در این سوره، سخنى از «حورالعین» که در سورههاى دیگر از آن به عنوان یکى از نعمتهاى بهشتى یاد شده، به میان نیامده است و چه بسا این ناگفتن، به حرمت نور چشم رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد که سوره در فضیلت او وخانوادهاش و نعمتهایى که در بهشت از آن بهرهمند خواهد شده، نازل شده است .
إنّ الأبرار یشربون من کأس کان مزاجها کافوراً. عیناًیشرب بها عباد اللّه یفجّرونها تفجیرا. یوفون بالنذر ویخافون یوماً کان شرّه مستطیراً. ویطعمون الطعام على حبّه مسکیناً ویتیماً وأسیراً. إنّما نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء ولا شکوراً. إنّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً قمطریراً. (انسان،76/5 ـ10)
ابرار در آخرت از جامهاى بزرگ لبریز بهشت که چون کافور، سرد و دلپذیر است، میآشامند و آن کافورها، خوشبوى و شیرین است. این آب، آمیخته است به آب چشمهاى که براى بندگان خاص خود خلق شده و هر کجا بخواهند، آن کاسهها حاضر است و در قصرها مهیا است. این آب گوارا مثل این است که در عمارات و ابنیه بهشت،همیشه جریان دارد و در اختیار بندههاى وفادار خداست. اینان به نذر خود وفا کرده و اطاعت خدا کرده و از روزى که محنت آن، آشکار است، میترسند. اینان در راه خدا به مسکین و یتیم و اسیر، اطعام میکنند و به زبان حال میگویند: ما براى خدا، اطعام کردیم، و از شما جزا و تشکرى نمیخواهیم. ما از پروردگارمان در روزى که چهره برافروخته و در هم کشیده است، میترسیم.
از مسلمات فریقین است که این آیه در مورد حضرت زهرا(سلام الله علیها) و شوهر و دو فرزندش نازل شده است. به اتفاق مفسّران، آیات این سوره در مدینه در هنگام کسالت حسنین(علیه السلام) نازل شد که درباره نذر فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام) براى سلامتى حسنین(علیه السلام) بود. علامه امینی، در الغدیر، نام سى و چهارتن از کسانى که شأن نزول این سوره را داستان مذکور، دانستهاند، ذکر کردهاست. 1
در این مختصر، مجال پرداختن به دقایق تفسیرى و جزئیات آنچه در این سوره آمده، نیست و تنها به ذکر این نکته لطیف ازسوى آلوسی، مفسّر اهلسنت، اکتفا میشود که:
در این سوره، سخنى از «حورالعین» که در سورههاى دیگر از آن به عنوان یکى از نعمتهاى بهشتى یاد شده، به میان نیامده است و چه بسا این ناگفتن، به حرمت نور چشم رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد که سوره در فضیلت او وخانوادهاش و نعمتهایى که در بهشت از آن بهرهمند خواهد شده، نازل شده است.2
این آیه از جمله آیاتى است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنى بر آن حضرت منطبق است:
مرج البحرین یلتقیان. بینهما برزخ لایبغیان. یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان. (الرحمن، 55/19ـ22)
غالب مفسّران و محدثان و مورخان فریقین، معتقدند که شأن نزول این آیات درباره تلاقى بحر نبوت و ولایت و درباره حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام) است.
علامه بحرانی، دوازده روایت که بعضى از آنها از طریق اهل سنت نقل شده،ذکر میکند که مراد از «بحرین» على و فاطمه هستند که هیچ گاه بر یگدیگر، بغى و سرکشى نمیکنند. 3
در تفسیرى از ابن عباس نقل شده که:
برزخ میان آن دو، مهر و محبتى است که از بین رفتنى نیست و همین مهر و محبت، مانع سرکشى هر کدام، نسبت به دیگرى است.
دربار الهی، بر اساس نبوت و ولایت مطلقه، با بندگانش، تماس حاصل کرده و مشعل هدایت برافروخته است و این سلسله که فرد اتم و اکمل آنها، حضرت رسول و خاندان عترتند، دربار روحانیت ربوبى را تشکیل داده و واسطه فیوضات غیبى هستند.
همان طور که عالم طبع از ترکیب و تجزیه و تحلیل عناصر و موالید، دائماً در ایجاد وجود است، در عالم انسانیت و معنویت نیز این ارتباط در بین ارواح مجرده که در ابدان مختلفه بروز و ظهور میکنند، تجلى کرده، از آن تلاقیها، عناصرى ممتاز به دست میآورد، از آن جمله، تلاقى اقیانوس محیط نبوت با دریاى عمیق ولایت است که به وسیله مهد عصمت و طهارت، تلاقى کرده و از آن گوهرهایى گرانبها که براى همیشه مورد استفاده بشر میباشد به وجود آمده است.
چنانچه در ابتداى این مقاله گفتیم آیاتى که در قرآن کریم، پیرامون وجود پنج تن و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است، بسیار میباشد که ما در این مقال تنها به ذکر چند نمونه از آیات، پرداخته و بررسى کاملتر را به علاقمندانش واگذار میکنیم.
پی نوشت ها :
1. علاّمه امینی، الغدیر، 3/107؛ به بعد.
2. آلوسی، روح المعانی، 29/157.
3. علامه بحرانی، البرهان فى تفسیر القرآن، 4/265.
منبع:سایت شبکه قرآن