چرا همه خطابهای قرآن مردانه است؟
در فرهنگ محاوره، کلمه مردم به مردان اختصاص ندارد؛ گاه از کلمه مردان، گاه زنان و گاه از کلمه مردم استفاده میکنند. مردم به معنی همه افراد جامعه، اعم از زن و مرد است. اگر از کلمه مردان استفاده شود، در مقابل زنان قرار دارد و اگر کلمه زنان به کار رود، در مقابل مردان است.
در همه جای جهان به محاوره چنین میگویند: مردم انقلاب کردند؛ مردم مبارزه کردند و ...، پس وقتی از کلمه مردم استفاده میشود، به مردان اختصاص ندارد. قرآن کریم هم سه گونه سخن میگوید: گاهی خطاب با عموم جامعه است و از عبادت «الذین» و «المومنون» استفاده میکند؛ گاهی با کلمه «رجال» وظیفه احتصاصی مردها را ذکر میکند؛ گاهی هم با عبارت «نساء»، وظیفه اختصاصی زنها را بیان میکند.
فرهنگ محاوره فرهنگ مردم است؛ نه مردان. قرآن کریم نیز بر همین اساس سخن میگوید و مریم علیهاالسلام و آسیه را نمونه «مردم خوب» معرفی میکند: "وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ "1. زن نوح و لوط را هم نمونه «مردم بد» میخواند: "ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ ".2
ائمه علیهمالسلام نمونه مردم خوب هستند و همه افراد جامعه، زن و مرد، باید به آنها اقتدا کنند. حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز نمونه مردم خوب است؛ نه نمونه زنان خوب. خداوند در آیه پیش گفته، زن فرعون و مریم علیهماالسلام را نمونه زنان خوب معرفی نکرد، بلکه فرمود: «مریم و آسیه نمونه "مردم خوب" هستند».
حاصل آن که انسان خوب (زن یا مرد) الگوی انسانهای دیگر است. خداوند در سوره مبارکه نحل میفرماید: "عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً "3 ؛ ما به هر کس، زن یا مرد که با عقیده سالم، کارهای صالح انجام داد، حیات طیبه عطا میکنیم.
در آیات پایانی سوره آل عمران آمده است: "َجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ "4 ؛ اگر کسی، زن یا مرد، مومن باشد و عمل صالح انجام دهد، اجر او را ضایع نمیکنیم. در سوره مبارکه احزاب نیز مردان و زنان را کنار هم ذکر میکند؛ "الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ ..."5 ، بنابراین، خطابهای قرآنی مردانه نیست، بلکه با مردم است.
نسیم اندیشه، دفتر اول، آیت الله جوادی آملی
1- تحریم، 11
2- تحریم، 10
3- نحل، 97
4- آل عمران، 195
5- احزاب، 35