ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » iman_karami ( سه شنبه 90/6/29 :: ساعت 11:15 صبح )
18 میانبر حیاتی برای ویندوز
مناجاتی زیبا از استاد مصطفی ملکیان انسان بال ندارد برای پرواز و جای دو بال خدا به او دستانی داده که گاه میتواند در نمنم باران، رقصباد، جنگ با آب در دریای پرتلاطم به پروازشان دربیاورد. انسان بال ندارد و جای آن دستانی دارد برای نوازش دست دیگری، هر چند آن دستها دست تنهای خودش باشد… فطر، چیدن میوههایی است که از فطرت میجوشد. معنای وداع با ویژگی های ارزشمند این ماه نیست. بنابراین، اگر صفات پسندیده ای چون پهن کردن سفره اطعام، حضور در محافل دینی، قرائت
معمولا کاربران حرفه ای ترجیح می دهند با صفحه کلید و کیبرد کار کنند تا با موس ، چون کارها خیلی سریعتر انجام می شود و راحت تر به مقصود می رسیم اما برای این کار باید میانبر ها ( Shortcut ) را بلد باشیم .
مثلا فکر کنید Ctrl+C و Ctrl+V را از شما بگیرند ! آنوقت کپی کردن واقعا سخت می شود ، در این مطلب 18 میانبر کاربردی برای ویندوز را با هم مرور می کنیم .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( دوشنبه 90/6/28 :: ساعت 9:21 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( جمعه 90/6/25 :: ساعت 11:0 صبح )
خدایا، اندیشهام را در مسیری معنوی و روحانی قرار ده، تا روحم را با تو درآمیزم، و لذت ِ بودن ِ با تو را در لحظه لحظهی زندگیام دریابم.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » dr shohre khanom ( پنج شنبه 90/6/24 :: ساعت 1:4 عصر )
روانشـنـاسـی دســتها
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » dr shohre khanom ( پنج شنبه 90/6/24 :: ساعت 12:38 عصر )
وقتی شنیدم خانم منتظری، زنی تنها اما استوار، شیرزنانه سه فرزند بیمار خود را زیر پر و بالش گرفته و بدون کمترین خستگی شبانه روز خود را وقف آنها کرده به شدت مشتاق دیدن او و تهیه گزارشی از وضعیت زندگی اش شدم.
یکی از شبهای ماه رمضان به همراه عکاس خبرگزاری راهی منزلش شدیم. درب خانه که گشوده شد، یک دنیا مهربانی و صفا به استقبالمان آمد، گویی خوشبخت ترین انسان دنیا را پیش روی خود داری.
خیلی زود با تخت اول فرزند دلبندش مواجه شدیم. فهیمه. دختر زیبایی که هنوز هم با وجود تحمل پنج سال بیماری، چشمان زیبایش دلربایی می کند اما دستانش خشک شده و پاهایش به سختی خم و راست می شود.
فهیمه دانشجوی رشته کامپیوتر بود که به تدریج علائم بیماری «دیستونیا پارکینسونی» در او بروز کرد و او را که همراه همیشگی مادر بود در نگهداری دو برادر بیمار که پنج سال پیش از او به این بیماری مبتلا شده بودند، سخت زمینگیر کرد.
سلام کردم، فقط نگاهم کرد، انگار نمی شنید، مادرش می گفت می شنود اما از انجام هرگونه عکس العملی حتی پلک زدن عاجز است.
عکاس خبرگزاری، خیلی زود با فهیمه ارتباط برقرار کرد. فهیمه می خندد و انگار شوخی های مکرر او را درک می کند و مادرش ذوق زده از اینکه پس از مدتها از خود عکس العمل نشان داده است.
به اتاق پسرها رفتیم. مهدی و سعید. دو برادری که در دوران سلامت یار و یاور و غمخوار یکدیگر بودند. وقتی سعید که دانش آموز مقطع پیش دانشگاهی در رشته ریاضی فیزیک بود و با معدل 20 ترم اول را پشت سر گذاشت، نشانه های بیماری در اسفند 80 به سراغش آمد، برادر بزرگتر، مهدی، او که در رشته شیمی تحصیل می کرد تاب بیماری برادر نیاورد و به فاصله چهار ماه بعد در تیرماه سال 81 همدرد برادر شد. اما مشکل او اندکی حادتر بود زیرا بدنش ضعیف تر از سعید، برادر کوچکتر بود.
