سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
سروش دل
 
 
استمرار عبرت اندوزی به بینش می انجامد و خودداری (از زشتیها) را نتیجه می دهد . [امام علی علیه السلام] 




»» قرآن...

قرآن کتابی است که با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم پایان می پذیرد.کتابی آسمانی است اما  بر خلاف  آنچه مؤمنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند  بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد ! کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها  2 سوره اش از عبادات ! آن هم حج و نماز  ! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست  … کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم تعلیم انسان با قلم…آن هم در جامعه ای و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست ……….  این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند ، لایه اش  مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد ، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که  این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و  برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت ، از وقتی که دیگر درمان دردهای  فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و …شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب  گذاشتند وبالاخره، اینکه می بینی ؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد ، قرآن !  من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان  آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند  ” چه کس مرده است ؟ “ چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است  . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام  . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته ،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ، ‌یکی ذوق می کند که ترا با طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترادر کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ قرآن ! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند  ! … اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”   احسنت …!  ” گویی مسابقه نفس است  … قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل  شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،خواندن تو از آخر به اول ، ‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری ؟  ای کاش آنانکه ترا حفظ کرده اند ،  ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا  اسباب مسابقات هوش نکنند  . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو  . آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است . آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است  که به صلیب جهالت کشیدیم .

علی شریعتی ،  برگرفته از پدر مادر ما متهمیم ، مجموعه آثار 22  ·  



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( سه شنبه 91/5/3 :: ساعت 10:16 صبح )

»» خدا...

خدایا دوستت دارم...
هنوز به دیدار خدا می روند ... خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده !!
خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست !
خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ، خدا در دستان مردی است که نابینایی را از خیابان رد می کتد .
خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد .
خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم" است !!
خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو !!
خدا کنار کودکی است که می خواهداز فروشگاه شکلات بدزد !!
خدا کنارساعت کوک شده ی توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی !!
از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند و یک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟!
خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی ؟
خدا همین جاست ، نه در عربستان !
خدا زبان مادری تو را می فهمد ، نه عربی !خدایا دوستت دارم .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( یکشنبه 91/5/1 :: ساعت 7:8 عصر )

»» من یک بیمار روانی هستم !

من یک بیمار روانی هستم!

(نوشته ای تأمل برانگیز از دکتر وحید شریعت ، )

