سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
سروش دل
 
 
خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده راحیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله] 




»» زینب (س) ، ترجمان حقیقت ها

زینب
(س) ، ترجمان حقیقت ها

تاریخ  مرهون
شخصیت های بزرگی است که در هنگامه ی نیاز، توانسته اند نظام تغییر (1)
را به دست گرفته و حیات اجتماعی را به پویایی و حرکت واداشته و در واقع آن را
بازسازی نمایند.

یکی
از مهم ترین این برهه ها؛ سال 61 هجری است که
تاریخ
بانویی را در می یابد

و یک سال صفحات خود را به سر انگشتان ماهر او می سپارد تا به هر صورت که می خواهد
سطورش را پر کند و آنچه او نگاشت همانا بهترین و بی نظیر بود. هیچ مورخ اندیشه ورز
و اسلام شناس خردمندی پای بر صفحه ی هستی نگذارد، که به گمانه زنی او بهتر از
اندیشه، گفتار و رفتار آن بانو خطور کرده باشد.

او
کیست؟!

آری
او زینب همان خاتون دو سراست. همان که زنان کوفه صف اندر صف منتظر لقایش می نشستند
تا در درس تفسیرش شرکت نمایند.(2)

او
شیرازه ی قرآن ورق ورق شده در کربلاست که تاریخ در مقابلش زانو زد و خود را به دست
آن بانو سپرد تا آن را، شریعت محمدی را، همه و همه را از نو بسازد ...

 

زینب(س) و برجسته ترین
صفات

ساغر
محبّت

نوافل
و مقام ولایت

امانت
های خداوند در دست زینب

ودیعه
ای دیگر

زینب(س) و
صبر

 

 

 

 

پی نوشت
ها:

اشاره
به آیهء شریفهء
) ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (.

2 ـ ر.ک؛ سید
نعمت الله جزایری, الخصایص الزینبیه، ص 82 .

نامه
جامعه حوزه ـ شماره هشتم ـ ص 49 ـ فریبا علاسوند

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:30 صبح )

»» بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع)

بعد از
شهادت حضرت امام حسین (ع)

چون حضرت سیدالشهداء علیه
السلام به درجه رفیعه شهادت رسید اسب آن حضرت در خون آن حضرت غلطید و سرو کاکل خود
را به آن خون شریف آلایش داد و به اعلی صوت بانگ واویلی
برآورد و روانه به سوی سراپرده شد چون نزد خیمه آن حضرت رسید چندان صیحه کرد و سر
خود را بر زمین زد تا جان داد دختران امام علیه السلام چون صدای آن حیوان را شنیدند
از خیمه بیرون دویدند دیدند اسب آن حضرتست که بی‌صاحب غرقه به خون می‌آید پس
دانستند که آن جناب شهید شده آن وقت غوغای رستخیز از پردگیان سرادق عصمت بالا گرفت
و فریاد واحسیناه و واماماه بلند شد. شاعر عرب در این مقام گفته:

یَنوُحُ وَ یَنعْی الظّامِی الْمُتَرَمِلا
فَعایَنَّ مُهْر
السّبْطِ وَ السَّرجُ قَدْخلا
وَ اَسکَبْنَ دَمْعاً حَرُّ لَیْسَ
یُصْطَلی


وَ راحَ جَوادُ السّبْطِ نَحْوَ نِسآئِهِ
خَرَجْنَ بُنَیّاتُ
الرَّسُولِ حَوا سِراً
فاَدْمَیْنَ باللَّطْمِ الْخُدود
لِفَقْدِهِ

و شاعر عجم گفته:

که با زین نگون شد سوی خرگاه
تن عاشق کشش آماج پیکان
که چون شد
شهسوار روز محشر
چه با او کرد خصم بدسگالش
که جویا گردد از حال
برادر
نداند کس بجز دانای احوال


بناگه زفرق معراج
آنشاه
پر و بالش پر از خون دیده گریان
برویش صیحه زد دخت پیمبر
کجا
افکندیش چونست حالش
سوی میدان شد آن خاتون محشر
ندانم چون بدی حالش در
آنحال

راوی گفت پس ام
کلثوم دست بر سر گذاشت و بانگ ندبه واویلی برداشت و
می‌گفت:

وا مُّحَمَّداه وا جَدّاه وا
نبیّاه وا اَبَا الْقاسِماه وا عَلِیّاه وا جَعْفَراه وا حَمْزَتاه وا حَسَناه هذا
حُسَیْنٌ بِالْعَرآءِ صَریحٌ بِکَرْبَلا مَحُزوزُ الرَّاسِ مِنَ الْقَفا مَسْلوُبُ
الْعِمامَهِ وَ الرّداء.

و آنقدر ندبه و گریه کرد تا غش کرد. و حال دیگر
اهلبیت نیز چنین بوده و خدا داند حال اهلبیت آن حضرت را که در آن هنگام چه بر آنها
گذشت که احدی یارای تصور و بیان تقریر و تحریر آن نیست. وَ فیِ
الزّیارَهِ الْمَرْویَّهِ عَنِ النّاحِیَهِ الْمُقَدَّسَه.

وَ اسْرَع فرسُک شارداً الی
خیامک قاصداً مُهمْهِما باکیاً فلمّا رَاَیْن النساءُ جوادک مخزْیاً و نظرْن سرجک
علیهِ ملوِیّا برزْن من الخدور ناشرات الشُعور علی الخدود لاطِمات و عن الوُجوه
سافِرات و باْلعَویل داعیات و بعدَ العِزّ مُذِلَّلاتٍ و الی مَصْرعک مبادرات و
الشِمرُ جالسٌ علی صدرک مُوْلع‏ٌ سیفه علی نَحرک قابضٌ علی شَیْبتکِ بیده ذابحٌ لک
بمُهَّنده قد سکنت حواسُّک و خفیت انفاسک و رفع علی الْقناه رَاسُک.

راوی گفت چون
لشکر ، آن حضرت را شهید کردند به جهت طمع ربودن لباس او بر جسد مقدس آن شهید مظلوم
روی آوردند، پیراهن شریفش را اسحق (لعین) ابن حیوه حضرمی برداشت و بر تن پوشید و
مبروض شد و موی سر و رویش ریخت، و در آن پیراهن زیاده از صد وت ده سوراخ تیر و نیزه
و شمشیر بود.

