فرشته ها آمده اند پایین. همه جا پر از فرشته است. از کنارت که رد می شوند، می فهمی؟ اسمت را که صدا می زنند، می شنوی؟ دستشان را که روی شانه ات می گذارند ، حس می کنی؟ راستی حیاط خلوت دلت را آب و جارو کرده ای؟ دعاهایت را آماده گذاشته ای؟ آرزوهایت را مرور کرده ای؟ می دانی که امشب به تو هم سر می زنند؟
می آیند و برایت سوغات می آورند، پیراهن تازه ات را.
خدا کند یک هوا بزرگ شده باشی . می آیند و چهار گوشه دلت را نور و گلاب می پاشند. می آیند و توی دستشان دعای مستجاب شده و عشق است. مبادا بیایند و تو نباشی . مبادا در دلت را بسته باشی. مبادا در بزنند و تو نفهمی. مبادا ... کوچه دلت را چراغانی کن. دم در بنشین و منتظر باش. فرشته ها می آیند. فرشته ها حتما می آیند. خدا آن سوتر منتظر است. مبادا که فرشته هایت دست خالی برگردند
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( چهارشنبه 86/7/11 :: ساعت 7:53 صبح )
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786] نویسندگان وبلاگ : dr shohre khanom[154]mastane_j[492] iman_karami[197]ehsan[50]بی نام ونشون ...[263]mohsen_f[201]دکتر بیگدلی[404] دکتر سلیمی راد[350]
پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....