من یک بیمار روانی هستم. بله، منظورم خودم است؛ دکتر سید وحید شریعت، روان‌پزشک و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران! چند سالی هم هست که دارم دارو مصرف می‌کنم و شکر خدا الان بهترم؛ وگرنه که نمی‌توانستم اینها را برایتان بنویسم...
چرا دارید این‌طوری نگاهم می‌کنید؟ مگر چه اشکالی دارد؟ چرا باید از گفتن این مسأله خجالت بکشم؟ مگر داشتن یک بیماری روانی با داشتن فشارخون یا دیابت فرقی می‌کند؟ در هر دوی آنها فقط برخی تغییرات شیمیایی در بدن اتفاق افتاده که باعث بیماری شده است. در بیماری روانی، این تغییرات در مغز ما اتفاق می‌افتد و برخی از مواد ناقل شیمیایی در مغزمان کم و زیاد می‌شوند ولی در دیابت، این تغییرات در لوزالمعده رخ می‌دهد و نتیجه‌اش در خون منعکس می‌شود. شما تا حالا کسی را دیده‌اید که از داشتن میگرن یا آپاندیسیت شرمگین باشد یا بخواهد بیماری خودش را پنهان کند، یواشکی دکتر برود یا نخواهد اسم واقعی خودش را هنگام مراجعه به دکتر بگوید؟ پس چرا از شنیدن این که فردی بیماری روانی دارد، یکه می‌خورید و انتظار دارید که مثل بسیاری از افراد، بیماری خود را پنهان کند؟ مگر خودش خواسته که بیمار شود یا خطایی از او سرزده که به این بیماری دچار شده؟ اگر این‌طور نیست، پس چرا وقتی به بیماری روانی دچار می‌شویم سعی می‌کنیم که کسی از قضیه بو نبرد و حتی نزدیک‌ترین اقوام هم از آن خبردار نشوند؟ گاهی این مسأله آنقدر برایمان حساس می‌شود که حتی حاضریم بیماری و مشکل خود را پنهان کنیم یا اصلاً از خیر دوا و دکتر هم بگذریم ولی از «خطر» این که کسی بفهمد ما مشکلی داریم دور شویم و از «انگ» بیماری روانی محفوظ بمانیم! شاید از این نگران باشیم که از این پس، جور دیگری به ما نگاه شود یا از ما بترسند، به ما اعتماد نکنند، بگویند شخصیت ضعیفی داشته‌ایم، دیوانه خطابمان کنند، نتوانیم ازدواج کنیم، از محل کار اخراج‌مان کنند و صد جور بدبختی دیگر برایمان پیش بیاید، فقط برای این که قضیه لو رفته که ما نوعی بیماری روانی داریم. همهی اینها آواری است به نام انگ بیماری که روی سر بیماران خراب می‌شود و دردی بر دردهای خودشان و خانواده‌شان می‌افزاید. ولی مسأله اینجا است که بیشتر بیماران روانی، نه خطرناک هستند، نه احمق و خنده‌دار، نه غیرقابل اعتماد و دیوانه، نه ازکارافتاده و لاابالی؛ بهخصوص با انجام درمان، درصد قابل‌توجهی از بیماران به طور کامل یا تقریباً کامل به وضعیت عادی خود برمی‌گردند. اگرچه اغلب اوقات، این به معنی عدم نیاز به ادامهی درمان و «ریشه‌کن شدن» بیماری نیست؛ همان‌طور که فرد مبتلا به دیابت یا فشارخون با درمان، بیماری خود را «کنترل» می‌کند و باید مدت‌ها درمان‌های خود را ادامه دهد. مهم این است که درمان بیماری می‌تواند تا حد زیادی از عوارض بیماری درمان‌نشده بکاهد و ما را به زندگی عادی روزانه¬ی خود برگرداند؛ همچنان که بیماری من را کنترل کرده و می‌توانم با پسرم بازی کنم، به دانشجویانم درس بدهم و به بیمارانم کمک کنم. من زندگی را دوست دارم.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( شنبه 91/4/31 :: ساعت 9:32 صبح )

»» زود بخوابم یا دیر ...

تاثیر ساعات مختلف خواب شب در سلامتی بدن
 
داشتن عادات غذایی صحیح و توجه به زمان خوابیدن و استراحت برای حفظ سلامت بدن مهم است تا بتواند مواد مغذی را جذب و مواد زائد را دفع کند.
برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:
 
ساعت 9 تا 11 شب: زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود. در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.
 
ساعت 11 تا 1 شب: عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.
 
ساعت 1 تا 3 نیمه شب: عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود.
 
ساعت 3 تا 5 صبح: عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می کنند.
 
ساعت 5 تا 7 صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید.
 
ساعت 7 تا 9 صبح: جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید.. افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند.
 
کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند.
 
دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.
 
از نصفه های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد.
 
در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد.
                                                                                پس همیشه زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( یکشنبه 91/4/25 :: ساعت 5:36 عصر )

»» .....

چیزی نمیتونم بگم فقط بخونید ...

چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها ,, افراد زیادی اونجا نبودن , 3نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود ,,

ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوانه گوشیش زنگ خورد , البته من با اینکه بهش نزدیک بودم ولی صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم , بگذریم شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و بعد از اینکه صحبتش تمام شد رو کرد به همه ما ها و با خوشحالی گفت که خدا بعد از 8 سال یه بچه بهشون داده و همینطور که داشت از خوشحالی ذوق میکرد روکرد به صندوق دار رستوران و گفت این چند نفر مشتریتون مهمونه من هستن میخوام شیرینیه بچم رو بهشون بدم ,,
ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( یکشنبه 91/4/18 :: ساعت 12:29 عصر )

»» آدمیزاد ...

آدمیزاد، غرورش را خیلی دوست دارد،
آن را از او نگیرید...

حتی به امانت نبرید...

ضربه ای هم نزنیدش، چه رسد به شکستن یا له کردن آن!

آدمی غرورش را خیلی زیاد- شاید بیشتر از تمام داشته هایش- دوست می دارد،

حالا ببین اگر خودش ، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد، چه قدر دوستت دارد!