عمامه آن حضرت را اخنس (لعین) ابن مرثد و به روایت دیگر جابرن یزید ازدی براشت و سر بست
دیوانه یا مجذوم شد. و نعلین مبارکش را اسود (لعین) بن خالد ربود. و انگشتر آن حضرت
را بحدل (لعین) بن سلیم با انگشت مبارکش قطع کرد و ربود. مختار به سزای این کار
دستها و پاهای او را قطع نمود و گذاشت او در خون خود بلغطید تا به جهنم واصل گردید.
و قطیفهء خز آن حضرت را قیس (لعین) بن اشعث برد و از این جهت او را قیس القطیفه
نامیدند.

روایت شده که
آن ملعون مجذوم شد و اهلبیت او از او کناره کردند و او را در مزابل افکندند و هنوز
زنده بود که سگها گوشتش را می‌دریدند.

زره آن حضرت را عمر سعد (ملعون) برگرفت و وقتی که
مختار او را بکشت آن زره را به قاتل او ابوعمره بخشید، و چنین می‌نماید که آن حضرت
را دو زره بوده زیرا گفته‌اند که زره دیگرش را مالک بن یسر ربود و دیوانه شد. و
شمشیر آن حضرت را جمیع بن الخلق اودی، و به قولی اسود بن حنظله تمیمی، و به روایتی
فلافس نهلشی برداشت، و این شمشیر غیر از ذوالفقار یا امثال خود از ذخایر نبوت و
امامت مصون و محفوظ است.

مؤلف گوید که
در کتب مقاتل ذکری از ربودن جامه و اسلحه سایر شهداء‌ رضوان الله علیهم نشده لکن
آنچه به نظر می‌رسد آن است که اجلاف کوفه ابقاء‌ بر احدی نکردند و آنچه بر بدن آنها
بود ربودند. ابن نما گفته که حکیم (لعین) بن
طفیل جامه و اسلحه حضرت عباس علیه السلام را ربود.

در زیارت مرویه صادقیه
شهداء‌است
وَ سَلَبُوکُم لاْبْن سُمیَّ وَابْن
اکِلَه الاَکْباد.

در بیان شهادت عبدالله بن مسلم دانستی که قاتل او
از تیری که به پیشانی آن مظلوم رسیده بود نتوانست بگذرد و به آن زحمت آن تیر را
بیرون آورد چگونه تصور می‌شود کسی که از یک تیر نگذرد از لباس و سلاح مقتول خود
بگذرد. در حدیث معتبر مروی از زائده از علی بن الحسین علیه السلام تصریح به آن شده
در آنجا که فرموده:

وَ کَیْفَ لا اَجْزَعْ وَ
اَهْلَعُ وَ قَدْاَرَی سَیّدی وَ اخْوَتی وَ عُمُومَتی و وَلَدِ عَمّی وَ اَهْلی
مُصْرَعینَ بِِدِمائِهِمْ مُرَمَّلین بِالّْعراءِ مُسْلَبینَ لایُکْنَفُونَ وَلا
یُواروُنَ.

برگرفته از کتاب منتهی
الامال ، مولف حاج شیخ عبّاس قمی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:19 صبح )

»» اى یاد تو در عالم آتش بر جانها

اى یاد تو در
عالم آتش بر جانها
هر جا زفراق
تو چاک است گریبان ها
اى گلشن دین
سیراب با اشک محبانت
از خون تو شد
رنگین هر لاله به بستان ها
بسیار حکایت
ها گردیده کهن امام
جانسوز حدیث
تو تازه است به دوران ها
یک جان به ره
جانان دادى و خدا داند
کز یاد تو چون
سوزد تا روز جزا جان ها
در دفتر آزادى
نام تو به خون ثبت است
شد ثبت به هر
دفتر با خون تو عنوان ها
آن سان که تو
جان دادى در راه رضاى حق
آدم به تو مى
نازد اى اشرف انسان ها
قربانى اسلامى
با همت مردانه
اى مفتخر از
عزمت همواره مسلمان ها.


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:17 صبح )

»» کربلا یعنی...

کربلا یعنى آن خاک پاکى که قدرت حق را در برابر باطل براى همیشه نشان
داد.
کربلا یعنى آن خاکى که تا قیام آل محمد صلى الله علیه و آله نداى اهل حق و هیهات منا الذله از آن بلند است .
کربلا یعنى آن
بیابانى که در نصف روز بساط خلافت آل ابى سفیان را به هم پیچید.
کربلا یعنى آن
بستان سرسبزى که همیشه به خون راد مردان عالم بشریت شاداب و با صفا و سرخ روست .
زنده کدام است
بر هوشیار
آن که بیمرد
به سر کوى یار
در بحار از کامل الزیارة از امام سجاد
علیه السلام روایت کرده که فرمود: خداوند زمین کربلا را حرم امن و مبارک خود قرار
داد 24 هزار سال پیش از آن که زمین کعبه را خلق کند و او را حرم قرار دهد چون روز
قیامت مى شود این زمین را تربت نوارنى اش بلند مى شود و نهاده مى شود بر آن برترین
باغى از باغ هاى بهشتى که ساکن نمى شود در آن مگر پیامبران و مرسلین ، و آن زمین
مقدس روشنایى مى دهد بین باغ هاى بهشتى چنان که روشنایى مى دهد ستاره اى در بین
ستاره ها از براى اهل زمین که نورش خیره مى کند چشم هاى اهل بهشت را و فریاد مى
زند:
انا ارض الله المقدسة الطیبة
المبارکة التى تضمنت سید الشهداة علیه السلام و سید شباب اهل الجنة
.

