وقتى براى کشیدن ناخن پایشان تشریف آورده بودند بیمارستان، جورابهایشان را من در اتاق عمل درآوردم. دیدم که جورابها وصله دار است. کف جورابها هرکدام یک وصله گنده افتاده و این کوکهایى که زده بودند کوکهاى درشت که اصلا نشان مىداد خوب مثلا یک آدم ناوارد مثل خود آقا آنها را کوک زده یا وصله کرده است.
این از جورابهایش و آن هم از وضعیت لباسهاى دیگرش.
باوجودى که پزشکان معالج ایشان اکثرا حدود 50 سال جوانتر از حضرت امام (س) بودند، معهذا ایشان همواره بااحترام با پزشکان برخورد نموده و دستورات پزشکى را راحت قبول مىکردند. آن روزى که براى تجویز عمل جراحى (چند روز قبل از ارتحال) خدمت ایشان رسیدیم، آقاى دکتر فاضل با احتیاط بسیار به ایشان گفتبایستى عمل جراحى انجام شود، همه پزشکان حاضر در جلسه فکر مىکردند که ایشان امتناع نمایند و یا لااقل نظرشان را بعد از مدتى تفکر بیان بفرمایند، در حالیکه ایشان بلافاصله فرمودند، هرچه صلاح مىدانید انجام دهید. حتى لحظهاى مکث نفرمودند. در انجام دستورات پزشکى بسیار منظم و دقیق بودند. مثلا یکبار متخصص فیزیوتراپى از ایشان عیادت کرد و یک نوع نرمش خاصى را براى زانوى ایشان تجویز نمود که با روزى 5 حرکتشروع مىشد و باید هرروز 2 حرکتبه تعداد نرمش اضافه گردد. بعد از حدود یک ماه آن شخص فیزیوتراپ به حضور حضرت امام (س) رسید و از حال ایشان سؤال کرد. در جواب فرمودند نرمش زانوى من به حدود 70 حرکت در روز رسیده است. شخص فیزیوتراپ دقایقى بعد براى من تعریف کرد که من از این حرف ایشان بسیار شرمنده شدم و نیز تعجب کردم چون گمان مىکردم ایشان بعد از چند روز که زانویشان بهتر شود، نرمش را قطع مىکنند. در حالیکه در نهایت نظم و دقت روزى 2 عدد به تمرین مذکور اضافه کرده بودند.
منبع: بنیاد اندیشه اسلامی