این اندوه وقتی به اوج رسید که مادر از غمخواری فرزندانش و همراهی آنها هنگامی که مادر در نیمه راه زندگی تنها ماند و از نبوغ بی نظیر آنها در درس و تحصیل و دینداری آنها گفت، شدت گرفت.
وقت آن بود که پای صحبتهای مادر بنشینیم مادری که 10 سال است با تحمل این همه رنج و سختی چشم امید به لطف پروردگار دارد و حتی لحظه ای، حتی لحظه ای از لطف پروردگار نا امید نشده است.
خیلی زود ازدواج کرد و خیلی زودتر تنها شد و در ادامه مسیر زندگی، بدون همراه شش فرزندش را که همگی تحصیلات دانشگاهی دارند را به ثمر رساند.
معتقد است جرقه های بیماری فرزندانش از اندوه نبود پدر آغاز شد و چهره شوم این بیماری نادر برای نخستین بار در جهان در خانه کوچک و محقر آنها رخ نمود.
علائم بیماری در سعید برای نخستین بار به صورت دو بینی، عدم تعادل در حرکات و ... آغاز شد و به از دست دادن قدرت تکلم، از دست رفتن کامل اشتها، بی حرکت شدن اندام بدن، از دست دادن قدرت کنترل ادرار و مدفوع و .... آغاز شد.
این بیماری توسط پزشکان متخصص «دیستونیا پارکینسونی» تشخیص داده شد و پزشکان اعلام کردند که سعید نخستین فردی است که در دنیا به این بیماری مبتلا شده است.
خیلی زود این بیماری در مهدی نیز بروز پیدا کرد. زهرا دیگر دخترش نیز علائم اولیه این بیماری را داشت و حتی عکس از مغز وی نیز گرفته و این بیماری تایید شد اما در اثر حکایت جالب و محیری پس از چند ماه مشخص شد هیچگونه علائمی از بیماری در زهرا وجود ندارد و حتی پزشکان معتقد بودند که MRI اولیه اصلا متعلق به زهرا نبوده است.
اینگونه شد که مادر معتقد است زهرا نظر کرده است و پس از آنکه فهمیه نیز که کمک کار اصلی مادر در نگهداری از برادران بود نیز به بستر بیماری افتاد، زهرا نیز همچون مادر، وجودش را وقف خواهر و برادرانش کرد.
خانم منتظری از آنجا که نگران فرزندان دیگرش بود، آزمایشات کامل از آنها انجام داد و حتی نمونه های خون آنها به کشورهای مختلف ارسال شد تا آزمایشات گوناگون برای حصول اطمینان انجام شود که خوشبختانه زهرا و خواهر و برادر دیگرش کاملا سالم تشخیص داده شدند.
نگهداری از سعید و مهدی و فهمیه کار ساده ای نیست، توان جسمی و روحی بالایی نیاز دارد که این توان 10 سال است هر روز در خانم منتظری به واسطه توکل و امیدی که به بهبودی فرزندانش دارد، افزایش پیدا می کند.
غذایی که کاملا باید میکس شود و با سرنگ به بچه ها خورانده شود، مداوا و پانسمان زخمهای بستر، پوشک کردن بچه هایی که حالا دست و پایی کاملا خشک و غیرقابل انعطاف دارند، نظافت و حمام کردن آنها، خرید روزانه مایحتاج بچه ها و همه و همه کارهایی است که خانم منتظری اغلب تنها یا با کمک دختر کوچکش زهرا انجام می دهد.
این فعالیتها حتی در ماه رمضان که مادر روزه دار بوده است لحظه ای متوقف نشده است.