این زمین کربلا بقعه مبارکه اى است که خداوند در
قرآن مجید یاد فرموده


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:16 صبح )

»» فضیلت زمین کربلا

فضیلت
زمین کربلا
 
در کلمه طیبه از علامه وحید بهبهانى
نقل فرموده گفت : در خواب دیدم حضرت سیدالشهداء علیه السلام را عرض کردم : سید و
مولاى من آیا سوال مى کنند از کسى که دفن شده باشد در جوار شما ؟فرمود کدام فرشته
جرات سوال کردن از او را دارد ؟.
1- در بحار از کامل الزیارة از حضرت امام جعفر
صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: زمین کعبه فخر کرد و گفت : کدام زمین مثل من
است و حال آن که خانه خدا در پشت من واقع شده است و مردم از راه هاى نزدیک و دور به
سوى من مى آیند و من حرم و محل امن الهى هستم ؟پس خداوند وحى بر اوکرد: بس کن و
آرام بگیر، نسبت فضیلت تو با فضیلتى که به زمین کربلا داده ام چون سوزنى است که در
آب دریا و از آب دریا بردارد اگر نبود زمین کربلا من به تو فضیلتى نمى کردم و اگر
نمى بود آن وجود شریفى که زمین کربلا در بر دارد، من خلق نمى کردم آن خانه اى که به
آن فخر مى کنى پس آرام بگیر و مستقر باش و متواضع و ذلیل و خوار باش ، والا غضب مى
کنم بر تو و تو را به آتش جهنم مى برم .

کربلا و آب فرات نخستین زمین و آبى است
که خداوند آن را مقدس و پاک گردانید پس فرمود خداوند به آن زمین تکلم نما به آن
چیزى که خدا تفضیل داده است تو را پس آن زمین گفتن در زمانى که زمین ها و آب ها
تفاخر نمودند بعضى بر بعضى منم زمین خدا که مقدس مبارکم و شفا در خاک من است
.
غرض فخر کردن نیست بلکه خاضع و ذلیلم در برابر کسى که این شرافت را به من داده
است و غرضم فخر کردن نیست بر این که پست تر از من است بلکه شکر است از براى
خدا.
پس خداى متعال گرامى داشت آن زمین را و زیاد نمود فضیلت و کرامت آن را به
سبب امام حسین علیه السلام و اصحاب او به سبب تواضع و شکرى که کرد از براى
خدا 

شاعر چه زیبا سروده است :
یا رب اگر
زکرده ما پرده افکنى
ما را به خجلت
ابدى رسوا کنى
یا رب همین بس
است که تمناى ما زتو
هنگام مرگ دفن
ما کربلا کنى
چنان که گذشت زمین کربلا بر زمین مکه
شرافت دارد و هنگامى که زمین مکه به شرافت خانه خدا بودن بر خود مى بالید، خطاب شد:
آرام باش که افضلیت تو به خاطر خاک کربلا است و این مسلم است ، زیرا امام حسین علیه
السلام علت مبقیه اسلام شد و اگر امام حسین علیه السلام نمى بود کسى حج خانه خدا
نمى کرد پس زمین کربلا که مدفن امام حسین علیه السلام است بر زمین مکه که محل خانه
کعبه است افضلیت دارد در اخبار مکرر نقل شده که زمین کربلا 24 هزار سال پیش از زمین
مکه حرم امن الهى بود و از این وقایع تمام پیامبران آگاه شدند و جبرئیل - فرشته
رحمت خدا - همه رسولان را از زمین کربلا و وقایع آن آگاه ساخت .
از حضرت سجاد
علیه السلام روایت شده که زمین کربلا قطعه اى از بهشت است و روز قیامت در بهش مى
گذارند و آن قطعه زمین مانند خورشید درخشان در بین زمین هاى بهشت منور است .
در
تهذیب از امام جعفر صادق علیه السلام روایت مى کند که فرمود: شاطى الواید الایمن که خداوند در قرآن ذکر فرموده فرات است و بقعه مبارکه کربلا است .

نامهاى شهر عشق  
کربلا، با
نامهاى زیادى نامیده شده که به بیش از بیست اسم مى رسد:
1- کربلا، کلمه اى که
اسم هیچ مکانى در شهرت وقداست به پایش ، نمى رسد و در تفسیر این کلمه کمال آفرین چه
حرفها که گفته نشده است !؟
الف : بعضى معتقدند ریشه کربلا از کلمه کربله گرفته شد و کربله یعنى به سستى گام برداشتن ، یا سست
شدن گادمها.
و عربها زمانى که بخواهند از بى حالى و با کسالت راه رفتن کسى حکایت
کنند مى گویمد جاد یمشى مکربلا یعنى فلانى آمد در حال
که به سستى گام بر مى داشت 
تو گویى سرزمین کربلا چنان بوده است
که هر کسى که به آنجا مى رسید احساس خاصى برایش دست مى داد و گامهایش سست مى شد
چنان که کمیت قلم ، تا به ساحت مقدس کربلا مى رسد مى لنگد و خود را مى بازد.
در
کتب مقاتل نیز داستانهاى زیادى نقل شده که هر یک از پیامبران گذشته که گذرش به
کربلا مى افتاد بى اختیار اندوهناک و غمگیمن مى شد و به امت خویش خبر مى داد که در
این سرزمین حادثه اى بس بزرگ و بسیار غمبار رخ خواهد داد.
ب : کربلا از کلمه کربال گرفته شده و کربال یعنى غربال کردن و تمیز و پاک
کردن ، گفته مى شود: کربلت الحنطة ، یعنى گندم را غرباب کردم و آن را از خاک و
خاشاک پاک گردانیدم .
به کربلا نیز به خاطر این کربلا گفته اند که زمینى بود
خالى از ریگ و سنگ و بدون درخت یا گیاهان هرز و مزاحم ، مثل اینکه کشاورزى آن را
پاک کرده و براى کشته آماده کرده باشد.
راستى که اسم با مسمایست ! کربلا یعنى
غربال تاریخ غربال که همیشه و در طول تاریخ شریف را از ضعف و مردان میدان را از رجز
خوانان دروغین به خوبى جدا کرده و مى کند چنان که بیدل دهلوى مى گوید:
کیست در
این انجمن ، محرم عشق غیور ما همه بى غیرتیم ، آینه در کربلاست .
ج : کربلا از
دو واژه کرب و ابلا ترکیب
یافته است یعنى حرم خدا و خانه خدایگان .
: این کلمه در اصل فارسى بوده و از دو
کلمه کار و بالا گرفته شده
است یعنى کار آسمانى و ارزشمند به عبارتى جایگاه نمارش و نیایش
.

