کاش او را درک میکردم
زندگى امام هشتم علیه السلام، که قریب بیست سال از این دوره تعیین کننده و مهم را فرا گرفته، از جمله برجسته ترین بخشهاى آن است، که بجاست درباره آن تامل و تحقیق لازم به کار رود.
رشد تشیع در ایران و گسترش آن در این مرز و بوم نتیجه مهاجرت و تلاشهای حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) و آباء و احفاد و اولادشان میباشد.
تاریخ ولادت بر اساس گفته اکثر مورخان و تقدم افرادی همچون کلینی (م 328) و مفید (م 413) شاید بتوان گفت که در سال 148هـ بوده است.
حضرت امام صادق(علیه السلام) آرزوی دیدار علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را میکردند. از جمله: «از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) روایت شده که میفرمود: شنیدم از پدرم جعفر بن محمد که مکرر به من میفرمود که، عالم آل محمد در صلب تو است و ای کاش من او را درک میکردم. پس بدرستی که او همنام امیرالم?منین علی است.»[1]
بنا به قول مشهور، حضرت در 11 ذی القعده سال 148 هـ در مدینه چشم به جهان گشودند و با نور وجود خود عالم هستی را روشنی بخشیدند.
حضرت علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن ابیطالب(علیه السلام)، هشتمین امام از دوازده امامی هستند که منصوص از جانب خدا به واسطه پیامبر (صلی الله علیه وآله) میباشند.
کنیه ایشان: ابوالحسن، و خواص آن جناب را ابوعلی میگفتند.[2]
القاب ایشان: رضا، صابر، زکی، ولی، وفی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین الم?منین، مکیدة الملحدین، کفو، الملک، کافی الخلق، رب السریر میباشد.[3]
در کافی به نقل از یونس آمده است که حضرت فرمود: «نقش انگشتری من، ماشاء الله لا قوة الّا بالله است»[4] و عدهای نقش انگشتری حضرت را «حسبی الله» ذکر کردهاند.[5]
در عیون اخبار الرضا[6] آمده است که بزنطی میگوید: به حضرت جواد (علیه السلام) عرض کردم گروهی از مخالفین شما معتقدند که لقب رضا را مأمون به پدر شما داد، چون راضی شد که ولیعهد او باشد. حضرت فرمود: «به خدا دروغ گفتهاند و کار نابجایی کردهاند. خداوند بزرگ او را رضا نامیده زیرا او مورد رضایت خدا بود در آسمانها و مورد پسند پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) و ائمه طاهرین بود در زمین» عرض کردم مگر تمام آباء و اجداد شما از ائمه طاهرین(علیهم السلام) مورد پسند خداوند و پیامبر(صلی الله علیه واله) نبودند، فرمود: «چرا؟» عرض کردم پس چرا پدرت را بین آنها رضا لقب دادند؟ فرمود: «چون مخالفین نیز او را چنان پسندیدند که دوستان و موافقین نیز پسندیده بودند. ولی این موفقیت برای هیچ کدام از آباء گرامش دست نداد. به همین جهت در میان ائمه به رضا ملقب شد»
در عیون اخبار الرضا آمده است که: "حمیدة مصطفاة" که مادر حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) و از بزرگ زادگان عجم بود، کنیزی به نام "تکتم"، خرید، که از شایسته ترین زنها از نظر دینی و عقل و احترام نسبت به سرور خود "حمیده مصطفاة" محسوب میشد. به طوری که در تمامی مدتی که در اختیار او بود، به منظور احترام وی در مقابلش ننشست. روزی به فرزندش موسی بن جعفر(علیهماالسلام) فرمود: "تکتم" زنی است که تاکنون از او بهتر ندیدهام. یقین دارم اگر صاحب فرزند شود، نسل پاکی خواهد داشت. او را به تو بخشیدم، قدرش را بدان. وقتی حضرت رضا (علیه السلام) از او متولد شد، لقب "طاهره" به او داد.
حضرت رضا (علیه السلام) خیلی شیر میخورد و فرزند سالم و فربه ای بود، "تکتم" درخواست کرد که یک زن شیرده برایم پیدا کنید، گفتند شیرت کم شده؟ گفت: دروغ نمیگویم، کم نشده! ولی دعاها و نمازهایی که میخواندم، از هنگام ولادت او کم شده است.
از نجمه مادر حضرت رضا (علیه السلام) نقل شده: وقتی حامله به حضرت رضا (علیه السلام) شده بودم، سنگینی حمل را احساس نمیکردم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید از شکم خود میشنیدم، که باعث هول و هراس من میشد. همین که بیدار میشدم، چیزی نمیشنیدم. همین که حضرت متولد شد، دست بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرده لبهایش را حرکت میداد. مثل اینکه چیزی میگوید. پدرش موسی بن جعفر (علیهماالسلام) وارد شد گفت: «گوارا باد تو را نجمه، این لطفی که خدا به تو فرمود» او را در پارچه سفیدی پیچیده به آن جناب دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، آب فرات خواست و کامش را با آب فرات برداشت، بعد به من برگردانید. فرمود: «بگیر این بقیة الله است در روی زمین».
حضرت امام رضا (علیه السلام) در سال 183 هـ پس از شهادت پدر بزرگوارشان موسی بن جعفر (علیهماالسلام) در سن 35 سالگی به امامت رسیدند.
مورخان در اینکه از امام رضا (علیه السلام) یک فرزند یا فرزندان بیشتری باقی مانده اختلاف دارند. قول مشهور این است که آن حضرت تنها یک فرزند به نام محمد داشتهاند... و نیز در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که برای حضرت دختری بنام فاطمه بوده است.
پی نوشت:
[1] . منتهی الامال ص 171، انتشارات کتابفروشی علمیه اسلامیه سال 1331 شمسی
[2] . بحار، ج 49، ص 10 به نقل از مناقب
[3] . همان.
[4] . همان، ص 2.
[5] . ترجمه زندگانی سیاسی امام رضا (علیه السلام)، جعفر مرتضی عاملی
[6] . عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 12، بحار ج 49، ص 4