هر چسب زخم بستر 20 هزار تومان خریداری می شود
در کنار همه این مشکلات، مادر با مشکلات بسیار مالی دست و پنجه نرم می کند. هزینه های اجاره خانه، هزینه های درمان و دارو، باند و پانسمان و پوشک، غذاهای خاص، تجهیزات پزشکی و ... زندگی این شیرزن را فلج کرده اما خود می گوید من فقط چشم امید به خدای متعال دارم.
می گوید چسب هایی که برای زخم بستر استفاده می کند، هر کدام 20 هزار تومان هزینه دارد، فقط یک قرص از داروهای بچه ها با بیمه 100 هزار تومان است که این رقم تا دو سال پیش نیز به صورت آزاد پرداخت می شد.
وی می گوید: از نگهداری از بچه ها خسته نشده ام از اینکه برای هر دارو باید فاکتور تهیه کنم و به کمیته امداد و بهزیستی ببرم و کلی برای آژانس و رفت و آمد هزینه کنم، خسته شدم.
بروکراسی های اداری اینجا نیز حتی در شرایط خاص دست از سر مردم بر نمی دارد و مادری با این روح و ذهن خسته را مشغول می کند.
عزت نفس در این بانوی ایثارگر به قدری بالاست که تاکنون دست نیاز به سوی هیچ موسسه ای دراز نکرده اما برخی دستگاه ها با همراهی و تاکید استاندار از وی حمایت کرده اند.
وی با بیان اینکه بچه ها حداقل ماهانه 1.5 میلیون تومان هزینه دارند و حدود 500 هزار تومان در ماه نیز صرف هزینه های جاری مثل اجاره خانه، قبوض آب و گاز و برق و تلفن می شود، افزود: ماهانه 100 هزار تومان از استانداری، 100 هزار تومان از کمیته امداد و 96 هزار تومان از سوی بهزیستی و ماهانه 380 هزار تومان حقوق بابت شغل خود در بیمارستان دریافت می کنم.
با این همه مشقت مالی و حمایتهایی که چه از سوی متولیان امر و چه از سوی سایر ارگانها صورت نمی گیرد، واکنش خانم منتظری نسبت به طرح این پیشنهاد که بچه ها را به بهزیستی بدهید عجیب است.
وقتی علت این همه علاقه و ایثار را از خانم منتظری جویا شدم گفت: هنگامی که در ادامه مسیر زندگی تنها شدم و سایه همسر از سرم پرگشود، سعید و مهدی بزرگترین حامیان من بودند.
هر دو در کنار تحصیل کار می کردند و تمام درآمد خود را صرف خانه می کردند، روزها چند بار سراغ من را از محل کارم می گرفتند تا از سلامت و صحتم مطمئن شوند، همیشه با دستان خالی بهترین جشنهای روز مادر و سالروز تولد را برایم گرفتند و من در کنار این بچه ها هرگز تنهایی را احساس نکردم حال چگونه از حمایت و مراقبت از آنها دست بکشم.
گفتم: خانم منتظری هیچوقت خسته و ناامید نشدی پاسخ گفت: خسته چرا گاهی اما در این 10 سال حتی یک لحظه هم ناامید نشده ام.
در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود و منتظر پلک زدنی بود تا بر گونه هایش بغلتد گفت: دکتر بچه ها گفته هیچ راه علاجی برای این بیماری نیست.
دلخوشی ام در زندگی فقط این بچه ها هستند
بغض هنوز هم گلویش را می فشارد. «دلخوشی من تو این زندگی فقط این بچه ها هستن. من عاشق بچه ها هستم. لحظه ای بدون اونها نمی تونم سر کنم. تو این سالها هرگز به خودم به تنم و به خستگی هام فکر نکردم، فکر من هر لحظه راحتی و بهبود بچه ها بوده و از این بعد هم چشم امیدم به خداست حتی اگر صد سال طول بکشه».
پرسیدم: بزرگترین آروزتون چیه؟ گفت: «آرزو دارم فقط یک روز حتی یک روز دیگر هم که شده بچه ها را سالم ببینم».
البته در کنار این آرزوی بزرگ نیازهای کوچک و بزرگی است که آنها نیز در سایه کمبودها، رنگ آرزو به خود گرفته است.