ه
: در اصل کور بابل بوده است یعنى در روستاى شهر بابل

و
توسط خود حضرت سیدالشهداء و پدرش على علیهماالسلام و جدش ‍ روسل اکرم صلى الله علیه
و آله کربلا وکرب و بلاء یعنى درد و بلا و امتحان و ابتلاء تفسیر شده است

ادباء و شعراى شیعه نیز همین تفسیر را برگزیده اند به عنوان نمونه سالار شهیدان
شیعى سید اسماعیل حمیرى از کربلا چنین یاد مى کنند:
کربلا یا دار کرب بلا
و بزرگ
اندیشمند شیعى ، مرحوم سید شریف رضى چنین مى گوید:
کربلا! لا زلت
کربا و بلاد
ما لقى عندک
آل المصطفى
کم على تربک
لما صرعوا
من دم
سال و من دمع جرى

اى کربلا تو همیشه انبوهى از اندوه و
بلا را به یاد مى آورى به سبب آنچه که در خاک تو به آل پاک محمد مصطفى صلى الله
علیه وآله رسید.
هنگامى که کشته شدند چه خونها که ریخته شد و چه اشکها که جارى
شد.
2- حایر: پس از کربلا، حایر بیش از دیگر نامها حائز اهمیت بوده است و کربلا
در کتابهاى فقهى بیشتر با همین نام عنوان مى شود و فقهاء مسائل خاصى را که در خصوص
حائر و احکام و حدود آن مى باشد در ذیل همین عنوان بحث و بررسى مى کنند.
3- حیر،
مخفف همان حایر است ، حیریا حائر یعنى جایى که آب دلر آنجا حیران مى ماند و به دور
مى پیچد و گودال قتلگاه امام حسین علیه السلام در همین مکان مقدس واقع شده است و
جسد انورش نیز در آنجا مدفون است .
4- نواویس ، در اصل و پیش از اسلام نام
گورستانى بود که مسیحیان مردگان خود را در آنجا مدفون مى کردند جالب این که پیشواى
شهیدان حضرت اباعبدالله امام حین علیه السلام در ضمن یکى از خطبه هاى معروفش این
کلمه را به کار برده است آنگاه که حضرتش از حریم جدش خارج شده بود و در ظاهر به سوى
کوفه و در واقع رو به سوى ابدیت مى رفت ، که قیامت تاریخ را بر پا کند و قیام عشق
را قنوت جاودانه بخشد و هنگامى که از مدینه حرکت کرده بود تا هنگامه حماسه هاى
همیشه جاوید و ماندگارش را بیافریند،چنین فرمود:
خط الموت على ولد آدم مخط القلادة على جید الفتاة ، و ما اولهنى الى
اسلافى اشتیاق یعقوب الى یوسف و خیر لى مصرع انا لا قیه ، کانى باوصالى ، تقطعها،
غسلان الفوات ، بین النو اویس و کربلاء و...

مرگ براى فرزندان
آدم چه زیبا نوشته شده است ؟ نوشتارى که در لطافت به نقشى مى ماند که گردن بند، در
گردن دختر کان جوان مى کشد و من براى سر کشیدن جام جان بخش شهادت و به دیدار سلف
همانقدر مشتاقم که یعقوب به دیدار پسرش یوسف ، دست تقدیر الهى ، براى من قتلگاهى
برگزیده است که من به دیدارش خواهم شتافت ، مى بینم که به همین زودیها گرگهاى گرسنه
نواویس و کربلا مرا در محاصره انداخته بند بند اعضاى بدنم را از هم جدا مى
کنند...
5- طف الفرات ، کنار فرات .
6- طف .
7- شاطى الفرات ، این هر سه
اسم تقریبا به یک معنى است و طف به زمینهاى که مشرف دریا باشند یا در لب رودخانه
قرار داشته باشند اطلاق مى شود سرزمین کربلا را به خاطر چند چشمه اى که در آن بوده
و کربلا را در کنار خویش گرفته بوند طف گفته اند چشمه هاى مانند: قطقطانیه ، رهیمه
، عین الجمل و نهر علقم .

8- نینوا، از اسمهاى معروف و قدیمى
کربلاست .
9- موضع البلاء، یا موضع الابتلاء.
10- محل الوفاء
11- غاضریه
.
12- ماریه .
13- قصر بنى مقاتل .
14- عقر بابل .
15- عمورا.
16-
صفورا.
17- نوائح ، یعنى ناله ها و نوحه ها.
18- شفائا، که در عرف مردم شثاثه خوانده مى شود.

19- مدینه الحسین علیه السلام ، شهر
حسین علیه السلام .
20- مشهد الحسین علیه السلام .
21- بقعه مارکه
و دیگر
اسمهایى که در کتابها نقل شده اند، و کربلا را مى شود حیرت
آباد حماسها
، عرش عشق ، قربانگاه عاشقان ، مسلخ عشق ، شهر شهادت ، مشهد شقایق ها، کعبه آلاله ها و...
خواند


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:14 صبح )

»» کربلادر یک نگاه

کربلادر
یک نگاه
 
با وجود این که پیشنه تاریخى کربلا،
بسیار قدیمى بوده و به دوران بابلیان مى رسد، ولى از آن جا که مدارک تاریخى در این
باب ناچیز و اندک است ، شناخت دقیقى را نمى توان از تاریخ کربلا پیش از اسلام به
دست داد.
عراق تا سال 13 هجرى قمرى در زیر سلطه زمامداران ایران بود، تا اینکه
از همان سال 16 هجرى به تدریج ، تمام کشور عراق و در ضمن کربلا توسط خیل خروشان
سربازان مسلمان گشوده شد و آزاد گشت از آن میان جنگ قادسیه که در سال 14 هجرى اتفاق
افتاد، معروف و مشهور است .

