بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ إنّی أسْألُک فیه ما یُرْضیک
وأعوذُ بِک ممّا یؤذیک
وأسألُک التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَک ولا أعْصیک
یا جَوادَ السّائلین .
خدایا امروز از تو می خواهم آن چه را خوشنودت سازد
و به تو پناه مى برم از آن چه تو را بیازارد
و در این روز از تو می خواهم که توفیق فرمانبرداری و سلب نافرمانى ات را به من عطا کنی
اى بخشنده سائلان
متولدین فروردین : آهن
فلز زندگی متولدین فروردین آهن است که 9
برابر دیگران به آنها قدرت می دهد و شانس
و موفقیت آنها را در زندگی نه برابر می
کند . انرژی و اشتیاق روانی انها می تواند
همچون مشعل فروزانی ? راه را برای دستیابی به آرمان های بزرگی که در سر می
پرورانند روشن نماید. آنها پیشگامانی
هستند که همواره دیگران را به سمت هدفی
نایافتنی هدایت می نمایند.متولدین فروردین
کمتر به دنبال اندوختن ثروت هستند.ولی اگر
شروع به مال اندوزی کنند با چنان سرعتی
پیش می روند که وقت نمی کنند بایستند و
پول ها را بشمرند. در زمینه پول ? زمان و حتی لباس خود بسیار دست و
دلبازانه عمل می کنند و هر قدر هم فقیر
باشند همیشه چیزی برای بخشیدن دارند. آنها
اعتقاد دارند که وقتی به دیگران کمک می
کنند نه فقط خرسند می شوند بلکه این عمل
آنها باعث می شود که دیگران هم متقابلا
کاری برای آنها انجام دهند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( جمعه 89/6/12 :: ساعت 11:55 صبح )
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر از همه گلهای سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون
در کودکی وقتی
خواستیم
گلسرخی را
بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است؟
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم
و جرات زندگی بهتر داشتن را
لب تاقچه به
فراموشی بسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا
چند تا از آرزوهایمان اجابت
نشدند.
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر عزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این
خاطر که در یک لحظه
خطایی از او سر
زد و حرکت اشتباهی انجام داد.
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب
نرویم فقط چون در یک
آزمون نمره خوبی
به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر دست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل
که یک بار در زندگی
سماجت و پیگیری
ما بینتیجه ماند.
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر همه دستهایی را که برای دوستی به سمت ما
دراز میشوند، پس
بزنیم فقط به این
دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از
اعتماد ما سوءاستفاده کرد.
زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر فقط چون یکبار
در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق
شدن را از دست
بدهیم و از دلبستن بهراسیم.
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر همه شانسها و فرصتهای طلایی همین الان را
نادیده بگیریم فقط به
این خاطر که در
یک یا چند تا از فرصتها موفق نبودهایم .فراموش نکنیم
که بسیاری اوقات در
زندگی وقتی به در
بستهای میرسیم و یکصد کلید در دستمان است، هرگز
نباید انتظار داشته
باشیم که کلید در
بسته همان کلید اول باشد. شاید مجبور باشیم صبر کنیم و
همه صد کلید را
امتحان کنیم تا
یکی از آن ها در را باز کند. گاهی اوقات کلید صدم
کلیدی است که در را باز میکند و
شرط رسیدن به این
کلید امتحان کردن نود و نه کلید دیگر است .یادمان
باشد که زندگی را هرگز
نخواهیم فهمید
اگر کلید صدم را امتحان نکنیم فقط به این خاطر که نود
و نه کلید قبلی جواب ندادند.
روی همین زمین
خوردنها و دوباره بلندشدنهاست که معنای زندگی فهمیده
میشود و ما با
تواناییها و
قدرتهای درون خود بیش تر آشنا میشویم.
زندگی را نخواهیم
فهمید اگر از ترس زمین خوردن هرگز قدم در جاده نگذاریم
مرد از
مُردن است .
زیرا زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از
زادن است و زِندگی
نیز از زن است .
دُختر از
ریشه « دوغ » است که
در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه
واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش »
زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر
دوشیدن بود . به daughter
در انگلیسی توجه کنید . واژه daughter
نیز همین دختر است . gh در انگلیس کهن تلفظی
مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده.در اوستا این واژه به صورت
دوغْــذَر
doogh thar
و در پهلوی دوخت .
دوغ در
در اثر فرسایش کلمه به
دختر
تبدیل شد . آمده است.
اما پسر ، «
پوسْتْ دَر » بوده .
کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنین
نامیده شدند.
پوست در، به پسر تبدیل شده است .در پارسی باستان puthra
پوثرَ و
در پهلوی پوسَـر و
پوهر و در هند باستان پسورَ است
در بسیاری
از گویشهای کردی از جمله کردی فهلوی ( فَیلی )
هنوز پسوند « دَر » به کار می رود . مانند « نان دَر »
که به معنی « کسی است که وظیفه ی غذا دادن به خانواده
و اطرافیانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ »
در « پدر » از پاییدن است . پدر یعنی پاینده کسی که می
پاید . کسی که مراقب خانواده اش است و آنان را می پاید
.پدر در اصل پایدر یا پادر بوده است . جالب است که
تلفظ « فاذر » در انگلیسی بیشتر به « پادَر » شبیه است
تا تلفظ «پدر» !
خواهر (
خواهَر )از ریشه «خواه » است یعنی آنکه خواهان خانواده
و آسایش آن است . خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است .
بَرادر نیز
در اصل بَرا + در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام
می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای
آسایش ما .
« مادر »
یعنی « پدید آورنده ی ما » .
کاربردهای نمک و سرکه
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( جمعه 89/6/12 :: ساعت 11:47 صبح )
این داستان یعنی تغییر چشم انداز برای رسیدن به اهداف.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » mohsen_f ( جمعه 89/6/12 :: ساعت 11:44 صبح )