوری. با اینکه گرسنه هستی آب نمیخوری.
ابراهیم تا صد سالگی بچهدار نشد. بعد از صد سالگی خدا به او بچه داد، حالا سیزده ساله شده به جنب و جوش افتاده، میگوید: سر اسماعیل را ببر. میگوید: اِ... غریزه میگوید: بابا تو صد سال بچهدار نبودی، حالا سر پیری میگوید: گردنش را ببر!
می گوید : باشه! چاقو را میگذارد خدا میگوید: نه! نمیخواستم خون بریزم، میخواستم ببینم تو دل میکَنی یا نمیکَنی؟
امام جواد علیه السلام فرمود: نفست را با دین مقایسه کن. وقتی امر دائر شد بین غریزه و وظیفه، اگر وظیفه را میگیری و غریزه را کنترل میکنی، دین داری. اگر غریزه را میگیری و وظیفه را زیر پا میگذاری، خطرناک هست.
منابع:
تبیان
بیانات حجت الاسلام قرائتی.
بیانات حضرت آیت الله سید ابوالحسن مهدوی