عراق در طول تاریخ اسلام ، همیشه کشورى
شیعه نشین و بستر بسى حوادث تاریخ ساز و مهد حماسه ها و مرکز انقلاب هایى بس بزرگ و
خونین بوده است ، تنها کافى است که کتاب کربلا را ورق زده و کوفه
را که
شهرى است از شهرهاى استان کربلا، در آیینه تاریخ به تماشا نشستت ، آن وقت است که مى
خواهید دید این خون نامه خاک ، سر به افلاک و ملکوت مى کشد و روایت از رویش آلاله
ها دارد آلاله هایى که هر یک در قیام خونباز، خویش قیامت تاریخ را قنوت نور بسته
اند و تاریخ را از تاریکى و جهان را از جهل و جور و بشر را از بند بندگى زور و زر و
تزویر رهانیده اند.
امروز نیز على رغم خواست جهان خواران و حزب کثیف بعث کربلا،
کانون گرم آزادگان و غیور مردان است و چون روزگاران بسیار درخشان خویش ‍ مى رود که
حریم حماسه ها را پر حال و با حرکت پاس دارد و چون کوه آتشفشان هر لحظه انتظار
انفجارش مى رود و ما شیعیان به این امید زنده ایم که شاهد انفجار نورى دیگر از
کانون کربلائیان باشیم .
در حال حاضر، کربلا با فاصله 105 کیلومتر در جنوب غربى
بغداد واقع شده و مرکز استانى به نام استان کربلا خوانده مى
شود.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:12 صبح )

»» «امان از دل زینب(س)»

 «امان از دل زینب(س)»

 

                            آوای همه
عالم و آدم شده یکسر
 
           امان از دل
زینب
(س)،امان از دل
زینب
(س)

               
                           دل
میشنود ناله جانسوز پیمبر
(ص) 
                       
امان از دل زینب(س)،امان از دل زینب(س)

             حیدر(ع) به جنان دیده به ره دل نگران است،زغم
اشک فشانست

               
                          همراه
علی
(ع) زمزمه دارد لب
مادر
 
                        امان از
دل زینب
(س)،امان از دل
زینب
(س)

               دلشوره خواهر همه از جانب یارش، همه
دار و ندارش

                
                                
میخواند از آن گردش چشمان
برادر
                              
امان از دل زینب(س)،امان از دل زینب(س)

                    ای جان برادر رسدم بوی جدایی ،
عجب کرب و بلایی

               
                                دل
میشنـود ناله ز گهواره اصغر
(ع) 
                       
امان از دل زینب(س)،امان از دل زینب(س)

                از محمل غم میرسدم گریه و ناله، از آن
طفل سه ساله

            
                                گوید
چوعمو و پدرو قاسم
(ع) واکبر(ع) 
                      
 
امان از دل زینب(س)،امان از دل زینب(س)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:9 صبح )

»» روز 11 محرم « ورود اهلبیت شهید کربلاء به کوفه »

« ورود اهلبیت شهید کربلاء به کوفه »

در کتاب روضة الاحباب مسطور است که چون عبیدالله بن زیاد را
آگهی رسید که اهل بیت
(علیهم السلام) رسالت به کوفه نزدیک شدند، دیده بانان کوچه و
بازار را فرمان داد که مردم کوفه را  مطلع کنند از ورود اهل
بیت
(علیهم السلام) و
هیچکس سلاح جنگ با خود حمل نکند و با اسلحه از خانه بیرون نیاید و ده هزار تن سواره
و پیاده از ابطال لشکریان را بر شوارع و کوچه ها و راه ها و بازار گماشت، تا مبادا
وقت عبور اهل بیت شهید کربلاء
 ،شیعیان
امیرالمؤمنین
(علیه السلام) فتنه انگیزند. سرهای شهداء را که ابن سعد از پیش فرستاده بود، حکم داد
که باز برند و بر سر نیزه ها نصب کنند و از پیش روی اهل
بیت
(علیهم السلام) حمل
کنند و به اتفاق اهل بیت شهید کربلاء به شهر بیایند و
در کوی و بازار بگردانند تا بر هول و هیبت مردم افزوده گردد. مردم کوفه چون از
رسیدن اهل بیت شهید کربلاء آگاهی یافتند، از کوفه بیرون
شتافتند و چون ذریه رسول خدا
(صلی الله علیه وآله وسلم) را بر آن منوال
نگریستند، های های بگریستند و بسیاری از لشکریان از کرد? خود پشیمان شده، سرشک از
دیده می باریدند.

حضرت امام سجاد(علیه السلام) به آوازی ضعیف فرمود:هان ای مردم! آیا
بر ما میگریید و بر ما نوحه میکنید؟ پس کشند? ما کیست؟ ما را که کشت و که اسیر کرد؟
و بالجمله چون اهل بیت
(علیهم السلام) را وارد کوفه کردند، زنهای کوفیان از فراز
بامها دیدند که سرهای شهیدان را بر سر سنان ها کرده، از
پیش روی اهل بیت شهید کربلاء میبرند.زنی از فراز بام
آواز داشت و گفت: شما از اسیران کدام مملکت و کدام قبیله اید؟ گفتند: ما اسیران آل محمد
(صلی الله
علیه وآله وسلم)
هستیم.آن زن چون این را شنید، از بام به زیر آمد و
چند که در سرای خویش از جامه و ازار داشت برگرفت و بر اهل
بیت
(علیهم السلام) پخش
کرد.از اولاد امام حسن
(علیه السلام) حسن مثنی
با آن جراحتها که در بدن داشت و برادرش زیدبن حسن و برادر دیگرش عمربن الحسن به
همراه اهل بیت شهید کربلاء بودند.