و این را بفهم آدمیزاد...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( پنج شنبه 91/4/8 :: ساعت 7:8 عصر )

»» آرزوی کافی برای تو می کنم...

در فرودگاه گفتگوی لحظات آخر بین مادر و دختری را شنیدم :

هواپیما درحال حرکت بود و آنها همدیگر را بغل کردند و مادر گفت: ” دوستت دارم و آرزوی کافی برای تومیکنم.”

دختر جواب داد: ” مامان زندگی ما باهم بیشتر از کافی هم بوده است. محبت تو همه آن چیزی بوده که من احتیاج داشتم. من نیز آرزوی کافی برای تومیکنم .”
آنها همدیگر را بوسیدند و دختر رفت. مادر بطرف پنجره ای که من در کنارش نشسته بودم آمد. آنجا ایستاد و می توانستم ببینم که می‌خواست و احتیاج داشت که گریه کند. من نمی‌خواستم که خلوت او را بهم بزنم ولی خودش با این سؤال اینکار را کرد: ”تا حالا با کسی خداحافظی کردید که می‌دانیدبرای آخرین بار است که او را می‌بینید؟ ”

جواب دادم: ” بله کردم. منو ببخشید که فضولی می‌کنم چرا آخرین خداحافظی؟ ”
او جواب داد: ” من پیر و سالخورده هستم او در جای خیلی دور زندگی می‌کنه. من چالش‌های زیادی را پیش رو دارم و حقیقت اینست که سفر بعدی او برای مراسم دفن من خواهد بود . ”
” وقتی داشتید خداحافظی می‌کردید شنیدم که گفتید ” آرزوی کافی را برای تو می‌کنم. “.

می‌توانم بپرسم یعنی چه؟ ”
او شروع به لبخند زدن کرد و گفت: ” این آرزویست که نسل بعد از نسل به ما رسیده. پدر و مادرم عادت داشتند که اینرا به همه بگن.”

او مکثی کرد و درحالیکه سعی می‌کرد جزئیات آنرا بخاطر بیاورد لبخند بیشتری زد و گفت: ” وقتی که ما گفتیم ” آرزوی کافی را برای تو می‌کنم. ” ما می‌خواستیم که هرکدام زندگی ای پر از خوبی به اندازه کافی که البته می‌ماند داشته باشیم. ” سپس روی خود را بطرف من کرد و این عبارتها را که در پائین آمده عنوان کرد :

” آرزوی خورشید کافی برای تو می‌کنم که افکارت را روشن نگاه دارد بدون توجه به اینکه روز چقدر تیره است. آرزوی باران کافی برای تو می‌کنم که زیبایی بیشتری به روز آفتابیت بدهد .

آرزوی شادی کافی برای تو می‌کنم که روحت را زنده و ابدی نگاه دارد .

آرزوی رنج کافی برای تو می‌کنم که کوچکترین خوشی‌ها به بزرگترینها تبدیل شوند .

آرزوی بدست آوردن کافی برای تو می‌کنم که با هرچه می‌خواهی راضی باشی .

آرزوی از دست دادن کافی برای تو می‌کنم تا بخاطر هر آنچه داری شکرگزار باشی .

آرزوی سلام‌های کافی برای تو می‌کنم که بتوانی خداحافظی آخرین راحتری داشته باشی .”

بعد شروع به گریه کرد و از آنجا رفت …

می گویند که تنها یک دقیقه طول می‌کشد که دوستی را پیدا کنید? یکساعت می‌کشد تا از او قدردانی کنید اما یک عمر طول می‌کشد تا او را فراموش کنید …



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( دوشنبه 91/4/5 :: ساعت 10:34 صبح )

»» 2500 ...