می ترسد نکند پای فرزندانش به مشهد نرسد و او همیشه در این حسرت بماند که می توانست شفای فرزندانش را از ضامن آهو بگیرد
مادر اما در کنار همه آرزوهایی که با توکل و امید چشم به راه برآورده شدن آنهاست، دوست دارد فرزندانش را حتی برای یک روز هم که شده به مشهد مقدس و به پابوس علی بن موسی الرضا (ع) ببرد.
حس غریب او در آنجا خفته است، احساس می کند شفای فرزندانش را از امام غریب خواهد گرفت.
اما سفر و هزینه های آن با وجود این بیماری برای مادر هنگفت است اما امیدوار است که روزی از همین روزها خود آقا بطلبد و کسی واسطه خیر برای تدارک این سفر شود.
آرزو دارد برای دریافت مبلغ داروها از کمیته امداد تن رنجورش را در پله ها، اسیر کاغذبازیها نکند و مجبور نباشد برای دریافت 15 هزار تومان پنج هزار تومان هزینه کند.
آرزو دارد فرزندانش از تخت و تشک راحت استفاده کنند تا زخم بستر آنها بیش از این دل ریشش را خون نکند.
آرزو دارد مسئولان غمخوارش باشند و به یاریش بشتابند هرچند که او به شدت معتقد است هرچه بخواهد با نماز شبی و آه دلی از خدا می گیرد.
گرچه عزت نفس او و ایثارگریهای زینب وارانه اش هرگز به او اجازه نداده دست طلب به سوی کسی دراز کند، اما در جامعه ای که پسوند اسلامی دارد و مسلمین باید غمخوار یکدیگر باشند، بی توجهی به چنین مواردی به ویژه از سوی مسئولان امر از جمله بهزیستی، خیانتی بزرگ است.
و این جمله را به خود می گویم و به تو که هریک به نحوی مسئولیت داریم در مقابل این همه ایثار و آرزو......، «پیش از آنکه با خبر شوی، لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود آه ای دریغ و حسرت همیشگی، ناگهان چقدر زود دیر می شود».
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( سه شنبه 90/6/15 :: ساعت 2:59 عصر )
. . .کسی که از هیچ کس خوشش نمی آید،بدبخت تر از کسی است که هیچ کس دوستش ندارد.
.. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( یکشنبه 90/6/13 :: ساعت 7:17 عصر )
مادر گفت : چه؟
دخترک تکرار کرد: بیا زیر بارون بدویم
مادر جواب داد
نه عزیزم. ما صبر می کنیم تا بارون آهسته بشه
دختربچه لحظه ای صبر کرد و تکرار کنان گفت: مامان، بیا از زیر بارون رد بشیم
مادر گفت: اگر برویم خیس خواهیم شد
امروز صبح؟ من کی گفتم که اگر زیر بارون بدویم خیس نمیشیم؟
یادت نمیاد؟ وقتی داشتی با پدر در مورد سرطانش حرف می زدی. تو گفتی، اگر خدا می تونه ما رو از این
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mastane_j ( یکشنبه 90/6/13 :: ساعت 7:0 عصر )
و سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است
عید فطرپیشاپیش بر عاشقان مبارک
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » iman_karami ( سه شنبه 90/6/8 :: ساعت 3:0 عصر )
آمرزش؛ رهاورد رمضان
ماه مهمانی خدا، ماه آمرزش و پاکی از پلیدی هاست. از این رو، امام سجاد علیه السلام در وداع با این ماه مبارک می فرماید: «درود بر تو ای همسایه ای که دل ها بر اثر عبادت و بندگی در آن نرم و فروتن گردید و گناهان بر اثر آمرزش و عفو خدای بزرگ در آن کم شد. درود بر تو! چه بسیار گناهان را محو کردی و چه بسیار زشتی ها را پوشاندی».
