• وبلاگ : سروش دل
  • يادداشت : ياس تنها يک سحر مهمان ماست !!
  • نظرات : 10 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام. تازه با وبت آشنا شدم. اگه قابل بدوني ميتونم كمكت كنم.

    خيلي پر بار و مفيد بود.

    سلام عزيز...

    سيل اشکم راه بينائي گرفت، بند بندم عطر زهرائي گرفت
    عشق را از فاطمه آموختم، چشم بر دست کبودش دوختم
    دست او صدها گره وا مي کند، دست او والله غوغا مي کند
    دست او مشکل گشاي عالم است، روي آن جاي لبان خاتم است
    دست او دنياي احسان و صفاست، دست او مشکل گشاي مرتضي است
    حيف شد آن دست را دشمن شکست، با غلاف تيغ اهريمن شکست
    گويمت از قصه شهر نبي، از شرار آتش و بيت علي
    درد بود و آتش و افسردگي، ياس يود و سيلي و پژمردگي
    آه بود و ناله و بغض گلو، پهلوئي بودو لگدهاي عدو
    در ميان کوچه آن دنيا پرست، راه را بر مادر سادات بست
    گويمت سر بسته در آن کوچه ها، فاطمه گم کرد راه خانه را
    آه اي مجنون زبان در کام گير، لب فرو بند و کمي آرام گير...

    سلام سروش دل

    دل من در پي يك وازه بي خاتمه بود

    اولين وازه كه امد به نظر فاطمه بود

    سلام دوست من .

    امبدوارم حالتون خوب باشه.
    ممنون كه خبرم كردين .

    عالي بود . دستتون درد نکنه .

    ضمنا كلبه عشق هم به روز هست و منتظر قدوم گرمتون .
    كامياب باشيد

    عشق محزون علي ياس است و بس
    چشم او يک چشمه الماس است و بس

    سلام سارا جان!

    زيبا بود .

    اين ايام رو بهتون تسليت مي گم.

    + محسن 

    داغ عطر ياس زهرا زير ماه
    مي چکانيد اشک حيدر را به چاه

    شعذ قشنگ و پر معنايي بود ممنون سارا خانم

    سلام دوست عزيز

    شعر واقعا زيبا و معناداري بود.

    اميدوارم در درس و زندگي موفق باشي

    سلام دوست خوبم، سارا خانم

    شعر زيبائي بود... اگرچه تا پائيز هنوز خيلي مونده... اميدوارم شما و همكارانتون و ساير دوستان عزيز پارسي بلاگي ام همشه بهاري باشيد .

    شاد و پيروز باشي .