بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد
من مانده ام که با چه برابر بخوانمت بانو خدا یکی،تو یکی،اصلا از چه رو باید که مریم،آسیه،هاجر بخوانمت؟! دخت نبی و همسر مولا گمان کنم زیباترست امّ پیمبر بخوانمت تا ادعای ابتر این قوم رو کنم با آیه آیه سوره ی کوثر بخوانمت رنگ رخت کبودیِ یک یاس حک کنم یا بال و پر شکسته کبوتر بخوانمت؟! کوچه...فدک...اراذل و اوباش...مادرم!!! با اشک های چشم حسن،تر بخوانمت "بازو"ی مرتضی،"درِ"خیبر شکن بُدی حالا فتاده "دست"،پسِ "در" بخوانمت محسن سپر برای تو و تو به پشت در اینجا سزاست فاطمه سنگر بخوانمت تنها به پشت در،لگد و میخ وبعد از آن... من ناگزیر لاله ی بستر بخوانمت بانوی آب و آینه بگذار بگذرم با یک اشاره بانوی "آذر" بخوانمت امروز "رهگذر" دگر از پا،نفس فتاد بانو مدد بده که مکرر بخوانمت بانو اجازه هست که مادر بخوانمت؟! این فاطمیه با دل مضطر بخوانمت؟!