پیامبر گرامی اسلام نیز در فضیلت ماه رمضان می فرماید: «ماه رمضان، ماه خدا و ماه مغفرت است».(1)
ماه بی پایان
اگر پی آمدهای معنوی رمضان را در غیر این ماه هم حفظ کنیم، گویا ماه پربرکت رمضان پایانی نخواهد داشت. وداع با ماه رمضان، هرگز به
______________________________
1. بحار الانوار، ج 96، ص 340، به نقل از: محمدرضا جواهری، «آمرزش رهاورد رمضان»، www.e-resaneh.com
قرآن، شب زنده داری و پرهیز از محرمات را حفظ کنیم، می توانیم همواره و تا رمضان بعد، از پی آمدهای معنوی آن بهره ببریم.(1)
مهمان بی زحمت
امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «سلام بر تو که در هنگام وداع، ما احساس خستگی نکردیم». ایشان در بخش دیگری از این دعا می فرماید: «سلام بر تو! پیش از آنکه بیایی، ما انتظارت را می کشیدیم و اکنون هم که می خواهی بروی، ما را غمگین کرده ای. سلام بر این مهمان گران قدری که به برکت آن، خداوند بسیاری از بلاها را از ما برداشت و خیلی از برکات را به ما بخشید».(2)
وداع جانکاه
امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «اکنون این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما جدا شد و تنهایمان گذاشت و ما این ماه را وداع می کنیم». وداع با این ماه، وداع جانکاه و دشواری است که اهل رمضان را دچار غم و اندوه می کند. اهل معنا، در این ماه خیرشان بیشتر شد و کسانی که گرفتار گناه بودند، کمتر به گناه آلوده شدند. پس با ماه مبارکی وداع می کنیم که رفتنش برای ما دشوار است و غمگینمان می کند. ماهی که ماه رحمت خداوندی بود و هر لحظه اش، خیری برای ما به ارمغان می آورد.
کلام مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری درباره وداع با ماه مبارک رمضان می فرماید: «امام سجاد علیه السلام در دعای وداع ماه رمضان، آنچنان از فراق این ماه می نالد که بارها و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: السلام علیک. اینجا سلام، به معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شب های نورانی است. خداحافظی با این قطعه بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران سال، یعنی ماه رمضان است. عزیزان من! این ذخیره تقوا را که در ماه رمضان به دست آوردیم... باید حفظ کنیم، این محصول بسیار ارزشمندی است».(3)
امام صادق علیه السلام و وداع ماه رمضان
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت در وداع ماه رمضان فرمود: «بار پروردگارا! تو خود در کتاب مقدّست فرمودی ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، مایه هدایت و رستگاری
______________________________
1. محمدصادق مؤمنی، «رمضان ادامه دارد اگر...»، www.tebyan.net
2. آیة اللّه جوادی آملی، «وداع با ماه خدا» www.balagh.net
3. خطبه های نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی، www.tebyan.net
مردم ووسیله تشخیص حق از باطل است. اینک ماه رمضان به پایان رسید. پس از تو تقاضا می کنم اگر بر من گناهی باقی مانده که هنوز آن را نیامرزیده ای یا می خواهی به آن گناه عذابم کنی، تا فجر این شب [آخر] ماه مبارک فرا نرسیده، گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری، ای مهربان ترینِ مهربانان».(1)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و وداع ماه رمضان
جابر بن عبدالله انصاری، می گوید: در جمعه آخر ماه رمضان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم، هنگامی که چشم آن حضرت بر من افتاد فرمود: ای جابر! این جمعه آخر ماه رمضان است. پس با آن وداع کن و بگو:«خدایا! این رمضان را آخرین روزه ما قرار نده و اگر چنین مقرّر کردی، ما را مورد رحمت خود قرار ده و محروممان مساز». هر کس این را بگوید، به یکی از دو امر نیکو می رسد: یا آنکه طول عمر می یابد و ماه رمضان بعدی را درک می کند، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار می گیرد.(2)
بدرود
بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.
بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود.
بدرود ای آنکه نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی.
بدرود که سرشار از برکات بر ما درآمدی و ما را از آلودگی های گناه شست وشو دادی.
بدرود که چه بدی ها با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.