هوالمستعان

 

رنگ و روش زرد بود از بس پشت چرخ خیاطی پدال زده بود گردنش خشک شده بود هر از چند گاهی کمی رگشو می گرفت دوباره گاز می داد...
باید روزی 1 سری 60 تایی لباس سربازی می دوخت تا آخر ماه یه چهارصد تومنی دستش بیاد که نصفش میرفت واسه کرایه...بقیشم برای عمله آقابالاسره خوش غیرتش...
هنوز جای کبودی مشت و لگدش پای چشمش بود؟این یعنی عشق !!
روزی صدبار میگفت کاش بچه نداشتم و مجبور به تحمل نبودم....
آخره ماه بود یه کم خرت و پرت خرید و موقع بیرون اومدن از سوپر چشمش افتاد به کمپوت های آناناسی که امیر خیلی وقت بود میگفت مامان برام می خری؟
اما هر ماه میگفت دفعه بعد...تو همین مکثی که کرد یه کم حساب کتاب کرد و گفت نه نمیشه با این 2500 میتونم چند روز نون بگیرم ...
یه دفعه نفهمید که چی شد یکی از کمپوت ها رو برداشت و زد بیرون اصغرآقا هم نفهمید...
پیش خودش گفت بعدا میارم پولشو میدم نمی خوام که ندم...
تا دره خونه یه 5 دقیقه ای میشد کلی با خودش کلنجار رفت...در زد امیر به شوق آخر ماه یه جوره دیگه در رو واسه مامان باز کرد...
چشمای 5 سالش می درخشید...چشم تو چشم امیر دوخت چند ثانیه ای همینطور نگاهش کرد...
گفت نه حیفه که این معصومیت رو با 2500 تومن خراب کنم...
امیر گفت :چی گفتی مامان...گفت هیچی اینارو ببر تو الان میام...
تا خود مغازه دوید...مغازه شلوغ بود آروم گذاشتش سرجاش...
آخیش ...شکرت خدا...ببخش منو...و بی اختیار بغضش گرفت...
درسته بدبختیام هنوز سرجاشه اما حداقل امیرم با نون طیب و طاهر آدم حسابی میشه إن شاءالله...
.
.
ماهم از این 2500 تومن ها تو زندگیمون زیاد داریم...فقط چون ارادی نیستن به چشم نمیان...
حق الناس از یه نگاه که باعث رنجش میشه ... و کم کاری تو ساعات کار می تونه شروع بشه تا 3000میلیارد اختلاس ...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( یکشنبه 91/4/4 :: ساعت 11:2 صبح )

»» آسان ترین راه ...

آسان ترین راه

http://up98.org/upload/server1/02/j/fxnv1250l4ioy6u80d.jpg

 

آسان ترین راه آشنایی ،‌ یک سلام است ولی گرم و صمیمی .

آسان ترین راه قدردانی ، یک تشکر ساده است ولی خالص و صمیمانه .

آسان ترین راه عذر خواهی عدم تکرار اشتباه قبلی است .

آسان ترین راه ابراز عشق ، به زبان آوردن آن است .

آسان ترین راه رسیدن به هدف ، خط مستقیم است .

آسان ترین راه پول در آوردن آن است که همواره در کارت رعایت انصاف را بکنی .

آسان ترین راه احترام ، اجتناب از گزافه گویی و گنده گویی است .

آسان ترین راه جلب محبت آن است که تو نیز متقابلا عشق بورزی و محبت کنی .

آسان ترین راه مبارزه با مشکلات روبه روشدن با آن هاست نه فرار .

آسان ترین راه رسیدن به آرامش آن است که سالم و بی غل و غش زندگی کنی .

آسان ترین  دوستی همیشه بهترین دوستی نیست ، این را به خاطر بسپار .

آسان ترین  بحث ، بحث درباره چیزهای خوب و امیدوار کننده است .

آسان ترین برد ، آن است که خود را از پیش بازنده ندانی .

ساده ترین راه خوب زیستن ، ساده زیستن است .

آسان ترین راه دوری از گناه آن است که همیشه بدانی چیزی به نام وجدان داری .

ساده ترین و در عین حال با ارزش ترین عشق ، بی ریاترین آن است .

آسان ترین راه بودن ، آن است که حس بودن همیشه در وجودت شعله ور باشد .

آسان ترین راه راحت بودن آن است که خودت را همان طور که هستی بپذیری و در همه حال خودت باشی .

و بالاخره ساده ترین راه خوشبخت زیستن آن است که همان طور که برای خودت ارزش قایلی برای دیگران نیز ارزش قایل شوی

بدون توجه به موقعیت طرف مقابل .

حالا کمی مکث کنید و ببینید به همین راحتی می توانید آسان و ساده روزگار را به خوشی سپری کنید .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( چهارشنبه 91/3/31 :: ساعت 11:7 صبح )

»» نخند ...