در بحار الانوار و دیگر کتب اخبار آمده است که مسلم جصاص
گوید:مردم کوفه را دیدم که بر اطفال اهل بیت شهید
کربلاء
 رقت کردند و از بام، نان و خرما بر ایشان بذل نمودند.حضرت ام کلثوم
(علیها
سلام)
آن نان و خرما ها را از دست کودکان میگرفت و دور می افکند.پس
بانگ بر اهل کوفه زد و فرمود: ای اهل کوفه! دست از بذل این اشیاء باز گیرید که صدقه برما اهل بیت روا نیست و بالجمله زنان کوفیان بر
ایشان زار زار میگریستند.این وقت حضرت ام
کلثوم
(علیها سلام) سر
از محمل بیرون کرد و فرمود: ای اهل کوفه! مردان شما مردان ما
را میکشند و زنان شما بر ما میگریند، در روز قیامت میان ما و شما خداوند قاهر
غالب حاکم است.
هنوز این سخن در دهان داشت که هیاهویی عظیم برخاست و سرهای
شهداء را که بر فراز سنان های دراز بود در آوردند و از پیش روی آنها، سر مقدّس حضرت امام حسین
(علیه السلام) را حمل می دادند و آن سری بود تابنده و
درخشانده مانند بدر منیر و شبیه تر از همه مردم به رسول
خدا
(صلی الله علیه وآله
وسلم)
و موی مبارکش که خضاب شده بود و شعشعه طلعتش چون ماه می دمید
و باد، لحیه مبارکش را از یمین و شمال حرکت میداد.حضرت
زینب
(سلام الله علیها) چون این منظره را دید سر مبارک خود را بر چوبه محمل
زد
، چنانکه خون از
زیر معجرش فرو میریخت. (?)

 

        ** داد فتوا، عاشقان را سر شکستن جایز است ** 
                          **
 چوب
محمل
، شاهد این ادعای زینب(س) است **



(?)
کتاب شهید کربلاء، ص ???-???.
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( یکشنبه 86/10/30 :: ساعت 6:8 صبح )

»» پژوهشی در دیدگاه‏های تاریخی در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام)

پژوهشی
در دیدگاه‏های تاریخی در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام)

در
بعضی کتاب‏های تاریخی، نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) آمده، ولی در بسیاری
از
آن‏ها
نامی از ایشان برده نشده است. این احتمال وجود دارد که تشابه اسمی میان
فرزندان
امام حسین (علیه‏السلام)، سبب پیش آمدن این مسأله شده باشد. هم چنان که
بعضی
از کتاب‏ها به این مسأله اذعان دارند و بنابر نقل آن‏ها، حضرت رقیه

(
علیهاالسلام)
همان فاطمه صغری (علیهاالسلام) است. در چگونگی درگذشت ایشان نیز
اختلاف
نظر وجود دارد که در این جا به این دو مسأله خواهیم پرداخت
.

طرح بحث

برای
روشن شدن این مطلب، بحث را با طرح یک پرسش بنیادین و بسیار مشهور آغاز
می‏کنیم
که: آیا نبودن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) در شمار فرزندان امام حسین

(
علیه‏السلام)
در کتاب‏های معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمة و دلائل
الامامة،
بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ دلالت دارد؟

با
بیان چند مقدمه، پاسخ این پرسش به خوبی روشن می‏شود
:

1)
در دوره زندگانی ائمه اطهار (علیهم‏السلام) و در صدر اسلام مسائلی
مانند
کمبود
امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط
جزئیات
رویدادها،
فشار حکومت بر سیره نویسان، جانب داری‏ها و... سبب بروز بعضی اختلافات
در
نقل
مطالب تاریخی می‏شده است
.

2)
در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری
از
منابع
ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می‏شود که چه
بسا
بسیاری
از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری‏ها، از بین رفته و به
دست
ما
نرسیده است
.

3)
تعدد فرزندان، تشابه اسمی و به ویژه سرگذشت‏های شبیه در مورد شخصیت‏های
گوناگون تاریخی
و گاه وجود ابهام در گذشته‏ها و پیشینه زندگی افراد، امر را بر
تاریخ
نویسان مشتبه کرده است. همان گونه که این مسأله در مورد دیگر شخصیت‏های
تاریخی
ـ حتی در جریان قیام عاشورا ـ نیز به چشم می‏خورد
.

4)
همان گونه که پیش‏تر گفته شد، امام حسین (علیه‏السلام) به دلیل شدت علاقه
به
پدر
بزرگوار و مادر گرامی‏شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می‏گذاشتند.
این
امر
خود منشأ بسیاری از سهوِ قلم‏ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام
حسین

(
علیه‏السلام)
گردیده است. قراین و شواهدی نیز در دست است که رقیه (علیهاالسلام) را
فاطمه
صغیره می‏خوانده‏اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان
شده
باشد.(10)

بنابراین،
نیامدن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام)، در کتاب‏های تاریخی، اگر چه شک
در
وجود تاریخی او را بسیار تقویت می‏کند، اما هرگز دلیل بر نبودن چنین شخصیتی
در
تاریخ
نیست. افزون بر آن، مهم‏ترین دلیلِ فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این
شخصیت،
زندگانی
کوتاه ایشان است که سبب شده ردّ کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد.
در
مورد
حضرت علی اصغر (علیه‏السلام) نیز به جرأت می‏توان گفت: اگر شهادت او
بحبوحه
نبرد
و وجود شاهدان بسیار بر این جریان نبود، نامی از حضرت علی اصغر
(علیه‏السلام
) نیز
امروز در بین کتاب‏های معتبر شیعه به چشم نمی‏خورد؛ زیرا تاریخ‏نویسی فنی
است
که
با جمع آوری اقوال سر و کار دارد که بسیاری از آن‏ها شاهد عینی نداشته و به
صورت
نقل
قول گرد هم آمده است. تنها موضوعی که در آن مورد بحث و بررسی قرار
می‏گیرد،
درستی
و یا نادرستی آن از حیث ثقه بودن راوی است که البته این موضوع فقط در
تاریخ
اسلام
وجود دارد. اما به عنوان نمونه، در بحث حدیث، معرفه‏ها و مشخصه‏های دیگری
نیز
برای
سنجش درستی اخبار، موجود می‏باشد که خبر را با تعادل و نیز تراجیح،
علاج
معارضه
و تزاحم، بررسی دلالت و عملیات‏های دیگر مورد بررسی قرار می‏دهند
.