بدرود تو را و آن شب قدرت را که از هزار ماه بهتر است.
بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم.
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها.(3)
______________________________
1. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 164.
2. بحار الانوار، جلد 98، ص 172، به نقل از «سیره معصومان علیهم السلام در ماه رمضان»، ماهنامه کوثر، شماره 22.
3. «وداع با رمضان»، جمهوری اسلامی، 11/8/1384.
بارالها! پایان یافتن این ماه را پایان یافتن خطاهایمان قرار ده و به دنبال خارج شدنش، ما را از بدیهامان خارج کن و ما را از سعادتمندترین اهل این ماه به آن و پرنصیبترین آنان در آن و بهرهمندترین ایشان از خودت قرار ده.
بار الها! هر کس که این ماه را آن طور که بایسته است، رعایت کرده و احترامش را آنچنان که باید حفظ کرده و حدودش را به بهترین صورت بهپاداشته و از گناهانش به نحو صحیح پرهیز کرده یا به وسیله کار خیر به تو تقرب جسته که موجب خشنودیت از وی گشته و رحمتت را متوجه او کرده، پس مانند آنچه به او بخشیدی از توانگری خود به ما ببخش و چندین برابر آن را از فضل خود به ما عطا فرما؛ زیرا فضلت کاستی نگیرد و خزائنت نقصان نپذیرد؛ بلکه افزون میشود و معادن احسانت از بین نمیرود و همانا عطای تو گوارا عطایی است.
بارالها! بر محمد و آلش درود فرست و همانند پاداش آنان که تا روز رستاخیز، این ماه را روزه گرفتهاند یا به بندگی تو در آن اقدام کردهاند، برای ما ثبت کن.
بارالها! در این روز فطر که آن را برای اهل ایمان عید و شادی و برای اهل آیین خود روز اجتماع و گردهمایی قراردادی، به درگاهت توبه میکنیم، از هر معصیتی که دچارش شدیم یا هر کار بدی که به آن دست زدیم یا اندیشه سوئی که در دل داشتیم؛ مانند توبه کسی که خیال بازگشت به گناه را ندارد و پس از توبه به جانب هیچ خطایی برنمیگردد؛ توبه پاک و خالصی که از شک و تردید پیراسته باشد. پس آن را از ما بپذیر و از ما راضی شو و ما را بر آن استوار بدار.
بارالها! ترس از عذاب وعده داده شده و رغبت به ثواب موعود را روزی ما کن، تا لذت آنچه را از تو میخواهیم، بیابیم و غصه آنچه را از آن به تو پناه میبریم، دریابیم و ما را در پیشگاهت از توبهکنندگانی قرار ده که محبتت را بر ایشان حتم ساختهای و بازگشتشان را به طاعت خود قبول نمودهای، ای عادلترین عادلها!
بارالها! از پدران و مادران و اهل دین ما همگی، چه آن که از ایشان از دنیا رفته و چه آن که تا قیامت به آنان خواهد پیوست، درگذر!
بارالها! بر محمد پیامبر ما و بر آلش درود فرست، همچنان که بر فرشتگان مقربت درود فرستادی و بر او و بر آلش درود فرست، آن طور که بر پیامبران مرسلت درود فرستادی و بر او و بر آلش درود فرست، آن طور که بر بندگان شایستهات درود نثار کردی و بهتر از آن ای خدای عالمیان، چنان درودی که برکتش به ما برسد و سودش نصیب ما گردد و بهخاطر آن دعاهایمان مستجاب شود؛ زیرا تو بزرگوارترین کسی هستی که به او توجه شده و بینیاز کنندهترین کسی هستی که بر او اعتماد شده و بخشندهترین کسی هستی که از احسانش درخواست شده و تو بر هر چیز توانایی.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( سه شنبه 90/6/8 :: ساعت 11:25 صبح )
سال جدید
سال نو مبارک
روز پزشک گرامیباد
رمضان...
میلاد نور مبارک.......
اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز
27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارک
اشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!
7 نکته درباره آلرژی
4 قانون در مصرف دارو
[عناوین آرشیوشده]