فرق است بین مسجود له و مسجود علیه، شیعه امامیه که بر تربت امام حسین (علیه السلام) سجده میکند آن را مسجود له قرار نمیدهد، بلکه آن را مسجود علیه قرار میدهد، یعنی شیعه برای تربت امام حسین (علیه السلام) سجده نمیکند، بلکه بر روی تربت امام حسین (علیه السلام) اما برای خداوند متعال سجده مینماید. و بین این دو فرق آشکار است.
سه چیز باعث میشود نماز قبول شود؛ «حضور قلب». اگر کسی سر نماز حواسش پرت است، «نافله» بخواند. اگر هم حواسش پرت است، هم حال نافله ندارد، حداقل بر «مُهر کربلا» سجده کند. این مُهر کربلا یعنی چه؟ یعنی هفده رکعت نماز، هر رکعتی دو تا سجده، سی و چهار تا، سی و چهار بار بلندترین نقطهی بدن را روی خاکی بمال که زیر سم اسب رفت، زیر بار زور نرفت. محاصرهی اقتصادی او را از پا نیانداخت. محاصرهی نظامی او را از پا درنیاورد.
کربلا ثابت کرد زن چقدر زور دارد. اخیراً در دانشگاههای مدیریت یک بحثی دارند به نام مدیریت بحران. مدیریت بحران یعنی یک جایی اگر بحرانی پیش آمد مثل بم، زلزله شد عزیزانی از دست رفتند، آنجا استاندارش نمیداند چه کند. فرماندارش نمیداند چه کند. این مدیریت بحران است. زینب کبری فوق پروفسور مدیریت بحران است. عصر عاشورا این زن چگونه مدیریت کرد؟ چطور مدیریت کرد؟ غیر از برادرش امام حسین و اباالفضل دو تا از جوانهای خودش هم شهید شد. هجده تا از بنی هاشم که فامیل زینب هستند. آخر یک زن، دو تا از برادرهایش، دو تا پسرهایش، چهارتا، از هجده تا کم شوند، 14 تا. یعنی چهارده تا از بنی هاشم، دو تا برادر و دو تا پسر. هجده تا داغ ببیند، و حتی از نماز شبش هم نمیگذرد. بلند شد بخواند دیگر زانویش جان نداشت، نشسته خواند. خیلی مهم است. یک زن به یزید بیاید بگوید: "انی لاستصغرک " خیلی پستی!
ما حلقهی طلایمان گم شود قاطی میکنیم. یک چیزی در زندگیمان جا به جا شود، نمیتوانیم تحمل کنیم .
میخواهم به دنیا بگویم، محاصرهی اقتصادی هم شدید، زیر بار نروید. محاصرهی نظامی هم شدید، زیر بار نروید. میخواهم ثابت کنم زن میتواند در سختترین شرایط مدیریت بحران را به عهده بگیرد. مدیریت بحران. این خیلی مهم است.
از مجموع آیات استفاده میشود که برخی از زمینها مبارک بوده، بر سایر زمینها برتری خاصّی دارند.
خداوند متعال میفرماید: «اًِّنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی به بکََّْ مُبارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمِینَ» ؛ «نخستین خانهای که برای [عبادت] مردمان نهاده شد، خانهای است که در مکه [بنا شده] است که مبارک و راهنمای جهانیان میباشد.»
و نیز میفرماید: «وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَأَنْتَ خَیْرُ المُنْزِلِینَ» ؛ «و بگو پروردگارا مرا به منزلی مبارک فرود آور و تو بهترین میزبانانی.»
در آیهای آمده است: «وَنَجَّیْناهُ وَلُوطاً اًِّلی الأَرضِ الَّتِی بارَکْنا فِیها لِلْعالَمِینَ» ؛«و او و لوط را به سرزمین [شام] که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم نجات دادیم.»
درباره حضرت موسی (علیه السلام) میفرماید: «اًِّذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ المُقَدَّسِ طُوَیً» ؛ «چون پروردگارش او را در وادی مقدس طوی ندا داد.»