افزون
بر مطالب بالا، دو شاهد قوی نیز بر اثبات وجود ایشان در تاریخ ذکر شده
است.
ابتدا گفتگویی که بین امام و اهل حرم در آخرین لحظات نبرد حضرت
سیدالشهدا

(
علیه‏السلام)
هنگام مواجهه با شمر، رخ می‏دهد. امام رو به خیام کرده و فرمودند
:
"
اَلا
یا زِینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا
یا
رُقَیَّه
وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ
الوَعدُ"؛
ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی
می‏ماند؟
ای
رقیه و ای ام‏کلثوم! شما امانت‏های خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد
من
فرارسیده
است.(11)

هم
چنین در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر، همسر و فرزندانش به آنان
می‏فرماید،
آمده است: «یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا
رُقَیّه
وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ
فَلا
تَشقَقنَ
عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ
هِجراً»؛
خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در
نظر
دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک
نزنید
و
صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.(12)

در
مورد تشابه اسمی رقیه (علیهاالسلام) و فاطمه صغیره به یک جریان تاریخی
اشاره
می‏کنیم.
مسلم گچ‏کار از اهالی کوفه می‏گوید: «وقتی اهل بیت (علیهم‏السلام) را
وارد
کوفه
کردند، نیزه داران، سرهای مقدس شهیدان را جلوی محمل زینب (علیهاالسلام
) می‏بردند.
حضرت با دیدن آن سرها، از شدت ناراحتی، سرش را به چوبه محمل کوبید و با
سوز
و گداز شعری را با این مضامین سرود
:

ای
هلال من که چون بدر کامل شدی و در خسوف فرورفتی! ای پاره دلم! گمان
نمی‏کردم
روزی
مصیبت تو را ببینم. برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است
دلش
از
غصه آب شود. چرا این قدر با ما نامهربان شده ‏ای؟ برادرجان! چقدر برای این
دختر
کوچکت
سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد.»(13)

حضرت
زینب (علیهاالسلام) در این شعر از رقیه (علیهاالسلام) به فاطمه صغیره
یاد
می‏کند
و این مسأله را روشن می‏کند که فاطمه صغیره که در بعضی از کتاب‏ها از او
یاد
شده،
همان دختر خردسالی است که در خرابه شام جان داده است
.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( شنبه 86/10/29 :: ساعت 6:20 صبح )

»» نام رقیه در تاریخ

نام
رقیه در تاریخ

این
نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام
(صلی
‏الله ‏علیه ‏وآله) نیز این نام در جزیرة العرب رواج داشته است. به عنوان
نمونه،
نام
یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی‏ الله ‏علیه ‏و آله)) رقیه بود که
عمه
حضرت
عبداللّه‏، پدر پیامبر اکرم (صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله) به شمار
می‏آید.(7)

نخستین
فردی که در اسلام به این اسم، نام گذاری گردید، دختر پیامبر اکرم (صلی ‏الله ‏علیه
‏و آله) و حضرت خدیجه بود. پس از این نام گذاری، نام رقیه به عنوان
یکی
از نام‏های خوب و زینت بخش اسلامی درآمد
.

امیرالمؤمنین
علی (علیه‏السلام) نیز یکی از دخترانش را به همین اسم نامید که این
دختر
بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقیل (علیه‏السلام) درآمد. این روند ادامه
یافت
تا
آن جا که برخی دختران امامان دیگر مانند امام حسن مجتبی (علیه‏السلام)،(8)
امام
حسین
(علیه‏السلام) و دو تن از دختران امام کاظم (علیه‏السلام) نیز رقیه
نامیده
شدند.
گفتنی است، برای جلوگیری از اشتباه، آن دو را رقیه و رقیه صغری
می‏نامیدند.(9)




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دکتر سارا ( شنبه 86/10/29 :: ساعت 6:20 صبح )

<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سال جدید
سال نو مبارک
روز پزشک گرامیباد
رمضان...
میلاد نور مبارک.......
اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز
27رجب عید مبعث پیامبر اکرم (ص)بر تمامی مسلمانان مبارک
اشیایی پرکاربرد که کثیفتر از کاسه توالت هستند!
7 نکته درباره آلرژی
4 قانون در مصرف دارو
[عناوین آرشیوشده]
 

>> بازدید امروز: 247
>> بازدید دیروز: 261
>> مجموع بازدیدها: 3321758
» درباره من «

سروش دل
مدیر وبلاگ : دکتر سارا[1786]
نویسندگان وبلاگ :
dr shohre  khanom
dr shohre khanom[154]
mastane_j[492]
iman_karami
iman_karami[197]
ehsan[50]
بی نام ونشون ...[263]
mohsen_f[201]
دکتر بیگدلی[404]
دکتر سلیمی راد
دکتر سلیمی راد[350]

پزشک هستم که آرزو دارم بتوانم از تخصصم در جهت کمک به همنوعم به نحو احسن استفاده کنم و بیاری خدا دردی از دردهای بیماران دردکشیده را از تن رنج کشیده اشان کم کنم ....

» پیوندهای روزانه «

دستورات دارویی [73]
استار دانلود [88]
سراب بهاییت [48]
همنشین [24]
سایت امام علی (ع) [64]
سایت امام علی (ع) [29]
تالارهای گفتمان کشف الیقین [31]
وب سایت ختم قرآن مجید [24]
سایت پاسخ به سوالات و شبهات(ایت الله انصاریان) [56]
سایت امام رضا(ع) [94]
پزشکان بدون مرز [78]
احادیث وروایات [174]
لبیک [30]
وب سایت شهید اوینی [83]
وب سایت تبیان [124]
[آرشیو(18)]

» آرشیو مطالب «
نوشته های روزانه
اخبار
ایام شهادت مولای دوجهان
مناجات
ضرب المثل
حدیث
حکایت
اس ام اس
مطالب علمی_پزشکی
امام عصر جانم بفدایت
نوشته های مذهبی
دلنوشته ها
متفرقه
اشعار
دانستنیها
نکته ها
بسیج
طنز وشوخی
هنر
تابستان 1387
زمستان 1386
مهر 1387
پاییز 1386
دی 1387
بهمن 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
مرداد 1389
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
دی 90
آذر 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
مرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
تیر 92
خرداد 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «
من وآینده من
EMOZIONANTE
عاشق آسمونی
عاشقان
عشق و شکوفه های زندگی
ترنم یاس
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
شین مثل شعور
در انتظار آفتاب
خورشید تابنده عشق
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا
آیینه های ناگهان
لحظه های آبی
***جزین***
لــبــخــنــد قـــلـــم
همنشین
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختر بهار
موضوعات اقتصادی
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
سید علی خامنه ای
عشق سرخ من
قل هوالله احد
نگاهی به اسم او
نگاهی به اسم او
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
upturn یعنی تغییر مطلوب
نظرمن
افســـــــــــونگــــر
یکتاز
جاده های مه آلود
hamidsportcars
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
منتظرظهور
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
بندیر
سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Darab University