نخند ...
به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را می‌چیند و به تو می‌گوید،ارباب.
نخند!
به پسرکی که آدامس می‌فروشد و تو هرگز نمی‌خری.
نخند!
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می‌رود و شاید چندثانیه کوتاه معطلت کند.
نخند!
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه پیراهنش جمع شده.
نخند!
...
به دستان پدرت،
به جاروکردن مادرت، 
 

>> بازدید امروز: 194
>> بازدید دیروز: 304
>> مجموع بازدیدها: 3335772
» درباره من «

سروش دل
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786]
نویسندگان وبلاگ :
dr shohre  khanom
dr shohre khanom[154]
mastane_j[492]
iman_karami
iman_karami[197]
ehsan[50]
بی نام ونشون ...[263]
mohsen_f[201]
دکتر بیگدلی[404]
دکتر سلیمی راد
دکتر سلیمی راد[350]

پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....

» پیوندهای روزانه «

دستورات دارویی [73]
استار دانلود [88]
سراب بهاییت [48]
همنشین [24]
سایت امام علی (ع) [64]
سایت امام علی (ع) [29]
تالارهای گفتمان کشف الیقین [31]
وب سایت ختم قرآن مجید [24]
سایت پاسخ به سوالات و شبهات(ایت الله انصاریان) [56]
سایت امام رضا(ع) [94]
پزشکان بدون مرز [78]
احادیث وروایات [174]
لبیک [30]
وب سایت شهید اوینی [83]
وب سایت تبیان [124]
[آرشیو(18)]

» آرشیو مطالب «
نوشته های روزانه
اخبار
ایام شهادت مولای دوجهان
مناجات
ضرب المثل
حدیث
حکایت
اس ام اس
مطالب علمی_پزشکی
امام عصر جانم بفدایت
نوشته های مذهبی
دلنوشته ها
متفرقه
اشعار
دانستنیها
نکته ها
بسیج
طنز وشوخی
هنر
تابستان 1387
زمستان 1386
مهر 1387
پاییز 1386
دی 1387
بهمن 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
مرداد 1389
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
دی 90
آذر 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
مرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
تیر 92
خرداد 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «
عاشق آسمونی
EMOZIONANTE
upturn یعنی تغییر مطلوب
من وآینده من
عاشقان
عشق و شکوفه های زندگی
ترنم یاس
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
شین مثل شعور
در انتظار آفتاب
خورشید تابنده عشق
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا
آیینه های ناگهان
لحظه های آبی
***جزین***
لــبــخــنــد قـــلـــم
همنشین
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختر بهار
موضوعات اقتصادی
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
سید علی خامنه ای
عشق سرخ من
قل هوالله احد
نگاهی به اسم او
نگاهی به اسم او
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
نظرمن
افســـــــــــونگــــر
یکتاز
جاده های مه آلود
hamidsportcars
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
منتظرظهور
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
بندیر
سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Darab University