هم چنین در خطاب به او میفرماید: «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ اًِّنَّکَ بِالْوادِ المُقَدَّسِ طُویً» ؛«کفشهایت را از پا بیرون کن [بدان که] تو در وادی مقدس طوی هستی.»
درباره قصه سلیمان (علیه السلام) آمده است: «وَلِسُلَیْمانَ الرِّیحَ عاصِفًَْ تَجْرِی بِأَمْرِهِ اًِّلی الأَرْضِ الَّتِی بارَکْنا فِیها» ؛ «و برای سلیمان باد تندرو را [تسخیر کردیم] که به فرمان او به سرزمینی که برکتش بخشیده بودیم روان میشد.»
در مورد پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) میفرماید: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْری به عبدهِ لَیْلاً مِنَ المَسْجِدِ الحَرامِ اًِّلیَ المَسْجِدِ الأَ قْصی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ» ؛ «پاک و منزه است کسی که بندهاش را شبی از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت بخشیدهایم، سیر داد.»
از دیدگاه روایات اهل سنت و شیعه استفاده میشود که قطعههای زمین همانند ساکنان آن، متّصف به صفت شقاوت و سعادتاند:
1 - بخاری به سندش از عبداالله بن عمر نقل میکند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) هنگامی که از سرزمین «ثمود» میگذشت، فرمود: داخل نشوید در سرزمینهایی که صاحبان آنها به خود ظلم نمودند، تا شما نیز همانند آنان به مصیبت مبتلا نگردید، مگر در حالی که گریانید. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سر مبارکش را پوشانید و به سرعت از آن وادی گذر نمود.
2 - همو نقل میکند: علی (علیه السلام) کراهت داشت در سرزمین فرو رفته «بابل» نماز بخواند.
3 - حلبی در سیره خود نقل میکند: اجماع امّت بر آن است که این مکان (مدینه) که اعضای شریف پیامبر (صلی الله علیه وآله) را در بر گرفته، بهترین قسمتهای روی زمین است و حتّی از کعبه برتر میباشد. برخی دیگر گویند: افضل قسمتهای روی زمین است، و حتّی از عرش الهی برتر است.
4 - سمهودی شافعی در بحث علل برتری سرزمین مدینه بر سرزمینهای دیگر میگوید: جهت دوم آن که: این سرزمین مشتمل بر قطعه زمینی است که به اجماع امت بر سایر قطعهها برتری دارد و آن همان قطعهای است که بدن شریف پیامبر (صلی الله علیه وآله) را در برگرفته است.
5 - هم چنین این مطلّب را که مردم بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میآمدند و به جهت تبّرک از خاک قبر آن حضرت بر میداشتند و با خود میبردند. عایشه به جهت آن که بدن پیامبر (صلی الله علیه وآله) نمایان نگردد، دستود داد دیواری به دور قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) کشیده شود.
تربت امام حسین (علیه السلام) از جمله تربتهایی است که خداوند متعال آن را به جهاتی مبارک گردانیده است، زیرا آن تربت قطعه زمینی است که جسد پاک و طیّب و طاهر سیدالشهدا (علیه السلام) را در بر دارد.
علامه امینی؛ در سرّ سجود به تربت کربلا میفرماید: «این امر بر دو اصل اساسی استوار است: الف - آن که شیعه امامیه در صدد آن است که برای خود تربت و مهری پاک به همراه داشته باشد تا بر آن سجده نماید. ب - برخی از بقاع بر بعضی دیگر برتری دارد، لذا آثار و برکاتی بر آن مترتب است؛ به همین دلیل کعبه و حرم حکم خاصی به خود گرفته است. از جمله سرزمینهایی که بر سایر بقاع برتری پیدا کرده و دارای آثار و برکاتی خاص است محلی است که بدن شریف سیدالشهدا (علیه السلام) را در خود جای داده است. همان بقعهای که امام علی (علیه السلام) قبل از شهادت امام حسین (علیه السلام) قبضهای از خاک آن را برداشت و استشمام کرد و چنان گریست که زمین از اشکهای حضرتش مرطوب گشت. سپس فرمود: «از این سرزمین هفتاد هزار نفر محشور شده و بدون حساب وارد بهشت میگردند».