سجاده ای پر از یاس
سرباز ولایت
شقایقهای کالپوش
لنگه کفش
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بچه مرشد!
سکوت ابدی
فتوبلاگ حسین کارگر
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه درویشی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خندون
هم نفس
صندلی داغ پارسی بلاگ
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
پر پرواز
آخرین روز دنیا
ورود ممنوع
.:: مرکز بهترین ها ::.
KING OF BLACK
در دوران بـــرزخی ...
►▌ استان قدس ▌ ◄
حنا، دختری با مقنعه
پرپر
نگارستان خیال
جبهه وبلاگی غدیر
مهر بر لب زده
SELENA MARIE GOMEZ
نغمه ی عاشقی
MNK Blog
هفت خط
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
.:: رایحه ::.
PARANDEYE 3 PA
فانوسهای خاموش
کانون فرهنگی شهدا
پژواک
نزار تنها بمانم
شهرستان بجنورد
یک کلمه حرف حساب
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
بی سر و سامان
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
هیات محبان بقیه الله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
اتشنشانی بنادر کشور
web4life
صراط مستقیم
برترین عاشقانه ها و عکس ها
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
روانشناسی آیناز
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
خلوت من
نمایندگی دوربین های مداربسته
محب علی
۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩
کلبه عشق
نیمکت آخر
بانک اطلاعات ترفند های موبایل وکامپیوتر
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
شادیهای کوچک یک خانم خانه دار
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
اطلاعات عمومی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جاده خاطره ها
هستی تنهاااااا.....
سارا احمدی
معیار
امام زمان
ایساکو -فروشگاه برتر-مسیبیان
سکوتی پرازصدا
xXxرنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
تراوشات یک ذهن زیبا
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
زنبور درمانی در جهان
جاده مه گرفته
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
وب سایت روستای چشام (Chesham.ir)
جـــــــــــــــــــــــــذاب
.:: رمز موفقیت ::.
نرگس 1
اس ام اس جوک SMS jok
عکس سرا + جام جهانی 2010
O2H-SMS
منتظر مفرد مذکر غایب
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
محقق دانشگاه
فقط عاشق ها وارید شوند.................منامن
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
دوستدار علمدار
❤ღنیلوفرهای آبیღ❤
به امید او
هگمتانه
محمدمبین احسانی نیا
انسان جاری
زمزمه های تنهایی من...
برای اولین بار ...
حلقه منتظران
نمکستان
واقعه
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
خون شهدا
دلداده
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
رازهای موفقیت زندگی
«نجوای شبانه»
عشق آباد شهرمن
تازه ترین ها
بچه های خدایی
تولید ورمی کمپوست//شرکت نوآوران جوان آوان پارس دزفول
شبستان
دل شکسته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
تفریحی
welcome to my profile
یامهدی
دل نوشته
har an che az del barayad
آدمکها
خدا، یه کاری کن ...
اسطوره عشق مادر
دانلود هر چی بخوایی...
نور
S&N 0511
**عاشقانه ها**
اتاق آبی
پاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شب
الهگان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
یادداشت های من
توشه آخرت
✘ Heart Blaugrana
در غزل فلسفه ی چشم تو در زیر سوالم
ترخون
عشق پنهان
Manna
دریایی از غم
Deltangi
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
گل یا پوچ؟2
کبوتر نامه بر
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
یه دختره تنها
غدیریه
ورزشهای رزمی
رونوشت /سرنوشت.زارچ/سرچشمه فضیلت ها/یادداشت های احمد ترابی زارچی
خنده بازار
گل همیشه نازم
گل خشک
گلهای یاس
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
بچه های باخرز
نت سرای الماس
ستاره طلایی
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
مردود
عمو همه چی دان
جایی برای خنده وشادی و تفریح
دهکده کوچک ما

جام جهان نما
خاطرات من و دکترم
نه/ دی/ هشتاد و هشت
behtarinamkhoda
فقط خدا
COMPUTER&NETWORK
سیرت پیشگان
دختر و پسرای ایرونی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
شاه تور
متین
هر چی تو فکرته
Note Heart
ستاره سهیل
غزلیات محسن نصیری(هامون)
ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
خط سوم
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
wanted
بهونه های بارونی
دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا....
همه چیز از همه جا
یه کم فکر کنیم...!
اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
این نیز بگذرد
دانلود کتاب
جواد قدرتی javadghodrati
شادِ شاد
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
ژئوماتیک
رویابین
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
نجوای عاشقانه
وفا
کیمیا
اخراجیها
کشکول
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
شعر و شکر ...
عشق پاک
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دوستانه
xXx عکسدونی xXx
دل نوشته های مائده
روزهای عاشقی یک سیب
نمی دونم بخدا موندم
نیلوفر مرداب
حباب زندگی

» صفحات اختصاصی «
گاهی به نگاهت نگاه کن !
هیچ میدونی یکی هست که مراقبمونه ؟؟
خوشبختی یک سفر است
اس ام اس تبریک عید فطر
بهترین مفهوم زندگی = زیستن
تاثیر بچه دار شدن بر مردان
چطور چربی بیشتری بسوزانید ؟
فنون آرایش صحیح بابی بروان
۱۴ میان وعده ای که چاق کننده نیست
چگونه پوستمان را جوان نگه داریم ؟
راز شخصیت شما در چهره تان نهفته است :
روش برخورد با کسانی که خود را عقل کل می دانند !
خیر بیبینی این شب چله مادر !
بیست و یک جمله انرژی زا از آنتونی رابینز
با آگاهی زندگی کنید
خیر بیبینی این شب چله مادر !
روز مادر مبارک
دعای هر روز ماه مضان
22 بهمن مظهر ایستادگی وحضور همیشگی ملت ایران است

» لوگوی لینک دوستان «







» وضعیت من در یاهو «
یــــاهـو
» طراح قالب «

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.