سجاده ای پر از یاس
سرباز ولایت
شقایقهای کالپوش
لنگه کفش
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بچه مرشد!
سکوت ابدی
فتوبلاگ حسین کارگر
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه درویشی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خندون
هم نفس
صندلی داغ پارسی بلاگ
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
پر پرواز
آخرین روز دنیا
ورود ممنوع
.:: مرکز بهترین ها ::.
KING OF BLACK
در دوران بـــرزخی ...
►▌ استان قدس ▌ ◄
حنا، دختری با مقنعه
پرپر
نگارستان خیال
جبهه وبلاگی غدیر
مهر بر لب زده
SELENA MARIE GOMEZ
نغمه ی عاشقی
MNK Blog
هفت خط
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
کانون فرهنگی شهدا
پژواک
نزار تنها بمانم
شهرستان بجنورد
یک کلمه حرف حساب
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
بی سر و سامان
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
هیات محبان بقیه الله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
اتشنشانی بنادر کشور
web4life
صراط مستقیم
برترین عاشقانه ها و عکس ها
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
روانشناسی آیناز
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
خلوت من
نمایندگی دوربین های مداربسته
محب علی
۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩
کلبه عشق
نیمکت آخر
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خانه دار
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
اطلاعات عمومی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها
هستی تنهاااااا.....
سارا احمدی
معیار
امام زمان
ایساکو -فروشگاه برتر-مسیبیان
سکوتی پرازصدا
xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
تراوشات یک ذهن زیبا
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
زنبور درمانی در جهان
جاده مه گرفته
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
وب سایت روستای چشام (Chesham.ir)
جـــــــــــــــــــــــــذاب
.:: رمز موفقیت ::.
نرگس 1
اس ام اس جوک SMS jok
عکس سرا + جام جهانی 2010
O2H-SMS
منتظر مفرد مذکر غایب
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
محقق دانشگاه
فقط عاشق ها وارید شوند.................منامن
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
دوستدار علمدار
❤ღنیلوفرهای آبیღ❤
به امید او
هگمتانه
محمدمبین احسانی نیا
انسان جاری
زمزمه های تنهایی من...
برای اولین بار ...
حلقه منتظران
نمکستان
واقعه
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
خون شهدا
دلداده
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
«نجوای شبانه»
عشق آباد شهرمن
تازه ترین ها
بچه های خدایی
تولید ورمی کمپوست//شرکت نوآوران جوان آوان پارس دزفول
شبستان
دل شکسته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
تفریحی
welcome to my profile
یامهدی
دل نوشته
har an che az del barayad
آدمکها
خدا، یه کاری کن ...
اسطوره عشق مادر
دانلود هر چی بخوایی...
نور
S&N 0511
**عاشقانه ها**
اتاق آبی
پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب
الهگان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
یادداشت های من
توشه آخرت
✘ Heart Blaugrana
در غزل فلسفه ی چشم تو در زیر سوالم
ترخون
عشق پنهان
Manna
دریایی از غم
Deltangi
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گل یا پوچ؟2
کبوتر نامه بر
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
یه دختره تنها
غدیریه
ورزشهای رزمی
رونوشت /سرنوشت.زارچ/سرچشمه فضیلت ها/یادداشت های احمد ترابی زارچی
خنده بازار
گل همیشه نازم
گل خشک
گلهای یاس
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
بچه های باخرز
نت سرای الماس
ستاره طلایی
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
مردود
عمو همه چی دان
جایی برای خنده وشادی و تفریح
دهکده کوچک ما

جام جهان نما
خاطرات من و دکترم
نه/ دی/ هشتاد و هشت
behtarinamkhoda
فقط خدا
COMPUTER&NETWORK
سیرت پیشگان
دختر و پسرای ایرونی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
شاه تور
متین
هر چی تو فکرته
Note Heart
ستاره سهیل
غزلیات محسن نصیری(هامون)
ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
خط سوم
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
wanted
بهونه های بارونی
دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا....
همه چیز از همه جا
یه کم فکر کنیم...!
اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
این نیز بگذرد
دانلود کتاب
جواد قدرتی javadghodrati
شادِ شاد
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
ژئوماتیک
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
نجوای عاشقانه
وفا
کیمیا
اخراجیها
کشکول
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
شعر و شکر ...
عشق پاک
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
دل نوشته های مائده
روزهای عاشقی یک سیب
نمی دونم بخدا موندم
نیلوفر مرداب
حباب زندگی

» صفحات اختصاصی «
گاهی به نگاهت نگاه کن !
هیچ میدونی یکی هست که مراقبمونه ؟؟
خوشبختی یک سفر است
اس ام اس تبریک عید فطر
بهترین مفهوم زندگی = زیستن
تاثیر بچه دار شدن بر مردان
چطور چربی بیشتری بسوزانید ؟
فنون آرایش صحیح بابی بروان
۱۴ میان وعده ای که چاق کننده نیست
چگونه پوستمان را جوان نگه داریم ؟
راز شخصیت شما در چهره تان نهفته است :
روش برخورد با کسانی که خود را عقل کل می دانند !
خیر بیبینی این شب چله مادر !
بیست و یک جمله انرژی زا از آنتونی رابینز
با آگاهی زندگی کنید
خیر بیبینی این شب چله مادر !
روز مادر مبارک
دعای هر روز ماه مضان
22 بهمن مظهر ایستادگی وحضور همیشگی ملت ایران است

» لوگوی لینک دوستان «







» وضعیت من در یاهو «
یــــاهـو
» طراح قالب «

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.