انشاء یک کودک نفهم!
موضوع انشاء : از شعر زیر چه مفهومی را برداشت میکنید ؟
از اون بالا کفتر میایه یک دانه دختر میایه !
سیا بغل جا جا ، تو منه دیوامه کردی !
مـــدادم را در قــــلب سفید کاغذ فــــشار می دهـــــم تا انشاء ام آغاز شود .
این شعر خیلی با مفهوم میباشد و من از این شعر خیلی برداشت میکنم !
ما همیشه از داخل تلویزیون نگا میکنیم و پدر من خیلی توی کف این دختر افغانیه میباشد و مادرم غیرتی میشود و به همین دلیل پدرم هر شـــــــب شام نخورده میباشد . مادرم وقتی که خیلی قاطی می باشد در غذای پدرم مرگ موش میریزد ولی پدرم خیلی قوی است و هنوز زنده میباشد .
ما این شعر را در ماشین گوش میدهیم و پدرم جو زده میباشد و ما خــــیلی حال میکنیم .
پدرم این شعر را برای مادرم میخواند و به او میگوید :
" ای دخــتر افغانی من یه ایرانی هستم "
ولی مادرم خیلی شاکی میباشد و با یک توگوشی جانانه به پدرم می کوبد .
ما خیلی به مهمانی میرویم و یکبار پدرم در یک مهمانی با این آهنگ در حال انجام حرکات موزون بود که ما را گرفتن و تا صبح در بازداشت بودیم و خـــیلی خوش گذشت .
پدر من همیشه توی حمام این آهنگ را میخواند و خیلی صدای پدرم فالش میباشد و مادرم آبگرمکن را خاموش میکند و پدرم همیشه بـــــــــعد از حمام به صورت قندیل میباشد .
پدر من هر شب به برنامه عسل جون زنگ میزند و خیلی آهنگ در خواست میکند ولی همه دارند دنبال گیتار اون آقای تو دماغی میگردند و کسی به حرفهای پدر من گوش نمیدهد.
من و پدر و مادرم به شعر و ادبیات خیلی دوست داریم و من از این شعر خیلی خوشم میآید.
برداشت کردم و این بود انشاء من