آیا سجده بر چنین تربتی مطلوبیّت و قداست ندارد و سبب تقرّب به خداوند متعال نمیگردد؟ آیا سزاوار نیست که انسان بر تربتی سجده کند که در آن نشانههای توحید و عشق بازی در راه معبود است؟ تربتی که در صورت توجه خاص به حقیقت آن، حالت رقّت قلب در انسان ایجاد شده و انسان را به سوی خداوند نزدیک میکند...».
در ابتدای بحث به شرف و فضیلت قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و قطعه زمینی که حضرت را در خود گرفته اشاره نمودیم، حال این نکته را یادآور میشویم که: قبر امام حسین (علیه السلام) همانند قبر رسول (صلی الله علیه وآله) است زیرا امام حسین (علیه السلام) پاره تن رسول خدا (صلی الله علیه وآله) است. پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «حسین منّی و أنا من حسین» ؛ «حسین از من و من از حسینم.»
امّ الفضل در عالم رؤیا دید که قطعهای از پیکر مطهّر پیامبر (صلی الله علیه وآله) جدا شد و در دامانش قرار گرفت. هنگامی که در مورد این خواب از پیامبر (صلی الله علیه وآله) سؤال نمود، حضرت آن را به ولادت امام حسین (علیه السلام) و تربیتش در دامان ام الفضل تعبیر کرد... .
پس امام حسین (علیه السلام) پاره تن پیامبر (صلی الله علیه وآله) است و اگر پیامبر (صلی الله علیه وآله) احترامی دارد که به تبع آن، خاک قبرش هم متبرّک است، امام حسین (علیه السلام) نیز چنین است.
1 - احمد بن حنبل از عامر شاطبی نقل میکند: در سفری همراه علی بن ابی طالب (علیه السلام) بودم. حضرت هنگامی که در مسیر خود به صفین به نینوا رسید، صدا داد: ای ابا عبداالله! در کنار شطّ فرات صبر کن. عامر شاطبی میگوید: عرض کردم: برای چه؟ فرمود: روزی بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) وارد شدم، در حالی که گریان بود؛ عرض کردم: ای نبی خدا! آیا کسی شما را غضبناک کرده؟ چه شده است که گریانید؟ پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: خیر بلکه الاَّن جبرئیل از نزد من خارج شد و خبر داد که حسین (علیه السلام) در کنار شطّ فرات به شهادت میرسد. جبرئیل گفت: آیا میخواهی که تربت او را استشمام نمایی؟ عرض کردم: آری. آن گاه قبضهای از خاک تربت امام حسین (علیه السلام) را به من داد که در این هنگام طاقت نیاوردم و گریستم.
2 - امّ سلمه میگوید: روزی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مضطرب از خواب بیدار شد، دوباره خوابید و بار دیگر همین حالت به وی دست داد، بار سوم نیز این عمل تکرار شد، در این مرتبه دیدم که در دستان مبارکش تربتی سرخ بود که آن را میبوسید و اشک میریخت. عرض کردم: ای رسول خدا! این تربت چیست؟ فرمود: جبرئیل به من خبر داد که فرزندم حسین (علیه السلام) در سرزمین عراق به شهادت میرسد. به جبرئیل گفتم: تربتی که حسین (علیه السلام) در آن به شهادت میرسد به من بنما، جبرئیل از آن تربت آورده و به من داد.
دانستن این نکته ضروری است که فرق است بین مسجود له و مسجود علیه، شیعه امامیه که بر تربت امام حسین (علیه السلام) سجده میکند آن را مسجود له قرار نمیدهد، بلکه آن را مسجود علیه قرار میدهد، یعنی شیعه برای تربت امام حسین (علیه السلام) سجده نمیکند، بلکه بر روی تربت امام حسین (علیه السلام) اما برای خداوند متعال سجده مینماید. و بین این دو فرق آشکار است.
گروه دین تبیان
منابع :
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی
بیانات حجت الاسلام قرائتی