با عرض شرمندگی فراوان به خاطر دیر شدن تسلیتبه سارا خانم
خیلی ناراحت شدم واقعا نمیدونم آدم چی میتونه بگه این وقتا و چه جوری به کسی تسلیت بده که خودش همیشه به دیگران تسلیت میداد
سارا خانم از دست دادن عزیز خیلی سخته اینو میتونم درک کنم ولی ازدست دادن مادر خیلی خیلی سخت تر و تحملش برای بچه ها واقعا سخته
من چون این دردو نکشیدم خیلی نمیتونم بفهمم که چی میکشی ولی همینقدر میدونم که هیچ کسی دیگه نمیتونه جای خالی اونو براتون پر کنه
نوشتنم تو این وقتا خیلی سخته نمیدونی که چی داری مینویسی
سارا جان از صمیم قلب بهت تسلیت میگم فقط امیدوارم خدا تو این روزای عزیز بهت صبری بده که بتونی این دردو به دوش بکشی
صبری که مطمئنم تو داری چون ازت دیدم
دیگه نمیتونم بنویسم متاسفم
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.