گاهی بد نیست که با زبان اعداد، مروری بر اینترنت داشته باشیم، پدیدهای که سخت وابستهاش هستیم: ما همگی می دانم که اینترنت وسعت زیادی دارد. اما گاهی اوقات با بررسی آمار و ارقام به این نتیجه می رسیم که گستردگی این دهکده جهانی قابل اندازه گیری نیست.
گاهی بد نیست که با زبان اعداد، مروری بر اینترنت داشته باشیم، پدیدهای که سخت وابستهاش هستیم: ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 3:15 عصر )
ساعت 3:08 چهارشنبه 1 دی به وقت ایران، خورشید به پایینترین نقطه از آسمان خواهد رسید و نیمکره شمالی، طولانیترین شب خود را در حالی سپری میکند که نیمکره جنوبی شاهد طولانیترین روز سال خواهد بود..... ادامه مطلب... آموزش روش جستجو در گوگل (google)
اینترنت تکنولوژی مرزناشناسی است که هر لحظه بر وسعت آن افزوده می شود. هم اکنون میلیاردها سایت بر روی این شبکه وجود دارد و هر 5 ثانیه نیز یک سایت به آن افزوده می شود. این دنیای مجازی آنقدر بزرگ شده است که دیگر کاربران بدون استفاده از موتورهای جستجو قادر به بهره مندی از آن نیستند، و بدین ترتیب روز به روز اهمیت استفاده از موتورهای جستجو بارزتر می گردد. اما همان اندازه که این موتورها مفید هستند درصورت ناآشنا بودن با نحوه درست کار با آنها می توانند خسته کننده هم باشند. ادامه مطلب... بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود کاش قلبها در چهره بود اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم دنیا را ببین... بچه بودیم از آسمان باران می آمد بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم بزرگ شدیم تو خلوت بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه بچه بودیم همه رو ?? تا دوست داشتیم بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی ?? تا دوست داشتیم بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم ? ساعت بعد از یادمون میرفت بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم بزرگ که شدیم حتی ??? تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد بچه بودیم دوستیامون تا نداشت بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره یک مرکز خرید وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد. ادامه مطلب... می دانیم که درد جسمانی علامت و نشانه ایجاد مشکل و ناهنجاری در بدن است و عوامل مختلفی باعث درد و ناراحتی جسمانی می شوند. بعضی از این عوامل موقتی و برخی نیز طولانی مدت و نیازمند دارو و درمان هستند. ادامه مطلب... متنی زیبا و خواندنی در گفتگو با حضرت آدم ! نامت چه بود؟ فرزند؟ محل تولد؟ اینک محل سکونت؟ آن چیست بر گرده نهادی؟ قدت؟ اعضاء خانواده؟ روز تولدت؟ رنگت؟ چشمت؟ وزنت ؟ جنست ؟ شغلت ؟ شاکی تو ؟ نام وکیل ؟ جرمت؟ تنها همین ؟ !!!! حکمت؟ همدست در گناه؟ ترسیده ای؟ ز چه؟ آیا کسی به ملاقاتت آمده؟ که؟ داری گلایه ای؟ ولی چه ؟ دلتنگ گشته ای ؟ برای که؟ آورده ای سند؟ چه ؟ داری تو ضامنی؟ چه کسی ؟ در آ خرین دفاع؟ می خوانمش که چنان اجابت کند دعا آیا نامه های مرا می خوانی؟ برای تو می نویسم برای تو که معنای باران را از ناودانها نمی پرسی و هیچ گاه باکوهها قهر نمی کنی برای تو که پنجره را به خاطر دیدن خورشید دوست داری و به یاس به خاطر اینکه بوی یار را دارند احترام می گذاری در تنهائی سرشار از حضور صمیمانه تو اینک من اعتراف میکنم در این اتاق ساکت تاریک؛ هر گاه من نگاه تو را شعر می کنم اگر کلمات همراه من نباشند دلم می پوسداگر فرصت نوشتن را از من بگیرند مثل درختی که به شوره زاری دور تبعید شده باشد از ریشه خشک می شوم. اگر کلمات از من بگریزند و من را تنها بگذارند از درون می گدازم عزیزم ، مهربانم جایت بیش از همه در کنارم خالیست ..ای ساده ترین با من ( گابریل گارسیا مارکز ) 1- دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم . 2- هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود . 3- اگر کسی تو را آنطور که می خواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد . 4- دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند . 5- بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید . 6- هرگز لبخند را ترک نکن ،حتی وقتی ناراحتی .چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود . 7- تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی . 8- هرگز وقتت را برای کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند ، نگذران . 9 -شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را ، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکر گذاری کنی . 10- به چیزی که گذشت غم نخور ، به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن . 11- همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند،بااین حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده ، دوباره اعتماد نکنی . 12- خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد . 13- زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار ، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری . دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود.. مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن. یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده. رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک هم هست. پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش. در واقع از روی لجبازی هم که باشه مردم به اون یکی پول میدن نه به تو. گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین*" بازاریابی یاد بده؟ * گلدشتین یه اسم فامیل معروف یهودیه
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 3:4 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 2:58 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( سه شنبه 89/2/28 :: ساعت 6:44 عصر )
این مرکز، پنج طبقه داشت و هر چه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد. اما اگر در طبقه ای دری را باز می کردند باید حتما آن مرد را انتخاب می کردند و اگر به طبقه ی بالاتر می رفتند دیگر اجازه ی برگشت نداشتند و هرکس فقط یک بار می توانست از این مرکز استفاده کند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( سه شنبه 89/2/28 :: ساعت 6:41 عصر )
در اینجا ما ترفند هایی را بیان می کنیم که شما با دانستن و بکار بستن آنها، بعضی از درد ها را می توانید موقتا کاهش بدهید.
خارش گلو
وقتی کودک بودید، قلقلک دادن زیر بغل شما یک سرگرمی جالب بود. حالا در بزرگسالان هم می توان از این ترفند برای رهایی از مشکل خارش گلو استفاده کرد. وقتی که سلول های عصبی گوش تحریک بشوند، باعث اسپاسم عضلات گلو و گردن شده و در نتیجه شما را از شر خارش گلو راحت می کنند. پس قلقلک دادن گوش، باعث رفع خارش گلو می گردد!
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( سه شنبه 89/2/28 :: ساعت 6:34 عصر )
آدم
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
بهشت پاک
زمین خاک
امانت است
روزی چنان بلند که همسایه خدا،اینک به قدر سایه بختم به روی خاک
حوای خوب و پاک ، قابیل خشمناک ، هابیل زیر خاک
روز جمعه، به گمانم روز عشق
اینک فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
رنگی به رنگ بارش باران ، که ببارد ز آسمان
نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست ... نه آ نچنان وزین که نشینم بر این خاک
نیمی مرا ز خاک ، نیمی دگر خدا
در کار کشت امیدم
خدا
آن هم خدا
یک سیب از درخت وسوسه
همین
تبعید در زمین
حوای آشنا
کمی
که شوم اسیر خاک
بلی
گاهی فقط خدا
دیگر گلایه نه؟، ولی...
حکمی چنین آن هم یک گناه!!؟
زیاد
تنها خدا
بلی
دو قطره اشک
بلی
تنها کسم خدا
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( دوشنبه 89/2/27 :: ساعت 8:36 صبح )
من شب و تنهایی را با کلمات دوست دارم.برای تو می نویسم آیا نامه های مرا می خوانی؟
برای تو می نویسم . برای تو که از همه بهارها به فروردین نزدیکتری
برای تو که از همه شادیهای زندگی به شعف و شادی نزدیکتری. برای تو که پاییز را نیز دوست داری و زمستان را از خانه ات نمی رانی ...........
صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی ست که در انتهای صمیمیت حزن می روید روزها می آیند و می روند، ابرها فرو می ریزند و گنجشکها پیر
می شوند . من یقین دارم که اگر همین امروز پنجره روحم را به سوی صدای
تو باز نکنم، هرگز با پرنده ها همسفر نخواهم شد. هر شب در اتاق کوچم به یادت فانوسی می سازم و آن به دورترین ستاره هدیه می دهم . تو از صبح زیباتری و در ابتدای همه دفترهایم طلوع می کنی. تو از همه خورشیدها بزرگتری
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( شنبه 89/2/18 :: ساعت 6:21 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( پنج شنبه 89/2/16 :: ساعت 2:59 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( پنج شنبه 89/2/16 :: ساعت 2:58 عصر )
سال جدید
سال نو مبارک
روز پزشک گرامیباد
رمضان...
میلاد نور مبارک.......
اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز
27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارک
اشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!
7 نکته درباره آلرژی
4 قانون در مصرف دارو
[عناوین آرشیوشده]